فرم های مربوط به طرح نامه های پژوهشی
فراخوان گروه پژوهشی اندیشه وقلم از پژوهشگران علوم سیاسی و روابط بین الملل برای نگارش مقاله پژوهشی درباره جنگ ۱۲ روزه تحمیلی
در پی جنگ ۱۲ روزه تحمیلی و مجموعه تحولات و رخدادهای مرتبط با آن ٬کشورمان ایران در برابر چند پرسش کلیدی و بنیادی قرار دارد که پاسخ های محققانه و هوشمندانه و عالمانه به ان برای اینده ایران بسیار مفید وسازنده خواهد بود.این پرسشها عبارتند از :
- ایا وقوع جنگ تحمیلی خط بطلانی بر سیاست مذاکره بود ؟ یا مذاکره حقانیت ایران را تثبیت کرد؟ به عبارت دیگر اگر مذاکره انجام نشده بود روند و پیامدهای این جنگ چگونه بود؟
- با توجه به تجربه این جنگ ٬گزینه مطلوب پیش روی نظام سیاسی و تصمیم گیری کشور مصالحه و توافق بزرگ با امریکا ست یا همچنان باید به سیاستهای گذشته ادامه داد؟
- نقش عنصر زمان در تصمیم گیری راهبردی نظام چگونه است ؟ ایا فرصت خرید زمان وجود دارد؟ یا باید در بازه زمانی مشخص سیاست جدید اتخاذ کرد؟
- تاب اوری و مقاومت ملی که در جنگ ۱۲ روزه موجب حیرت و تعجب همه تحلیل گران شد چه ویژگی هایی داشت و چگونه شکل گرفت؟ و ایا امکان تداوم و تکرار ان وجود دارد؟
- ایا جنگ تحمیلی علیه ایران از نوع امریکایی – اسراییلی بود یا اسراییلی؟ و امریکا در ادامه با بمباران فردو وارد آن شد؟
- ایا نیروهای مسلح ایران از وقوع جنگ خبر داشتند؟ یا بخاطر غافلگیری احتمالی تعدادی از فرماندهان ارشد نظامی ایران به شهادت رسیدند؟ راهبرد نظامی ایران در دفاع از کشور چقدر بازدارنده بود و موجب درخواست اتش بس از طرف امریکا شد؟
- نتیجه جنگ برد- باخت بود با باخت – باخت یا برد- برد؟ با استفاده از نظریه بازیها
از محققان و پژوهشگران دعوت می شود در پاسخ با پرسشهای مهم بالا طرح نامه نگارش مقالات و سیاست نامه ها و پژوهش های خود را با رعایت ضوابط علمی یعنی داشتن روشمندی پژوهشی واتکا به نظریه های علمی و مستند بودن به واقعیت ها به ایمیل andishehvaghalam1402@gmail.com یا شبکه های اجتماعی متصل به شماره ۰۹۲۰۱۰۵۲۱۸۳ (تلگرام و واتساپ ) ارسال کنند. بعد از بررسی اولیه ٬ با طرح نامه ها ی مصوب قرار داد همکاری منعقد خواهد شد.
بدیهی است مجموعه پژوهش ها و مقالات بعد از بهره بردای لازم در راستای تامین منافع امنیت ملی کشور به زودی در قالب کتابی در گروه پژوهشی اندیشه و قلم منتشر خواهد شد .
جولان اسراییل در حکومت جولانی : مرزهای تهدید اسرائیل سیال تر می شوند
نویسنده : دکتر امید ملکی سعید ابادی
عضو هیات علمی گروه پژوهشی اندیشه و قلم
دیروز نوبت به آسمان دمشق جولانی رسید تا صحنه ای باشد برای جولان تجاوزگری های اسرائیل. درک دکترین جدید اسرائیل، که بر «سیالسازی مرزهای تهدید» استوار است، کلید فهم بسیاری از اقدامات اخیر این رژیم است. در چارچوب این دکترین، امنیت ملی اسرائیل نه در مناطق سبز یا دیوارهای بتن ی حایل، بلکه در قلب پایتخت های دشمنانش تأمین میشود. در این چارچوب دمشق، بغداد، بیروت، و حتی تهران، بخشی از قلمرو سیال «امنیت پیشدستانه» تعریف شده اند که در آن، هیچ خط قرمزی برای عملیات اطلاعاتی یا نظامی رژیم وجود ندارد. اگر کسی تا دیروز هنوز در صحت «دکترین مرزهای سیال امنیتی اسرائیل» تردید داشت، امروز ناچار است که این واقعیت را بپذیرد که اسرائیل دیگر مرز ندارد؛ نه در ترور، نه در تجاوزگری، و نه در گروگان گیری.
به نظر آنچه از خاکسترهای برخواسته از وزارت دفاع ، ستاد مشترک ارتش و منطقه کاخ ریاست جمهوری سوریه در دمشق می توان دید این هلهله پیروزمندانه رژیم است که «در منطقه ای که در برابر شبکه نفوذ ما ایستادگی نکرده است، اتاق های فرماندهی جولانگاه ما خواهد بود» این پیام، البته تنها خطاب به سوریه نیست. ایران، لبنان، عراق، و حتی عربستان و امارات نیز باید این سیگنال را دریافت کرده باشند.
باید بپذیریم که زیر ساخت های نظامی، امنیتی و اطلاعاتی دیگر به اشکال سنتی شان قابل دفاع نیستند. حمله از راه دور، فعالسازی سلول های خفته، جنگهای سایبری و … همه و همه برای اسرائیل در خدمت هدفی واحد قرار گرفته اند: تضعیف ساختار مقاومت در منطقه و ایجاد بازدارندگی معکوس.
در چنین شرایطی به نظر می رسد که فرصتی طلایی برای سیاست منطقهای ایران فرا رسیده است، آنجایی که ایران می تواند نقش خود را از «دایره تهدید» به «نقش آفرین نظم ساز» ارتقا دهد تا جایی که از موازنه شکننده «لنگر امنیتی درون مرزی» عبور کرده و یک « لنگر امنیتی منطقهای » بسازد. به عبارت دیگر، در ساختار جدید، تهران باید بتواند تا امنیت خود را از طریق تعادلبخشی به امنیت منطقهای تضمین کند، نه صرفاً از طریق دفاع در مرزهای جغرافیای ملی و پذیرش ضرورت عملیاتی این مهم ممکن نمی شود مگر با ایجاد شبکه ای گفتمان ساز که بتواند نشان دهد «تأمین امنیت زیست ملی» بدون اتکا به «امنیت زیستی منطقه ای» خشت بر آب زدنی کم حاصل خواهد بود.
کشورهای منطقه باید این پیام استدلالی را از ایران دریافت کنند که چرا جای تعجب نخواهد بود اگر در روزهای آینده شاهد حملاتی مشابه در دیگر مناطق در منطقه باشند تا جایی که نباید غافلگیر شوند اگر بهزودی، پالایشگاهی در بصره، بندری در فجیره، یا حتی مرکز دادهای در ریاض هدف حملات یا خرابکاری های رژیم قرار گیرد، چرا که تا وقتی که الگوی امنیتی اسرائیل بر ناامنی همهجانبه استوار است، در منطقه هیچ کجا در امان نخواهد ماند.
به همین دلیل به نظر یک اقدام گفتمانی اقناع گرا در شرایط فعلی بسیار موثرتر از هر مانور نظامی می تواند اثر بخشی امنیتی از طریق محدود سازی دکترین مرزهای ترور اسرائیل خواهد داشت، آنجایی که بتوانیم این روایت از زیست را در منطقه خاورمیانه بتوانیم به کشورهای منطقه بقبولانیم که خاورمیانه اکنون نه فقط در آستانه یک جنگ چندجانبه بلکه در میانه یک آتش پنهان فراگیر قرار دارد، آتشی که اگر فوران کند، نه بهصورت لشگرکشی بلکه در صورت بندی های پیچیده ای چون خرابکاریهای صنعتی، ترورهای هدفمند، و فروپاشیهای نرم بروز خواهد کرد. بدیهی است که راه مقابله با این سناریو، نه تسلیح بیشتر بلکه همکاری امنیتی بیشتر است. این آزمونی فیصله بخش و مهم برای ما است که بتوانیم در الگویی تجویزی به همسایگان مان بقبولانیم که راه نجات همه نه در افزایش هزینه های امنیتی ملی، بلکه در همافزایی اطلاعاتی – امنیتی منطقهای است، نشان دهیم که اگر منطقه برای امنیت خود اقدامی مبتنی بر همکاری نکند، این آتش، دیر یا زود، در جای جای منطقه نفت خیز خاورمیانه زبانه خواهد کشید و آن زمان دیگر آنقدر دیر شده است که پای تخت هیچ پایتختی مصون نخواهد ماند. جولان اسرائیل در سوریه جولانی را از یاد نبریم.
گروه پژوهشی اندیشه و قلم برگزارکرد: بررسی علل وقوع جنگ تحمیلی ۱۲ روزه و واقعیات میدانی و پیامدهای آن برای کشور
باهدف ارایه ارزیابی دقیق از پیامدهای جنگ ۱۲ روزه علیه ایران و بدست اوردن تصوری منطبق با واقعیات از رخدادهای پیش رو گروه پژوهشی اندیشه و قلم روز چهارشنبه میزبان ۴ نفر از کارشناسان ارشد مسایل امنیتی و سیاسی و بین المللی و جامعه شناسی بود. در این جلسه در ابتدا برخی زمینه های تاریخی و سیاسی و بین المللی وقوع جنگ علیه ایران در ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ در چارچوبی منسجم و با استتناد به اطلاعات و مستندات و وقایع بیان شد و سپس با استماع گزارشی از واقعیات میدانی این جنگ در انتها درباره پیامدهای محتمل و سناریوهای احتمالی نظرات کارشناسی مطرح شد.
گفتنی است گروه پژوهشی اندیشه و قلم بنا بر وظایف ذاتی خود از روز نخست تجاوز ٰرژیم صهیونیستی ضمن رصد رخدادها و تحولات میدانی در تلاش بود با استفاده از نظریه های روند پژوهی و اینده نگرانه تخمین و براورد نزدیک به واقعیتی از این جنگ در سطح ملی و منطقه ای و بین المللی داشته باشد .از روزهای پس از اتش بس موقت نیز تجزیه و تحلیل و تبیین این رخداد مهم در دستور کار پژوهشگران ارشد این موسسه قرار گرفته است که به تدریج خلاصه انها در سایت و صفحات و کانالهای موسسه در فضای مجازی منتشر می شود. اما مشروح این گزارش ها و تحلیل ها اولا به دلایل وجود اطلاعات طبقه بندی شده حداقل در این زمان قابل انتشار نیست ثانیا جزو حقوق مادی موسسه محسوب می شود.
بهر حال پیشنهادهای کاربردی و راهبردی این مطالعات و تحقیقات می تواند در قالب جلسات کارشناسی و خبرگی در اختیار بهره برداران صاحب صلاحیت و ذی نفع بویژه افراد و نهادهای تصمیم ساز و تصمیم گیر همچنین بخش خصوصی و افراد متقاضی گردد تا انشالله بتوانیم گامی هر چند کوچک در راستای کم کردن فاصله ((دانش و تصمیم)) در ایران برداریم و به اقتدار و امینت و صلح در کشور عزیزیمان ایران کمک کنیم.برای بهره گیری و مشاوره با موسسه علمی و پژوهشی اندیشه و قلم با ما در تماس باشید.
از انزوای امنیتی تا راهبری امنیتی؛ سلول های خفته ترور، پاندمی امنیت منطقه
دکتر امید ملکی سعید ابادی
عضو هیات علمی گروه پژوهشی اندیشه و قلم
حملات سالهای اخیر به زیرساختهای فیزیکی – انسانی هستهای و نظامی ایران – که اغلب با کمک شبکهای از عوامل داخلی و نفوذی با برنامه ریزی و هدایت اسرائیل انجام شد – تنها بخشی از تصویری بزرگ تر است. وجود شواهد متعدد از لبنان، سوریه، عراق و حتی کشورهای حاشیه خلیج فارس نشان میدهد که اسرائیل ساختارهایی از «سلولهای خفته» در سراسر منطقه فعال کرده است که در لحظه مقتضی فعال میشوند و به اهداف خود ضربات مهلک می زنند. سلولهای خفته دیگر خواب نیستند، بیدار شده اند و گام به گام نظم امنیتی منطقه را به گروگان گرفتهاند. آنچه اسرائیل در ایران انجام داد، تمرینی بود برای آنچه ممکن است فردا در کویت، قطر یا حتی ریاض تکرار شود.
اسرائیل امروز نوعی مهندسی «تروریسم اطلاعاتی فراملی» را صرفا علیه دشمنان رسمی اش به کار نمی بندد بلکه ساختارهای امنیتی تمامی کشورهای منطقه را هدف این نفوذ بالقوه قرار داده است تا جایی که هیچ کشوری از تهدیدات سایه گون رژیم مصون نمانده است آنجایی که با پیادهسازی عملیاتهایی مانند ترور از طریق سلولهای نفوذ، خرابکاری زیرساختی، و حملات سایبری، نشان داده است که مرزهای دشمنی برای او دیگر صرفا روی نقشه ها ترسیم نمیشوند و او همه امنیت را نشانه می رود آنجایی که در منطقه عملیاتی، همزمان از آسمان (پهپاد)، زیر زمین (نفوذ اطلاعاتی)، و صفحهکلید (جنگ سایبری) حمله میکند.
به نظر می رسد برای پیشگیری از این «تهدید نامتقارن اما همگانی» ساختارهای امنیت منطقه ای باید بیش از پیش جدی گرفته شوند چرا که همان ابزاری که دیروز در لبنان به کارگرفته شد امروزعلیه ایران استفاده شده است و بدیهی است که فردا در بزنگاه بعدی علیه دیگر دولتهای منطقه به کار گرفته خواهد شد تا جایی که کشورهایی مانند عمان، کویت، قطر و حتی عربستان سعودی که خود را از خطر دور میدانستند، اکنون دریافتهاند که در برابر عملیات اطلاعاتی سلول های ترور خفته اسرائیل در درون مرزهای ملی شان – چه سایبری و چه فیزیکی – حتما آسیب پذیری قابل ملاحظه ای دارند.اگر دیروز نفوذ امنیتی یک گزینه بود، امروز واقعیت است، و فردا تبدیل به مهم ترین بحران امنیتی منطقهای خواهد شد. به نظر می رسد در چنین شرایطی مهم ترین راه ماندگاری، «همزیستی امنیتی» است.
امنیت دیگر نه سرزمینی است، نه صرفا نظامی بلکه ترکیبی است از حافظه اطلاعاتی، اعتماد سیاسی و مشارکت منطقه ای و در جهانی که قدرت ها از ابزارهای امنیتی برای شکل دهی به نظم منطقهای استفاده میکنند، مهم ترین راه حفظ ثبات، کنار گذاشتن رقابت های بی نتیجه و آغاز گفتگوهای امنیتی است.
در شرایط فعلی با جنگ سرد جدیدی که در منطقه شکل گرفته (اما اینبار نه میان ارتش ها، بلکه میان شبکه های اطلاعاتی، الگوریتم ها و سلول های بی نام و پنهان ترور) به نظر زمان آن رسیده است تا کشورهای خاورمیانه بالاخره گامی در مسیر بلوغ امنیتی در زیست بوم جدید پیچیده امنیتی خود بردارند وگر نه، باید منتظر تهدیداتی باشند که دیگر نه انتخابی بلکه حتمیاند. این امر درباره ایران صادق تر از بقیه کشورهای قدرتمند منطقه است و به نظر وقت آن رسیده است که ایران، از کنشگری تنها، به کنشگری جمعی در قالب یک ائتلاف امنیتی ارتقا یابد. ائتلافی نه با شعار، بلکه با داده، تحلیل و واکنش سریع. امروز زمان آن رسیده است که ایران یاد بگیرد به جای فقط مقاومت ابتکار طراحی امنیتی را نیز لازم دارد و منطقه نی بالاخره بیاموزد که به جای فقط ترس اعتماد هم میتواند سلاح بقا باشد.
اگرچه سابقه بیاعتمادی میان ایران و برخی همسایگان دارای ریشه هایی تاریحی و عمیق هست، اما تهدید مشترکی که امروز همه را نشانه گرفته (نفوذ امنیتی، جاسوسی سازمان یافته و خرابکاری های اطلاعاتی اسرائیل) تهدیدی است که مرز نمیشناسد تا جایی که می توان به وضوح نشان داد که از آنجایی که در خاورمیانه امنیت دیگر «کالایی انفرادی» نیست پس یا همه با هم امن خواهند بود، یا هیچکس در امان نخواهد ماند. در چنین شرایطی ایران میتواند پیشنهاد تشکیل یک «مرکز اطلاعاتی منطقهای» را مطرح کند. این مرکز جایی برای تبادل سریع دادههای امنیتی، آموزش مقابله با نفوذ اطلاعاتی، و طراحی پروتکلهای دفاع سایبری مشترک، همچنین همکاری برای رصد شبکههای نفوذ، تحلیل عملیات خرابکارانه و پاسخ هماهنگ.
بدون شک در آینده لازم است درباره ابعاد این پیشنهاد و تضمین کنندگی آن بیشتر گفتگو کرد چرا که موانع بسیاری بر سر راه این ایفای نقش جدید وجود خواهد داشت: از موقعیت «تنهایی استراتژیک ایران» گرفته تا بیاعتمادی تاریخی ساختاری به ایران در منطقه، برداشت های متضاد کشورهای منطقه از مفهوم و ابعاد پیچیده «تهدید»، وابستگی اغلب کشورهای منطقه به ساختارهای امنیتی غربی، فقدان نهاد میانجی منطقهای مستقل در خاورمیانه، رقابت های ژئوپلتیک جاری در منطقه و … اما سوالی که درباره این طراحی امنیتی جدید مطرح است و پاسخی همه جانبه از سوی همه صاحب نظران طلب می کند این است که با در نظر گرفتن همه موانع پیش گفته «ایرانی که نه عضو هیچ بلوک منطقهای فعال است (مانند شورای همکاری خلیج فارس) و نه از اتحادهای امنیتی بینالمللی بهره مند است (مانند ناتو یا معاهدات دفاعی عربی) و نه در ساختارهای رسمی امنیتی منطقهای نقش پذیرفتهشدهای داشته است چگونه می تواند پیشنهاد دهنده، اجرا کننده و تضمین کننده امنیت منطقه ای از طریق ایجاد، حفظ و راهبری این مرکز اطلاعاتی منطقه ای باشد؟» من به سهم خود به عنوان یک دانش آموخته سیاست، همه صاحب نظران را به پاسخ یه این پرسش کلیدی فرا می خوانم.
واکنش ها در ایران به حمله امریکا به تاسیسات هسته ای ایران
منتشر شده در روزنامه النهار چاپ بیروت
امیر دبیری مهر
در دهمین روز تجاوز اسراییل به ایران بامداد یکشنبه امریکا با حمله هوایی به سه سایت هسته ای درایران عملا به نفع اسراییل وارد جنگ با ایران شد . هر چند رسانه های امریکایی می گویند واشنگتن به تهران پیام داده این حملات ادامه نخواهد یافت . دونالد ترامپ رییس جمهورامریکا در اولین سخنرانی خود پس از این حمله تهدید کرد هر اقدام تلافیجویانه از جانب ایران علیه ایالات متحده آمریکا با نیرویی بسیار بیشتر پاسخ داده خواهد شد.
محمدرضا کاردان، معاون سازمان انرژی اتمی و رئیس مرکز نظام ایمنی هستهای ایران اعلام کرده با وجود حمله امریکا به تأسیسات هستهای ایران ، به دلیل تمهیدات اندیشده شده قبلی و اقدامات انجام شده، هیچگونه آلودگی پرتوی و یا تشعشعات هستهای در خارج از این سایتها و تاسیسات مشاهده نشده است.
حسن عابدینی معاون سیاسی سازمان صداوسیما ساعتی پس از این حمله اعلام کرد جمهوری اسلامی ایران از مدتی پیش سه سایت هستهای فردو، نطنز و اصفهان را تخلیه کرده بود و در واقع هیچگونه موادی در اینجاها وجود ندارد که اگر مورد هدف قرار بگیرد سبب تشعشع شود مضر باشد.
یک مقام ارشد ایرانی نیز به رویترز گفته بیشتر اورانیوم غنیشده با غلظت بالا در فردو قبل از حمله آمریکا به مکانی اعلامنشده منتقل و تعداد پرسنل در فردو به حداقل کاهش یافته است .
مردم تهران نیز قرار شده امروز عصر در میدان انقلاب تهران تجمع اعتراض امیزی علیه حمله امریکا برگزار کنند.
برخی از کارشناسان ایرانی در شبکه های اجتماعی نوشتند ورود امریکا از قبل قابل پیش بینی بود و این نشان می دهد اسراییل در حملات ۱۰ روزه خود موفق نبوده که امریکا مجبور به مداخله در جنگ شده است .
برخی دیگر از کارشناسان نیز می گویند احتمالا ایران به تجاوز امریکا پاسخی محدود مانند حمله به پایگاه عین الاسد بعد از ترور قاسم سلیمانی خواهد داد و عملا بعد از چند روز تهدید متقابل اتش بس اجرا خواهد شد . اما طرفداران سرسخت نظام جمهوری اسلامی نیز خواستار حمله ایران به پایگاههای نظامی امریکا در کشورهای منطقه خلیج فارس شدند مجریان و تحلیل گران در صداوسیما هشدار دادند تا امریکا اماده بدرقه از تابوت سربازان امریکایی باشند. اما باید منتظر ماند و موضع ایت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی را دریافت کرد.
در واکنش های های رسمی به حمله امریکا عباس عراقچی وزیر امور خارجه ایران که در استانبول است در کنفرانس خبری اعلام کرد با وجود حمله امریکا باب مذاکرات مثل همیشه باز است اما حق دفاع مشروع ایران با همه ابزارها و امکانات محفوظ است .
در نخستین واکنش عملی به حمله امریکا سپاه پاسداران موج بیستم عملیات وعده صادق۳ را با استفاده از ترکیبی از انواع موشکهای دور برد علیه فرودگاه های بن گورین / مرکز تحقیقات بیولوژیک رژیم صهیونیستی و پایگاه های پشتیبانی رژیم و لایه های مختلف مراکز کنترل و فرماندهی را اجرا کرد.سپاه همچنین در بیانیه ای خطاب به امریکا اعلام کرد منتظر پاسخ های پیشیمان کننده و فراتر از در ک و محاسبات خود باشید.
وزارت امور خارجه ایران نیز در بیانیه ای دولت جنگطلب و قانونشکن آمریکا را مسبب و مسئول آثار و عواقب بسیار خطرناک مترتب بر این جنایت بزرگ دانست که نشان دهنده عمق خصومت و کینه هیات حاکمه آمریکا با مردم صلحدوست و استقلالطلب ایران اسلامی است
وزارت خارجه جمهوری اسلامی اعلام کرده ایران حق خود میداند که با تمام توان در برابر تجاوز نظامی آمریکا و جنایات ارتکابی توسط این رژیم یاغی ایستادگی و از امنیت و منافع ملی ایران دفاع کند.
وزارت خارجه ایران از از شورای امنیت سازمان ملل خواسته با برگزاری جلسه اضطراری امریکا را بهخاطر نقض فاحش اصول و قواعد بینالمللی مواخذه و پاسخگو کند به گفته وزرات خارجه ایران جهان نباید فراموش کند که این آمریکا بود که در میانه یک روند دیپلماتیک با خیانت به دیپلماسی، از اقدام تجاوزکارانه رژیم نسلکش و قانونشکن اسرائیل حمایت کرد و اکنون خود در تکمیل قانونشکنی و جنایات رژیم صهیونیستی، جنگی خطرناک بر ضد ایران آغاز کرده است.
سارا فلاحی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی از برگزاری جلسه فوقالعاده این کمیسیون با حضور مقامات ذیصلاح خبر داد که در ان پاسخ متقابل جمهوری اسلامی ایران به اقدام خصمانه رژیم آمریکا مورد بررسی قرار خواهد گرفت و تصمیم نهایی برای نحوه پاسخ اتخاذ میشود. او تأکید کرد جمهوری اسلامی ایران حتماً پاسخهای مکمل و چندلایه را در دستور کار قرار خواهد داد، از جمله بررسی خروج از معاهده NPT و بستن تنگه هرمز که میتواند پیامهای روشنی برای طرف متجاوز داشته باشد.
امیر سعید ایروانی سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در نامه ای به دبیرکل سازمان ملل و رئیس شورای امنیت
خواستار برگزاری نشست اضطراری شورای امنیت بدون هیچگونه تأخیر، بهمنظور رسیدگی به این اقدام آشکار و غیرقانونی تجاوزکارانه، محکوم نمودن آن به شدیدترین وجه ممکن، و اتخاذ تمامی تدابیر لازم در چارچوب مسئولیتهای محوله به شورا بر اساس منشور ملل متحد میباشد، تا مرتکب این جنایات فجیع بهطور کامل مورد مواخذه قرار گیرد و بدون مجازات نماند.
سیدحسین موسویان دیپلمات باسابقه ایرانی و استاد دانشگاه پرینستون امریکا در در واکنش به حمله امریکا نوشت: پرزیدنت ترامپ با تصمیم خود برای حمله نظامی به ایران، شش حقیقت را آشکار کرد:
۱. اسرائیل نه تنها در عملیات دهروزه نظامی خود علیه ایران ناکام ماند، بلکه در آستانه شکست قرار داشت. اگر اسرائیل در وضعیت بحرانی نبود، ایالات متحده وارد عمل نمیشد.
۲. این نخستین بار است که دو کشور دارای سلاح هستهای، حملهای نظامی علیه کشوری فاقد سلاح هستهای انجام میدهند. این موضوع نشان میدهد که معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (انپیتی) برای آمریکا و اسرائیل هیچ ارزشی ندارد و صرفاً به عنوان ابزاری سیاسی مورد استفاده قرار گرفته است.
۳. حمله نظامی آمریکا به ایران نقض آشکار منشور سازمان ملل متحد است—موضوعی که دبیرکل سازمان ملل نیز رسماً آن را اعلام کرده است. بنابراین، ایالات متحده نشان داد که برای منشوری که خود از تدوینکنندگان اصلیاش بوده، هیچ احترامی قائل نیست.
۴. تیم امنیت ملی ترامپ یا نتوانسته عواقب چنین حملهای را بهدرستی ارزیابی کند، یا قادر به منصرف کردن رئیسجمهور نبوده—و یا حتی ممکن است اکثریت آنها با تصمیم حمله موافق بوده باشند. در هر صورت، این واقعه میزان نفوذ نتانیاهو بر کاخ سفید را بیش از پیش آشکار ساخت.
۵. ایران آسیبهای جبرانناپذیری متحمل شده، اما پیامدهای منفی این ماجرا فقط متوجه ایران نیست—بلکه به ضرر ایالات متحده نیز خواهد بود و صلح و امنیت منطقهای را به خطر خواهد انداخت.
۶. حملات این دو کشور هستهای علیه ایران نشان داد که معاهده انپیتی نه تنها فاقد ارزش واقعی است، بلکه مضر نیز هست. کشورهایی مانند کره شمالی، هند، پاکستان و اسرائیل که این معاهده را نپذیرفته و سلاح هستهای تولید کردهاند، از حملات نظامی توسط کشورهای دارای سلاح هستهای در امان ماندهاند.
بازتاب حمله امریکا به تاسیسات هسته ای ایران همچنان ادامه دارد.
وضعیت ایران هشت روز پس از حمله اسراییل: انسجام داخلی و فعال شدن دیپلماسی
منتشر شده در روزنامه النهار العربی در بیروت
امیر دبیری مهر
هشت روز از تجاوز اسراییل به ایران و پاسخهای موشکی ایران به تل اویو و حیفا گذشت .جنگی که با حمله هوایی اسراییل به فرماندهان ارشد نظامی ایران در نیمه شب ۱۳ جوون اغاز شد وعملا پس از ۳۶ سال بعد از پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران مجددا جنگی جدید به ایران تحمیل شد . با ادامه حملات اسراییل و کشته شدن دهها شهروند غیر نظامی موج وسیعی از خشم و نفرت نسبت به اسراییل در ایران شکل گرفت و مردم خواستار پاسخ کوبنده ایران به اسراییل شدند. مقامات ایرانی همواره هشدار داده بودند در صورت نیاز با توان موشکی خود سرزمین های اشغالی را مورد هدف قرار خواهد داد و این وعده از جمعه شب ۱۴ جوون اغاز شد و تا این لحظه هر شب ادامه پیدا کرده است و هدف اصلی موشکهای ایرانی تل اویو و حیفا بوده است . حملاتی که با وجود سانسور شدید در اسراییل گفته می شود ۷۸ کشته و ۳۲۰ نفر زخمی داشته است . در شبهای نخست موشکهای زیادی به سوی اسراییل پرتاب می شد که با وجود سامانه پدافندی اسراییل تعدادی ازانها به اهداف نظامی اسراییل برخورد می کرد اما در شبهای اخیر از تعداد موشکهای پرتابی ایرانی کاسته شده اما بطور دقیق تر به اهداف اصابت می کند . ترس و وحشت از مرگ و خرابی سرزمین های اشغالی را فراگرفته و تعداد زیادی از اسراییلی ها برای در امان ماندن از جنگ راهی قبرس شده اند. علت اسیب پذیری اسراییل کوچک بودن وسعت سرزمینی و جمعیت متراکم است .در اسراییل حدود ۱۰ میلیون جمعیت در ۲۲ هزار کیلومتر مربع زندگی می کنند. اما ایران سرزمینی است با ۶/۱ میلیون متر مربع مساحت و بالغ بر ۸۵ میلیون جمعیت و بطور طبیعی اسیب پذیری کمتری در برابر تجاوزات دشمن دارد. هرچند امار غیر رسمی از کشته شدن ۷۲۲ نفر و مجروح شدن ۲۵۴۶ نفر ایرانی در حملات اسراییل حکایت دارد. بعد از افزایش حملات هوایی به تهران در ۴ روز نخست و درخواست مقامات اسراییلی و بویژه دونالد ترامپ ریس جمهور امریکا مبنی بر تخلیه تهران تعداد بسیاری زیادی از مردم تهران از شهر خارج شدند . اینترنت سه روز کاملا قطع شد و گشت های ایست و بازرسی در خیابانهای شهرهای بزرگ مستقر شدند . مقامات ایرانی اعلام کردند بسیاری از حملات اسراییل با جاسوسی عوامل داخلی به موفقیت دست پیدا کرده و هشدار دادند با این جاسوس ها با شدیدترین شکل برخورد خواهد شد.هک شدن شبکه بانکی در ایران بویژه بانک سپه که حقوق ماهانه نیروهای مسلح از طریق این بانک پرداخت می شود نیز از جمله اقدامات تهاجمی اسراییل بود که نشان می دهد اسراییل یک حمله چند جانبه و ترکیبی و برنامه ریزی شده را علیه ایران اجرا می کند به گونه ای که حتی مقامات اسراییلی اعلام کردند این حمله می تواند به فروپاشی جمهوری اسلامی منجر شود. بویژه که اسراییل حتی تهدید کرده ایت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی را هدف قرار خواهد داد.
اما بعد از چند روز که به نظر می رسید اسراییل نقش تهاجمی و ایران نقش تدافعی در این جنگ را دارد ورق برگشته است . حملات سایبری اسراییل دفع شده و شبکه بانکی پایدار شده .. جمعیت سفر کرده از تهران به مرور به تهران بازگشتند و شهرها به وضعیت عادی خود باز می گردند. محدودیت های اینترنت کمتر شده است اما حملات موشکی ایران همچنان ادامه دارد . سامانه پدافندی ایران فعال تر شده و پهبادهای اسراییلی کمتر شدند. تعداد زیادی از عواملل نفوذی و جاسوس اسراییلی در مناطق مختلف ایران بازداشت شده اند.روز جمعه بعد ازنماز جمعه نیز تظاهرات ضد جنگی وسیعی در شهرهای مختلف ایران برگزار شد. همزمان دیپلماسی ایران نیز فعال شده روز جمعه وزیر امورخارجه ایران با وزیران امور خارجه المان و انگلیس و فرانسه در ژنو مذاکره کردند هر چند اعلام شد ایران توقف غنی سازی را نپذیرفته اما قرار شده این دیدارها و مذاکرات همچنان درهفته جاری ادامه دارد و شنبه نیز در دراستانبول اجلاس ویژه سازمان همکاری های اسلامی برگزار می شود. اینها نشان می دهد فعالیتهای دیپلماتیک ایران برای توقف جنگ افزایش یافته با این وجود عباس عراقچی اعلام کرده تا زمانی که حملات اسراییل ادامه یابد حاضر نیست با امریکا مذاکره کند بویژه که همچنان احتمال مشارکت نظامی امریکا برای هدف قراردادن تاسیسات زیر زمینی فوردو در قم وجود دارد . دونالد ترامپ تا این لحظه در جنگ اسراییل علیه ایران از اسراییل حمایت کرده اما هنوز در بعد نظامی رسما وارد جنگ با ایران نشده اما دو هفته به ایران مهلت داده تا غنی سازی را متوقف کند.
در جمع بندی می توان گفت ایران در داخل انسجام و هماهنگی بیشتری در مقابله با اسراییل پیدا کرده و با ادامه درگیری با اسراییل به نظر می رسد دست برتر را خواهد داشت. دیپلماسی ایران نیز تلاش می کند مانع از ورود امریکا به این جنگ شود. زیرا دراین صورت جنگ ابعاد وسیع تری پیدا خواهد کرد. از جمله اینکه خلیج فارس هم میدان درگیری خواهد شد و نیروی دریایی ایران نیز رسما وارد جنگ خواهد شد. برخی نیروهای متحد ایران در عراق و یمن و لبنان نیز تهدید کرده اند در صورت ورود امریکا به جنگ همراه ایران علیه پایگاههای امریکا وارد عمل خواهند شد. به نظر می رسد تحولات و اتفاقات چند روز اینده نشان خواهد داد که ایا اتش بس برقرار می شود یا جنگ ابعاد وسیع تری پیدا خواهد کرد؟
سناریوهای احتمالی درادامه جنگ اسراییل با ایران از حمله به تاسیسات هسته ای و موشکی تا نا ایجاد نا ارامی اجتماعی
منتشر شده در روزنامه عربی النهار چاپ بیروت
امیر دبیری مهر
پنج روز از حمله اسراییل به ایران و پاسخ های موشکی ایران به تل اویو وحیفا می گذرد. درباره این تجاوز وحمله نظامی که با ترور تعدادی از فرماندهان ارشد نظامی ایران در پنج شنبه شب اغاز شد و با حملات هوایی و موشکی به اماکن نظامی و مسکونی تا دیشب ادامه یافته است دو دیدگاه کلی مطرح است که عبارت است از :
- این حملات با هدف ضربه اساسی به توانایی های هسته ای و موشکی ایران و با حمایت همه جانبه امریکا انجام می شود و تا زمانی که از اثرگذاری این حملات اطمینان حاصل نشود ادامه خواهد یافت حتی اگر بهای ان تخریب مناطق مسکونی و کشته شدن غیر نظامیان فراوان باشد . این سناریو تا این لحظه اجرا شده و نتانیاهو نخست وزیر و دیگر مقامات اسراییلی هم بارها درموضع گیری های خود تاکیدکردند تا انهدام کامل توان هسته ای و موشکی ایران این حملات ادامه دارد. گفته می شود هدف بعدی حمله به سایت هسته ای زیر زمنی فردو است و حمله وسیع و مستمر به سایتهای موشکی و پدافندی ایران مقدمه اجرای این حملات است .گفته می شود اسراییل برای حمله به این سایت توان نظامی کافی ندارد و در صدد است که از همکاری امریکا و بمب افکن های فوق پیشرفته امریکایی استفاده کند.
امریکا در ساعات اولیه حمله نظامی اسراییل به ایران مدعی بود دخالتی در حملات اسراییل ندارد اما از روز قبل تا کنون و با انتشار پست های دونالد ترامپ در شبکه های اجتماعی عملا وارد عمل شده و حتی می توان گفت فرماندهی اتاق عملیات جنگ علیه ایران را ببطور غیر رسمی بر عهده گرفته است . هر چند امریکا هنوز بطور رسمی علیه ایران اعلان جنگ نکرده و به تهدید اولتیماتوم اکتفا کرده است . البته این موضع ترامپ که ایران باید بدون قید و شرط باید تسلیم خواسته های واشنگتن شود اهمیت زیادی دارد و نشان می دهد امریکا دقیقا در مسیری قرار گرفته که اسراییل انتظار داشته.
به نظر می رسد این سیاست امریکا در نهایت و در چند روز اینده پای واشنگتن را بطور علنی به منازعه علیه ایران خواهد کشاند. در این صورت ایران هم بی تفاوت نخواهد بود و حملات موشکی اثرگذار و رعب اور خود علیه تل اویو و حیفا را به پایگاههای امریکایی در منطقه گسترش خواهد داد و در نتیجه تنش و جنگ در منطقه ابعاد جدیدی پیدا خواهدکرد.
- اما دیدگاه دوم حملات نظامی را صرفا یک مقدمه برای فروپاشی نظام جمهوری اسلامی می داند. گفتگوی اختصاصی نتانیاهو با شبکه ضد ایرانی ایران اینترنشنال وادعای نخست وزیر اسراییل مبنی بر اینکه اسراییل و مردم ایران در یک جبهه مشترک قرار دارند! و دشمن اصلی جمهوری اسلامی است نشان می دهد طرح ایده ال اسراییل فراتر از یک جنگ نظامی برای ضربه به تاسیسات هسته ای است و انها در ادامه به دنبال ایجاد اشوب داخلی با اعتراضات اجتماعی و اعتصابات با استفاده از نارضایتی ها ی موجود علیه حکومت هستند. برای نمونه رضا پهلوی که رابطه نزدیکی با نتانیاهو دارد سه شنبه شب در پیامی ویدیویی بطور اشکار از مردم ایران خواست علیه جمهوری اسلامی انقلاب کنند.
اما این سناریو با چند مانع جدی روبروست که عبارتنداز :
اول اینکه با کشته شدن بیش از ۲۰۰ ایرانی در حملات اسراییل در ۵ روز گذشته که اکثرا غیر نظامی هستند فضای ضد اسراییلی در ایران تقویت شده و حتی مخالفین و منتقدین جمهوری اسلامی نیز بر محور مفهوم ایران و ایرانی و ملیت وحدت پیدا کرده و از ضرورت دفاع از میهن دربرابر تهاجم دشمن سخن می گویند ونگران اسیب دیدن مردم و زیر ساختهای اساسی کشور هستند و خواستار اتش بس هستند. از این رو هر گونه اعتراض و اعتصاب در شرایط کنونی همراهی با دشمن خارجی تحلیل و تفسیر می شود.
دوم اینکه اگر قرار باشد اعتراض و اعتصابی در ایران شکل بگیرد کانون ان مثل همیشه تهران خواهد بود اما با حملات هوایی اسراییل به نقاط مختلف تهران در پنج روز اخیر تعدادی بسیار زیادی از مردم تهران برای حفظ جان خود از شهر خارج شده و به دیگر شهرها سفرکرده اند و عملا تهران به شهری خلوت و نیمه تعطیل تبدیل شده است و امکان اعتراض یا اعتصاب در ان از بین رفته است این واقعیت نشان می دهد استعداد اشوب داخلی در ایران در حال حاضر حتی از نظر جمعیتی بسیار پایین است.
وسوم اینکه هرچند حجم عملیات نظامی و تروریستی اسراییل علیه ایران بسیار زیاد و تا حدی برای جمهوری اسلامی غافلگیرکننده بوده اما این بدین معنا نیست که نهادهای امنیتی و انتظامی و قضایی و نیروهای ضد شورش در ایران غیرفعال شدند .بویژه که شواهد عینی نشان می دهد برخی عوامل مرتبط با موساد برای موفقیت طرح های اسراییل در ایران فعال هستند و حتی بسیاری بر این باورند ترور فرماندهان ارشد نظامی در چند روز اخیر بدون نفوذ جاسوس های اسراییلی در ساختار سیاسی و امنیتی و نظامی کشور ممکن نبود. در همین راستا دو روز پیش شورای عالی امنیت ملی ایران در بیانیه ای بطور مشخص تهدید کرد طبق قوانین جاری در ایران با هر گونه اقدامی که همکاری با صهیونیستها تلقی شود با شدید ترین شکل برخورد خواهد شد . رییس قوه قضاییه و رییس پلیس ایران نیز در روزهای اخیر مکررا همین تهدید را تکرار کرده اند.
بنابر این به نظر می رسد دست کم در کوتاه مدت زمینه اعتراض و اغتشاش واشوب داخلی همسو با تجاور نظامی خارجی در ایران وجود ندارد و در صورت شکل گیری نیز با همراهی مردم مواجه نخواهد شد و شانس موفقیت نخواهد داشت . این پیش بینی تا جایی اعتبار دارد که نهادهای مسوول نظم و امنیت در ایران سنجیده عمل کرده و مرتکب خطای محاسباتی نشوند.
پیامهای ترور مقامات ارشد نظامی ایران
منبع : روزنامه النهار چاپ بیروت
امیر دبیری مهر
در حمله پنج شنبه شب اسراییل به ایران هدف اصلی تخریب تاسیسات اتمی ایران و ترور فرماندهان ارشد نظامی ایران بودند که با گذشت حدود ۴۸ ساعت از این حمله باید بررسی بررسی کنیم و ببینیم ایا تل اویو به اهداف خود رسید یا خیر؟
مقامات صهیونیست می گویند هدف اصلی انها از حمله به ایران ضربه به تاسیسات هسته ای و موشکی ایران بوده و به همین خاطر در ترورهای شبانه خود تعدادی از دانشمندان و استاد فیزیک هسته ای ایران را نیز در این ترورها کشتند اما اسراییلی ها می گویند چون اطمینان داشتند ایران به حمله اسراییل پاسخ خواهد داد ترور فرماندهان ارشد نظامی ایران را نیز در دستور کار قرار دادند و در این حمله بی سابقه تعدادی از ارشد ترین مقامات نظامی ایران مانند رییس ستاد کل نیروهای مسلح ایران / فرمانده کل سپاه/ فرمانده نیروی هوا فضای سپاه /فرمانده قرار گاه پدافندی و … را ترور کردند تا عملا جلو پاسخ ایران را بگیرند تا اتاق جنگ جمهوری اسلامی دچار سرگردانی و ضعف فرماندهی شود.
اسراییلی ها همچنین با کشتن فرماندهان نظامی و سپاه پاسداران در قالب نقطه زنی می خواستند حساب مردم و حکومت ایران را در این حمله از هم جدا کرده و خود را کنار مردم ایران و صرفا دشمن حکومت ایران نشان دهند! مطلبی که بنیامین نتاننیاهو نخست وزیر اسراییل وسخنگوی فارسی زبان ارتش اسراییل نیز در ۴۸ ساعت اخیر چند بار بر آن تاکید کرده است .
هر چند در ساعات اولیه دولت و مردم ایران از چنین حمله غافلگیری کننده ای و تعداد وسطح کشته شدگان نظامی متعجب بودند اما اتفاقات ساعات بعدی در ۲ روز اخیر رخدادهایی را رقم زد که نشان داد اهداف اسراییل از ترور فرماندهان نظامی ایران به شرح زیر به اهداف خود نرسیده و ناکام مانده است
ایت الله خامنه ای در نخستین اقدام و کمتر از ۵ ساعت بعد از حمله اسراییل جانشین همه فرماندهان نظامی ایران را منصوب کرد و انسجام اتاق جنگ ایران در کمتر از ۱۰ ساعت بازگشت و به ترتیب سرلشگر موسوی /سرلشگر پاکپور/ سرلشگر شادمانی جایگزین باقری و سلامی و رشید شدند و سرلشگر حاتمی وزیر دفاع سابق ایران نیز به فرماندهی ارتش جمهوری اسلامی منصوب شد. همین جایگزینی سریع فرماندهانن ارشد نظامی باعث شد که همزمان با پیام ویدیویی شب گذشته ایت الله خامنه ای فرمانده کل نیروهای مسلح ایران حملات موشکی ایران به تل اویو اغاز شد و خسارات زیادی به مناطقی از پایتخت اسراییل وارد کرد . همزمان نیز پدافند هوایی ایران نیز که در ساعات اولیه حمله اسراییل در پنج شنبه شب انطور که انتظار می رفت کارامد نبود در جمعه شب سازماندهی پیدا کرد و تعداد زیادی از پهبادهای اسراییلی مورد هدف قرار داد و عملا اسراییل نتوانست در دومین شب حمله ایران عملیات موفقی انجام دهد و مردم ایران نسبت به شب قبل از آن شب ارامی را سپری کردند.
اما شنبه شب با انفجار انبار نفت در غرب تهران و افزایش حملات پهبادی اسراییل به تهران مجددا نگرانی از ادامه این درگیری ها در ایران بالا گرفته است . دور جدید حملات پهبادی اسراییل به تهران همزمان با دور دوم حملات موشکی ایران به حیفا انجام شده .. حملاتی که ظاهرا خسارات سنگینی به اسراییل وارد کرده و گفته می شود منجر به استعفای وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیست شده است . در ایران هزمان با خوشحالی بخش زیادی از مردم از پاسخ کوبنده و سخت ایران به اسراییل که در تلویزیون دولتی هم بازتاب وسیعی پیدا می کند برخی از مردم نیز از حملات شبانه پهبادی به ایران نگران هستند و حتی تصمیم دارندبرای دور شدن از اضطراب های ناشی از وضعیت جنگی بطور موقت به شهرهای امن تر سفر کنند. برخی از مردم هم بی تفاوت به شرایط جنگی به زندگی عادی خود مشغول هستند. شهر تهران نیز در روزها وضعیت کاملا عادی دارند و فقط پمپ های بنزین و نانوایی شلوغ تر از دیگر ایام است .بهر حال همه چیز در هاله ای از ابهام است و معلوم نیست این زد و خورد ایران و اسراییل ادامه می یابد یا در روزهای اینده اتش بس برقرار می شود؟
اما نکته مهم دیگری که به نظر می رسد مانند بومرنگ علیه اهداف اسراییل فعال شده خشم و نفرت مردم ایران از حمله پنج شنبه شب اسراییل به ایران است. هر چند بسیاری از ایرانیان از عملکرد و سیاستهای جمهوری اسلامی راضی نیستند اما حمله دشمن خارجی را تجاوز به خاک و حیثیت و غرور ملی خود می دانند . این خشم زمانی بیشتر شد که امروز تصاویری از کشته شدن افراد غیر نظامی بویژه زنان و کودکان در شبکه های اجتماعی منتشر شدکه در پی ان مردم ایران بیش از گذشته از حمله اسراییل و ضرورت مقابله با آن ابراز انزجار کردند. طبق امار رسمی در حملات اسراییل ۷۸ نفر ایرانی کشته شدند که اکثر انها غیر نظامی هستند و این نشان می دهد برخلاف ادعای صهیونیستها قربانی اصلی حملات نظامی مردم غیر نظامی هستند .
بسیاری از ایرانیان در ساعات گذشته با انتشار پست و مطلب و فیلم و عکس در شبکه های اجتماعی از همدیگر خواسته اند در شرایط جنگی کنونی باید اختلافات سیاسی و فکری را کنار بگذارند و علیه اسراییل متحد شوند.











