پشت پرده و انگیزه ترور اخیر در زاهدان: انتقام از ناکامی در جنگ ۱۲ روزه

 

امیر دبیری مهر منتشز شده در روزنامه النهار چاپ بیروت

 

شنبه  صبح چند تروریست وابسته به گروه جیش العدل با حمله به ساختمان دادگستری زاهدان واقع در جنوب شرق ایران تعدادی از شهروندان را کشتند که یک نوزاد نیز در بین کشته شدگان دیده می شود. گروه تجزیه طلب جیش العدل مسوولیت این اقدام تروریستی را برعهده گرفته است. گروهی که سالهاست هر از چندگاهی با حمله به اماکن نظامی و دولتی بدون اینکه به هدف مشخصی دست یابد تعدادی از مردم بی گناه را کشته و با این کار اظهار وجود می کند. گفته می شود پایگاه اصلی این گروه تروریستی در مناطق مرزی بین ایران و پاکستان است و علی رغم تلاش دو کشور برای پاکسازی این مناطق از وجود این گروه  ٬بواسطه ارتباط انها با سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی خارجی بویژه موساد و دریافت پول و سلاح همچنان به اقدامات تروریستی خود ادامه می دهند.

به گفته یک منبع اگاه امنیتی اقدام اخیر جیش العدل ریشه در ناکامی این گروه در نقشه ای  دارد که قرار بود همزمان با جنگ ۱۲ روزه اسراییل علیه ایران اجرا کنند. به گفته این منبع امنیتی این گروه که بواسطه ارتباط با موساد از حمله اسراییل به ایران اطلاع داشته از چند هفته قبل خود را برای حمله زمینی به بندرچابهارواقع در جنوب شرق ایران  اماده کرده بود تا همزمان با حمله اسراییل وزمانی که  نیروهای مسلح و مرزبانی ایران متوجه جنگ با اسراییل هستند به این شهر استراتژیک حمله و با تصرف پاسگاههای انتظامی ونظامی٬ بحرانی جدی و امنیتی در منطقه ایجاد کنند . این طرح کاملا در راستای هدف  اصلی اسراییل از  حمله به ایران  مبنی بر فروپاشی نظام جمهوری اسلامی بود.

اما دقیقا چند روز قبل از این اقدام ٬سرویس اطلاعاتی پاکستان دو خبر مهم به نهادهای امنیتی ایران ارایه داد اول حمله احتمالی اسراییل به ایران و دوم حمله جیش العدل به چابهار. نیروهای نظامی ایران نیز در عملیاتی غافل گیر کننده مواضع این گروهک تروریستی را درمناطق مرزی ایران و پاکستان مورد حمله موشکی و پهبادی قرار دادند و عملا جلو اجرای نقشه جیش العدل گرفته شود.

به نظر می رسد دو اقدام تروریستی جیش العدل بعد از جنگ ۱۲ روزه اسراییل علیه ایران  در واقع اقدامی واکنشی به ناکامی اجرای نقشه  مذکور بوده است . دو هفته قبل  نیز این گروه به یک خودروی پلیس  در چابهار حمله کرد که منجر به شهادت سه مأمور پلیس شد. در اقدام تروریستی شنبه در زاهدان  نیز دست کم ۶ نفر کشته و ۱۳ نفر زخمی شدند.

مولوی عبدالحمید، امام جمعه با نفوذاهل سنت زاهدان  که نسبت به برخی سیاستهای دولت جمهوری اسلامی منتقد و معترض است بارها اقدامات تروریستی  جیش‌العدل را محکوم کرده و حتی برای ازادی گروگانها وساطت کرده .

 

جیش‌العدل یک گروه شبه‌نظامی تروریستی وهابی‌مذهب می‌باشد که با  ادعای دفاع از اهالی استان سیستان و بلوچستان درجنوب شرق ایران چند وقت یکبار تعدادی از مردم این منطقه را ترور می کند .

 

این گروه بعد از نابودی گروه تروریستی جندالله به رهبری عبدالمالک ریگی در سال ۲۰۱۲ شروع به فعالیت کرد. رهبری جیش العدل را که مردم ایران ان را جیش الظلم می خوانند عبدالرحیم ملازاده معروف به صلاح‌الدین فاروقی به‌عهده دارد. این گروه تروریستی تاکنون مسئولیت چند بمب گذاری  و ترور در نواحی شرقی استان سیستان‌وبلوچستان را بر عهده گرفته است.

جیش‌العدل سه شاخه نظامی دارد که در اطراف خط مرزی ایران و پاکستان فعالیت می‌کنند تا بلافاصله پس از هر عملیات به خاک پاکستان بگریزند. سپاه پاسداران تا کنون با هماهنگی اسلام اباد چند عملیات نظامی موشکی در خاک پاکستان علیه مواضع جیش العدل انجام داده  .  شاخه های نظامی جیش العدل تحت نام های  عبدالملک ملازاده و شیخ ضیایی و مولوی نعمت‌الله توحیدی در مناطق صعب العبور مرزی ایران و پاکستان  فعالیت تروریستی انجام می  دهند.. جیش العدل اخیرا  یک شاخه اطلاعاتی با نام زبیر اسماعیل‌زهی نیز راه‌اندازی کرده که عمده مأموریت آن شناسایی چهره‌های اهل‌سنت همسو با جمهوری اسلامی و ترور آن‌هاست.

 

سیستان و بلوچستان دومین استان پهناور ایران است و وسعت ان ۱۸۰ هزار کیلومتر مربع معادل وسعت سوریه است و با نزدیک ۳ میلیون جمعیت حدود ۱۲۰۰ کیلومتر مرز مشترک خاکی با کشورهای أفغانستان و پاکستان دارد.با وجود در اکثریت بودن اهل سنت و قوم بلوچ  در این استان ٬ بواسطه همزیستی بسیار مسالمت امیز بین شیعیان سیستانی و اهل سنت بلوچ این استان بعنوان پایتحت وحدت ایران نام گرفته است . توسعه نیافتگی در این استان ریشه های تاریخی و اقلیمی دارد و با وجود اجرای برنامه های گوناگون توسعه در این منطقه هنوز فاصله زیادی بین انتظارات مردم این منطقه با امکانات موجود وجود دارد .

برخی گروههای تروریستی و تجزیه طلب این مساله را بهانه اقدامات خود علیه مردم این استان قرار می دهند و از انجا که این اقدامات هیچ کمکی به بهبود وضع مردم نمی کند از هیچ حمایتی برخوردار نیست.مردم این استان در ایران معتقدند فقط کسانی همراه مردم و پشتیبان انها  هستند که برای توسعه وابادانی  و ایجاد اشتغال در این استان گامی بردارند.

 

 

اغاز مطالبه گری مردمی در ایران: جمهوری اسلامی چگونه به سیل مطالبات پساجنگ پاسخ می دهد؟

منبع : روزنامه النهار چاپ بیروت امیر دبیری مهر

مشروعیت همه حکومتها وابسته به دو کارکرد اصلی است .اول ” کارامدی در ایجاد رفاه عمومی” و دوم “برقراری نظم و حفظ امنیت شهروندان” بویژه در برابر تجاوز دشمن خارجی .

مردم در همه کشورها با “تبعیت از قانون” و “پرداخت مالیات” سهم و نقش خود را حکمرانی ایفا می کنند و از دولتها انتظار دارند وظایف خود را به بهترین شکل و با بالاترین سطح کارامدی  انجام دهد.

با وقوع جنگها حتی جنگهای کوتاه مدت ٬ملتها در وظایف و حقوق متقابل خودو  حکومت بازنگری می کنند و نتیجه ان بالا رفتن مطالبات و سطح انتظارات از حکومت است زیرا در هیچ جنگی هیچ دولتی بدون همراهی و مقاومت مردم و اتحاد ملی نمی تواند از تمامیت ارضی و حریم هوایی و استقلال کشور دفاع کند.

با همین نگاه نظری می توان گفت با گذشت یک ماه از تجاوز نظامی اسراییل و امریکا به ایران که ۱۲ روز به طول انجامید با شواهد موجود تقریبا مشخص وقطعی شده که در این حمله نظامی غیر از اهداف نظامی و هسته ای ٬یک هدف بزرگتر و مهمتری وجود داشت و آن هم براندازی نظام جمهوری اسلامی بود. اسراییل در روزهای نخست حمله بعد از ضربات جدی به پدافند هوایی ایران و ترور ارشد ترین فرماندهان نظامی ایران و در نهایت در بمب باران جلسه شورای عالی امنیت ملی ایران و ساختمان مرکزی صداوسیما و حتی تهدید ترور رهبر جمهوری اسلامی یک قدم دیگر را باید طی می گرد تا نظام جمهوری اسلامی را سرنگون کند و آن هم  به خیابان کشاندن مردم معترض علیه نظام سیاسی بود. مردمی که بر اساس تحلیل های قابل اعتنا و مستند به دلایل مختلف در سالهای اخیر نارضایتی های زیادی از عملکرد دولت داشته اند .به نظر می رسد اسراییل هسته های انسانی اماده ای هم برای این مرحله در تهران  تدارک دیده بود اما فرصت و امکان ورود و نقش افرینی انها فراهم نشد  اما در عمل براورد موساد و نهادهای اسراییلی کاملا اشتباه درامد . نه تنها مردم ایران با وجود نارضایتی ها ٬  علیه جمهوری اسلامی شورش نکردند بلکه بسیاری از ناراضیان و معترضین بخاطر حفظ وطن از شر دشمن متجاوز بطور یکصدا و یکپارچه در برابر اسراییل متحد شدند و با مسکوت گذاشتن موقت اعتراضات و مطالبات خود ٬ راه خود را از دشمن جدا کردند. زیرا مردم معترض خواستار اشوب و نا امنی و فروپاشی نیستند بلکه انها رفاه و ازادی و کرامت و استقلال می خواهند . این اتفاق هوشمندانه در تحلیل های اتاق های فکر اسراییلی و امریکایی قابل پیش بینی نبود انها تصور می کردند با تضعیف نظام دفاعی و امنیتی و انتظامی در ایران با حملات نظامی٬  فضا برای به میدان امدن مردم معترض فراهم شده و بساط جمهوری اسلامی با محوریت مردم برچیده خواهد شد . افرادی مانند رضا پهلوی هم با چنین تحلیلی با ذوق زدگی خبر داد که اماده تحویل گرفتن قدرت در ایران برای تشکیل حکومت جدید است . بنابراین می توان گفت با وجود همه اقدامات نیروهای مسلح در دفاع از ایران سهم هیچ عاملی در مقاوت در برابر دشمن صهیونیستی به اندازه مقاومت ملی مردم ایران نبود. بر همین اساس بلافاصله پس از پایان جنگ ٬ مردمی که از ایفای نقش سرنوشت ساز خود اگاه هستند به درستی و به حق وارد عرصه مطالبه گری و تغییرخواهی می شوند تا هم زندگی بهتری داشته باشند هم کشور قدرتمندتری تا در برابر تهدیدات خارجی اسیب پذیری کمتری داشته باشد. این مطالبه گری طیف وسیعی دارد از مطالبات فوری وعملی تا خواسته های بلند مدت و زمان بر و حتی رویایی.

بهر حال این مطالبه گری در ایران انقدر پر رنگ و وسیع است که در مقامات و شخصیتهای سیاسی نزدیک به حکومت هم دیده می شود. برای مثال علی اکبر ولایتی مشاور رهبر جمهوری اسلامی در توییتی که خیلی در ایران بازتاب داشت  نوشت “تغییر برخی رویکردهای اجتماعی حاکمیت و محور قراردادن رضایت مردم ضروری است . مردم در جنگ خود را اثبات کردند و اکنون نوبت مسئولین است. شیوه‌های منقضی شده دیگر پاسخگوی جامعه پس از جنگ نخواهد بود”

عزت الله ضرغامی رییس اسبق صداوسیما نیز درموضع گیری جدیدی با اشاره به جنبش اجتماعی ضد حجاب اجباری در سال ۲۰۲۲ در ایران که برخی تندورها ان  را جنبش براندازی جمهوری اسلامی خوانده بودند و برهمین أساس خواستار سرکوب ان بودند گفت : الان مقدار بی حجابی ۱۰ برابر سه سال پیش شده اما ما خیلی قوی از گذشته هستیم و این نشان می دهد تحلیل برخی در ان سال کاملا اشتباه بوده است .

مسعود پزشکیان رییس جمهور ایران نیز اخیرا با قدردانی از رفتار آگاهانه ملت ایران در بزنگاه‌های حساس اعلام کرد عملکرد مردم در جنگ ۱۲ روزه ، مسئولیت دولت را برای پیگیری مطالبات مردمی دوچندان می‌کند و ما وما  امروز حتی آمادگی داریم بر مبنای انصاف و عدالت با اپوزیسیون نیز گفت‌وگو کنیم، چرا که حل مسائل کشور نیازمند گفت‌وگو ست نه تقابل .

 

در عین حال اپوزیسیون و مخالفین سرسخت داخلی جمهوری اسلامی نیز به این مطالبه گری دامن می زنند .میر حسین موسوی نخست وزیرسابق ایران که ۱۵ سال است در حبس خانگی بسر می برد در بیانیه ای کوتاه دقیقا به همین مساله اشاره کرد و نوشت

“مردم پس از  آنچه گذشت انتظاراتی از حکومت دارند که بی‌پاسخ ماندن‌شان دشمن را شاد می‌کند. در کوتاه‌مدت، اقداماتی سریع و نمادین چون آزادی زندانیان‌ سیاسی و تغییر واضح در رویکردهای رسانه ملی کمترین توقعات است. تجربه جنگ دوازده روزه نشان داد که ضامن نجات کشور احترام به حق تعیین سرنوشت همه شهروندان است و ساختار کنونی نظام نماینده همه ایرانیان نیست.. برگزاری رفراندوم برای تاسیس مجلس موسسان قانون اساسی، راه را برای تحقق حق تعیین سرنوشت مردم هموار و دشمنان این مرز و بوم را از دخالت در امور کشور مأیوس می‌کند ”

در اخرین موضع گیری مصطفی تاج زاده سیاست مدار ایرانی نیزکه سالهاست در زندان بسر می برد واز منتقدین جدی رهبر جمهوری اسلامی است دربیانیه ای نوشته “انباشت مشکلات، نبود چشم‌انداز وانبوه نارضایی‌ها و افول مشروعیت سیاسی ٬ دولت اسرائیل را چنان گستاخ کرده است که نه برای جمهوری اسلامی، که برای ایران خواب‌های شوم از قبیل ایجاد هرج‌ومرج، راه‌اندازی جنگ داخلی و … ببیند و از تغییر نقشه خاورمیانه دم زند. در چنین اوضاع خطیری، آقای خامنه‌ای راهی ندارد جز اینکه به انجام تغییرات بنیادین متناسب با مطالبات ملی تن دهد؛ ازجمله با تشکیل مجلس مؤسسان، براساس انتخاباتی کاملاً آزاد و منصفانه، تغییر قانون اساسی را به روش مسالمت‌آمیز و مدنی ممکن کند ”

از این دست اظهار نظرها در ایران بسیار زیاد است هم از جانب چهره های مشهور و رسمی و هم از جانب مردم که بیشتر در شبکه های اجتماعی بازتاب می یابد. البته یک اقلیت کوچکی هم در جامعه ایران هستند که اسم این مطالبه گری را سهم خواهی سیاسی می گذارند و با هر گونه تغییر و اصلاح در سیاست های دولت مخالف هستند و مطرح کنندگان این مطالبات را در هر سطحی همکار و همسوی دشمن معرفی می کنند.

درنتیجه می توان گفت در شرایطی که تهدیدات نظامی امریکا و اسراییل علیه ایران متوقف نشده و سه کشور اروپایی هم مکانیسم ماشه را برای بازگشت تحریم ها پیگیری می کنند درهفته ها و ماههای باقی مانده دو راه پیش روی نظام جمهوری اسلامی است .

اول شنیدن و پذیرش همه مطالبات مردم و دسته بندی انها و سپس اولویت دادن به انها  وسپس  تغییر برخی سیاست ها و تصمیم گیری های سخت در راستای منافع ملی به گونه ای که در اکثریت مردم ایجاد رضایت کند.  این صورت مردم با احساس یکدستی با حاکمیت و افزایش تعلق خاطر به کشور همچنان مانند جنگ ۱۲ روزه حامی کشوردر برابر تهدیدها  خواهند بود.

اما  راه دوم پیش روی جمهوری اسلامی مقاومت سرسخت در برابر تغییرات و مطالبات و خواسته های مردم و اولویت دادن به خواسته های اقلیت حدود ۱۰ درصدی است که خود را طرفدار سرسخت جمهوری اسلامی معرفی می کنند و البته دسترسی به امکانات و رسانه های زیادی دارند . در این صورت نظام سیاسی خواسته یا ناخواسته مانند سالهای گذشته مجددا به شکاف اجتماعی دامن زده و هیچ تضمینی وجود دارد در صورت تکرار تهدیدهای خارجی یا تشدید فشارهای اقتصادی اکثریت جامعه با صبوری و دو اندیشی همراه حکومت باشد و توطیه دشمن را ناکام بگذارد .

واکنش های احتمالی ایران به اجرای مکانیسم ماشه

منبع روزنامه النهار چاپ بیروت نوشته امیر دبیری مهر

 

هنوز یک ماه از حمله اسراییل و امریکا  به ایران نگذشته  که کشورهای اروپایی اعلام  کردند در صورتی که ایران و امریکا درمذاکرات هسته ای به توافق نرسند تحریم های بین المللی که ۱۰ سال پیش و در پی توافق برجام به حالت تعلیق درامده بود از اکتبر ۲۰۲۵ مجددا برقرار خواهد شد. این فرایند مکانیسم ماشه یا استب بک  نام گرفته است.( Snapback Mechanism)

این مکانیسم سازوکاری است که در ضمیمه قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل و نیز بند‌های ۳۶ و ۳۷ برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) گنجانده شد.

قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل، سندی مکمل توافق هسته‌ای ایران (برجام) است که در تاریخ ۲۰ ژوئیه ۲۰۱۵، شش روز پس از امضای برجام میان ایران و گروه ۱+۵، به تصویب رسید. این قطعنامه به  برجام جنبه‌ای الزام‌آور در نظام حقوقی سازمان ملل بخشید.

بر اساس این قطعنامه، شش قطعنامه پیشین شورای امنیت که از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ علیه ایران صادر شده بودند – و شامل تحریم‌های گسترده در زمینه‌های اقتصادی، تسلیحاتی و فناوری بود – به‌طور رسمی لغو شدند. این قطعنامه‌ها ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل صادر شده بود که به شورای امنیت اجازه می‌دهد در موارد تهدید علیه صلح و امنیت بین‌المللی، اقدامات تنبیهی از جمله تحریم یا حتی اقدام نظامی را تصویب کند.

فرایند اجرای مکانیسم ماشه  که این روزها خیلی خبر ساز شده است به شرح زیر است :

اگر یکی از طرف‌های برجام احساس کند که طرف دیگر به تعهداتش پایبند نیست، می‌تواند شکایت خود را به «کمیسیون مشترک» (نهاد نظارتی بر اجرای برجام) ارائه دهد.

کمیسیون ۱۵ روز فرصت دارد تا موضوع را بررسی و حل‌وفصل کند. اگر اختلاف حل نشد، موضوع به سطح وزیران خارجه ارجاع می‌شود که آن‌ها نیز ۱۵ روز دیگر فرصت دارند.

در صورت ادامه اختلاف، کمیسیون ۵ روز دیگر برای تلاش نهایی فرصت دارد.

اگر پس از این ۳۵ روز، کشور شاکی همچنان قانع نشد، می‌تواند موضوع را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع دهد.

در این مرحله، شورای امنیت باید ظرف ۳۰ روز درباره ادامه تعلیق تحریم‌ها رای‌گیری کند. اما نکته کلیدی اینجاست که اگر حتی یکی از اعضای دائم شورای امنیت (آمریکا، روسیه، چین، فرانسه یا بریتانیا) این قطعنامه را وتو کند، تحریم‌های سازمان ملل به‌طور خودکار و بدون نیاز به رای‌گیری جدید بازمی‌گردند. به همین دلیل، این سازوکار به نام «مکانیسم ماشه» یا «بازگشت خودکار تحریم‌ها» شناخته می‌شود.

همچنین در پیوست اول برجام، سازوکاری برای دسترسی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به سایت‌های مشکوک ظرف ۲۴ روز پیش‌بینی شده است. اگر ایران همکاری نکند، این موضوع نیز می‌تواند در نهایت به فعال‌سازی مکانیسم ماشه منجر شود.

در سال ۲۰۲۰، آمریکا تلاش کرد از مکانیسم ماشه برای بازگرداندن تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران استفاده کند، اما اکثریت قاطع اعضای شورای امنیت، از جمله متحدان نزدیک واشنگتن مانند فرانسه و بریتانیا، اعلام کردند که آمریکا با خروج رسمی‌اش از برجام در سال ۲۰۱۸، دیگر «عضو مشارکت‌کننده» در این توافق محسوب نمی‌شود و بنابراین از نظر حقوقی حق استفاده از این سازوکار را ندارد.

تهدیدهای جدید  تروییکای اروپایی با موضع گیری صریح وزیر خارجه فرانسه اغاز شد. او گفت: «بدون تعهد محکم، ملموس و قابل تأیید از سوی ایران، حداکثر تا پایان ماه اوت ۲۰۲۵ مکانیسم ماشه اجرایی خواهد شد.

 پیشتر نیز صدر اعظم المان با  حمایت از حمله اسراییل به ایران فضای روابط ایران والمان را تیره کرده بود . ایران نیز در تلافی حمله اسراییل و امریکا به ایران که ۱۲ روز بطول انجامیدو خساراتی به تاسیسات هسته ای ایران وارد کرد همکاری با بازرسان ژانس را تعلیق کرده است .

بریتانیا،‌ فرانسه و آلمان هشدار داده‌اند که اگر ایران به میز مذاکره برنگردد، ساز و کار ماشه را فعال خواهند کرد تا تحریم‌های بین‌المللی پیش از برجام، بار دیگر به صورت خودکار و بدون نیاز به تصویب در شورای امنیت سازمان ملل بازگردد. مذاکرات ایران و امریکا که برای رسیدن به توافق هسته ای از چند ماه قبل با وساطت عمان اغاز شده بود بعد از توقف جنگ با اسراییل  از سرگرفته نشده است .

آمریکا که در عمل طرف مذاکره هسته‌ای با ایران است در سال   ۲۰۱۸و تنها ۱۶ ماه بعد از امضای برجام از ان  خارج شد و  از نظر حقوقی قادر به فعال کردن مکانیسم ماشه به عنوان تهدیدی برای بازگرداندن ایران به میز مذاکره نیست .

تا پیش از جنگ ۱۲ روزه ،‌ گزینه نظامی، همواره به عنوان «چماق» غربی‌ها برای گرفتن امتیاز  ایران در مذاکرات مطرح بود، اما اکنون با عملی شدن این گزینه و وارد شدن آسیب به تاسیسات هسته‌ای مورد مذاکره،‌ معادلات تا حد زیادی تغییر کرده است. اما به نظر می رسد اروپایی ها اینبار مکانیسم ماشه را بعنوان چماق برای امتیاز گرفتن امریکا در مذاکرات مطرح کرده اند.

برخی از گروههای سیاسی رادیکال در ایران معتقدند نباید به تهدیدات امریکا و اروپا توجه کرد و  ایران باید تمام همکاری‌های هسته‌ای خود با آژانس را قطع  و هر گونه مذاکره را تعلیق کند. و برنامه‌های هسته ای خود را  بدون هیچ گونه محدودیتی ادامه دهد.

اما گروهای سیاسی طرفدار مذاکره معتقدند در  چنین شرایطی بی‌توجهی ایران به خواسته‌های امریکا و اروپا تهدیدی علیه آتش‌بس شکننده موجود است و  فعال شدن مکانیسم ماشه،‌ ایران را با تحریم‌های گسترده بین‌المللی روبرو کند، آن هم در شرایطی که از نظر اقتصادی در شرایط بسیار خوبی ندارد. اظهارات چهارشنبه ایت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی در تهران که اولین سخنرانی عمومی او بعد از جنگ با اسراییل است نشان داد او سیاست موازی و همزمان دیپلماسی  فعال  و امادگی دفاعی حداکثری را در دستور کار داردو از نظر جمهوری اسلامی احتمال حمله مجدد سراییل منتفی نیست  .

 

در باره مکانیسم ماشه در ایران  دیدگاههای متفاوتی وجود دارد برخی از حقوقدانان در ایران می گویند در سال‌های اخیر، اروپا از اجرای کامل تعهدات خود در برجام سر باز زده، به‌ ویژه در زمینه تسهیل تبادلات بانکی، رفع تحریم‌ها و راه‌اندازی کانال مالی اینستکس که هیچ‌گاه عملا کار نکرد و بر همین اساس اروپا با نقض تعهدات خود، دیگر صلاحیت حقوقی برای اجرای مکانیزم ماشه ندارد.

برخی دیگر از کارشناسان نیز می گویند غربی‌ها بر جنبه‌های تنبیهی برجام پافشاری دارند ولی از اجرای جنبه‌های مثبت آن، به‌ ویژه رفع تحریم‌ها و همکاری اقتصادی، شانه خالی کردند. به‌ عنوان مثال اروپا هیچ‌گاه روابط بانکی با ایران را برقرار نکرد. شرکت‌های بزرگ اروپایی بلافاصله پس از بازگشت تحریم‌های آمریکا، ایران را ترک کردند. اینستکس عملاً هیچ تبادلی انجام نداد.

 

در ایران  در بین گروههای سیاسی و فعالان رسانه ای در باره مکانیسم ماشه و برجام اختلاف نظرهای جدی وجود دارد به حدی که ایت الله خامنه ای در سخنرانی اخیر خود این گروهها را به ارامش و حفظ اتحاد ملی دعوت کرد.

سعید جلیلی بعنوان مهمترین مخالف برجام  در  روز ۱۴ جولای  به عنوان سالگرد امضای برجام، در توئیتر نوشت  «۱۰ سال گذشت… سالگرد خسارت محض.» او مدعی است از ابتدا با مکانیسم ماشه مخالف بوده است.

میثم نیلی یکی از تندور ترین فعالان سیاسی مخالف مذاکره با غرب

در پاسخ به پرسشی درباره واکنش احتمالی ایران به فعالسازی مکانیسم ماشه از سوی طرف‌های غربی گفت: خروج از NPT

  

سیدمحمود نبویان، نماینده مجلس نیز گفته دشمنان در نقشه‌ی جدید برای ایجاد ترس و وحشت، تهدید به فعال کردن مکانیسم ماشه کرده‌اند. عملی شدن این تهدید، آسیب جدی به اقتصاد کشور وارد نمیکند، زیرا در طول سال‌های اخیر تحریم‌ها با توافق برجام !! چند برابر شده!!! یعنی تحریم خاصی برداشته نشده که با فعال شدن مکانیسم برگردانده شود.

 

یکی از کاربران مخالف برجام می گوید اون هشت سالی که باید صرف اقتصاد میشد، صرف برجام شد و نتیجه‌اش ورشکستگی  صدها شرکت مثل ما و نابود شدن زندگی کلی آدم شد.

یکی دیگر با انتقاد از محمد جواد ظریف وزیر اسبق خارجه ایران که برجام را امضا کرد نوشتهبه ظریف بگید ۱۱ تُن اورانیوم غنی‌شده که بخاطر برجام از دست دادیم رو برگرداند.

یکی دیگر از مخالفان ظریف و برجام نوشته ۱۱سال طول کشید تا یه عده بفهمند ظریف یک دیپلمات تقلبی و پلاستیکی است  که هیچ شناختی از معاهدات بین المللی و سیاست خارجه نداره و جلیلی سالها از زمانه‌ی خود جلوتر است و هر آنچه در باب برجام گفت، حقیقت داشت.

کاربر دیگری گفته حالا که قراره مکانیسم ماشه فعال شود باید  عاملینش هم باید مجازات شوند.

اما موافقان برجام و مذاکره با غرب درباره مکانیسم ماشه نظرات  دیگری دارند

 انها معتقدند حداقل نتیجه برجام این بود که ۱۰ سال جنگ اسراییل و امریکا را به عقب انداخت.

رضا رئیسی، روزنامه‌نگار در این باره نوشته اگر مکانیسم ماشه یا اسنپ بک، تهدید و چالش تازه‌ای برای ایران باشد فحشش را به جای ظریف و برجام به احمدی‌نژاد و سعید جلیلی بدهید! چرا؟؟؟ چون به هنگامی که ۶ قطعنامه متواتر و پشت سرهم شورای امنیت علیه ایران به تصویب رسید. احمدی نژاد قطعنامه ها را کاغذ پاره می خواند و سعید جلیلی هیچ دستاوردی در مذاکرات ۶ ساله درممانعت از صدور قطعنانه نداشت .

موافقان برجام همچنین می گویند برجام باعث شد ۱۰ سال کشور از تحریم جدید بین المللی در امان باشد! و اگر نبود چه بلایی سر ایران می آورد! و اگر ماشه کشیده شود خواهید دید خسارت_محض چیست

بهر حال به نظر می رسد در صورتی  که  توافق بین آمریکا و ایران، حاصل شود بسیار بعید است اروپا مکانیسم ماشه را فعال سازد.

اما در صور ت عدم توافق ایران و امریکا و  فعال‌سازی مکانیسم ماشه توسط اروپایی ها ، ایران قطعاً از معاهده NPT خارج خواهد شد و  اتش جنگ مجددا شعله ور می شود.

 جمهوری اسلامی در حال حاضر  تلاش کرده مسیر دیپلماسی را حفظ کند تا از فعال‌سازی این مکانیسم و پیامدهای ان جلوگیری شود، اما همزمان بر مواضع خود پایبند مانده و اعلام کرده حاضر به ارائه امتیازات غیرمنطقی و فراتر از حوزه هسته‌ای برای ممانعت از فعال‌سازی مکانیسم ماشه  نیست.

 

ادعای تلاش برای کودتا در ایران : واقعیت یا داستان سرایی

منبع : روزنامه النهار چاپ بیروت نوشته امیر دبیری مهر

در روز های اخیر برخی از محافل داخل و خارج از کشور با استناد به برخی تحولات در جریان جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اسراییل علیه ایران  مدعی شده اند برخی از چهره های سیاسی مانند مسعود پزشکیان و حسن روحانی روسای جمهور حاضر و اسبق ایران و میر حسین موسوی نخست وزیر سابق ایران درصدد هستند در دورانی که ایت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی بخاطر ملاحظات امنیتی و حفاظتی کمتر در ملا عام حاضر می شود کودتا کرده و زمام قدرت را بدست بگیرند .

این ادعا ابتدا از جانب شبکه تلویزیونی ایران اینترنشنال که مهمترین رسانه مخالف جمهوری اسلامی است مطرح و سپس توسط برخی از چهره های تندوری داخل ایران مانند ابوالفضل ظهره وند نماینده مجلس تکرار شد . این ادعاها باعث شده ناظران سیاسی به گمانه زنی های دیگری نیز دست بزنند مانند اینکه سید حسن خمینی نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی نیز از دیگر افرادی است که به جایگاه رهبری در ایران نظر دارد و جبهه ای همسو برای تصدی پست رهبری در ایران شکل داده اند که درزمان مقرر بتوانند رای خبرگان رهبری را جلب کنند.

اما به نظر می اید طرح مساله کودتا در ایران علیه ایت الله خامنه ای بیشتر یک داستان سرایی و خیالبافی است که علل و اهداف متفاوتی دارد. که در این تحلیل به انها می پردازیم.

مخالفین جمهوری اسلامی از جمله شبکه ایران اینترنشنال در زمان جنگ ۱۲ روزه اسراییل با تمام توان تلاش کردند همزمان با بمباران تهران ٬مردم را به شورش و قیام علیه دولت دعوت کرده و از خلا قدرت و ضعف ایجاد شده در ساختار نظامی و انتظامی کشور در پی حملات اسراییل برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی استفاده کنند . این تصور انقدر در مخالفین جدی بود که رضا پهلوی سرشناس ترین اپوزیسیون جمهوری اسلامی در فرانسه مصاحبه مطبوعاتی ترتیب داد و ازسرنگونی قریب الوقوع دولت در ایران سخن گفت و برای تشکیل دولت موقت اعلام امادگی کرد.  اما با اتش بس موقت بین ایران واسراییل به نظر امد از اجرای این نقشه خیالی  مایوس شدند اما بعد از ان در صدد هستند با خبر سازی و سناریو سازی هایی مانند کودتا ٬وضع داخل ایران را بی ثبات و جمهوری اسلامی را در استانه فروپاشی نشان دهند. بیانیه میر حسین موسوی نخست وزیر سابق ایران و برجسته ترین منتقد حکومت ایران در داخل که ۱۵ سال است در حبس خانگی بسر می برد و تاکید او بر ضرورت تشکیل مجلس موسسان در ایران برای پر کردن فاضله ایجاد شده بین دولت و ملت ٬موجب حملات وسیع تندروهای داخلی به او  و میرحسین متهم به ارایه نسخه فارسی طرح های عبری-  اسراییلی علیه جمهوری اسلامی شد در حالی که میرحسین موسوی در این بیانیه هم حمله اسراییل را محکوم کرده و هم برای اصلاح مسالمت امیز ساختار سیاسی در ایران پیشنهادی ارایه کرده است و در بیانیه او هیچ اشاره ای به کودتا و اقدامات خشونت بار نشده است . مسعود پزشکیان هم که در روزهای جنگ و پس از ان توانسته عملکرد قابل دفاعی در خدمت رسانی به مردم ارایه دهد بعد از مصاحبه با خبرنگار امریکایی و تاکید بر ادامه سیاست دیپلماسی با امریکا مورد شدیدترین حملات تندرو ها قرار گرفته است که چرا در برابر غرب سخن از توافق و سازش می زند؟ در همین فضا می توان علت طرح کودتا از جانب تندروهای داخلی را همزمان با مخالفین خارجی بهتر فهمید. تندروهای داخلی که به شدت از جانب افکار عمومی بخاطر نقش مواضع جنگ طلبانه شان در زمینه سازی حمله اسراییل به ایران مورد انتقاد عمومی قرارگرفته اند و همچنین متهم اصلی رخنه شبکه نفوذ موساد در داخل ایران شناخته می شوند موقعیت خود را در اینده ساختار قدرت بسیار در خطر می دانند و نگران هستند که در صورت ادامه خلا نسبی قدرت در جمهوری اسلامی حذف یا به شدت تضعیف شوند انها باور دارند در این صورت  شانس تقویت جایگاه سیاسی و اجتماعی افرادی مانند پزشکیان و روحانی و حسن خمینی و حتی محمد خاتمی بیشتر خواهد شد به همین خاطر با اتخاذ استراتژی فرار به جلو ٬ بجای دفاع از خود و پاسخ به ابهامات موجود در خصوص عملکرد خود استراتژی حمله به افراد مذکور و بویژه پزشیکیان را انتخاب کردند تا شاید بتوانند با ایجاد نگرانی کاذب در لایه های قدرتمند حاکمیت بویژه نیروهای نظامی و امنیتی و انتظامی از احتمال وقوع کودتا٬ زمینه تضعیف جبهه مقابل و تقویت جایگاه خود را فراهم کنند.

غیبت و سکوت ایت الله خامنه ای پس از اتش بس نیز نیز به این فضای رقابت شدید قدرت دامن زده اما به نظر می رسد رهبرایران با دقت مجموعه تحولات و مواضع را رصد کرده و به زودی در این خصوص موضع گیری و حتی تصمیم گیری اشکاری خواهد کرد. بسیاری از مردم ایران انتظار دارند با توجه به تجربه جنگ ۱۲ روزه و نقش بسیار تعیین کننده مردم ایران در خنثی سازی نقشه های صهیونیستها- با وجودی که از عملکرد جمهوری اسلامی در بسیاری از بخش ها نارضایتی دارند – از ایت الله خامنه ای انتظار دارند بدون فوت وقت دست به اصلاحات ساختاری در نظام سیاسی به نفع حقوق ملت و منافع ملی بزند و میدان را برای شخصیتهای محبوب ملی باز کرده و عرصه را برای حضور نیروهای تندور محدود سازد . مردم ایران در مواضع خود در شبکه های اجتماعی و فضای عمومی به شدت با هر اقدامی که به تجزیه ایران منجر شود یا موجب ناامنی اجتماعی و هرج و مرج شود مخالف هستند و مداخله خارجی را هم در بهبود زندگی خود بی اثر و مخرب می دانند از این رو انتظار دارند حکومت در اصلاح سیاست ها و ساختارها پیشگام باشد .در همین راستا می توان از کمپین  تغییر رییس صداوسیما و رویکردهای رسانه دولتی ایران  نام برد و همچنین تقویت دیپلماسی کشور برای رسیدن به توافق و جلوگیری از جنگ مجدد و همچنین جایگزینی افراد معتدل و میانه رو با افراد تندرو و ماجرا جو در همه مناصب و مسوولیتهای لشکری و کشوری . اینکه این درخواست عمومی مورد توجه قرار گیرد یا خیر ؟ دغدغه ای است که بطور جدی در افکار عمومی ایران مطرح است و باید در چند هفته پیس رو با تصمیمات عملی پاسخ انها از جانب حکومت ارایه شود.

جنجال بی پایان درباره یک زن یهودی در ایران : از اتهام جاسوسی  تا رابطه جنسی با برخی مقامات

منبع : روزنامه النهار چاپ بیروت نوشته امیر دبیری مهر

امیر دبیری مهر

حدود ۵ سال قبل نام زنی یهودی با تابعیت انگلیسی- فرانسوی  به نام کاترین پرز شکدم در رسانه های ایران مطرح شد که برخی مدعی بودند او توانسته از طریق ظاهر سازی و علاقمند نشان دادن خود به اسلام و جمهوری اسلامی با بسیاری از نهادها و افراد مهم و با نفوذ در ایران ارتباط برقرارکرده و ضمن تخلیه اطلاعاتی انها عملا برای اسراییل جاسوسی کند.

حتی گفته شد او برای این هدف با برخی از این افراد که دارای سمت و مسوولیتی هم بودند رابطه نزدیک و حتی جنسی هم برقرار کرده . هرچند همان زمان او این ادعاها را تکذیب کرد اما جنجال رسانه ای درباره او پایان نیافت .

در روزهای اخیر و بعد از جنگ ۱۲ روز اسراییل علیه ایران که بحث نفوذ موساد در ایران داغ و برجسته شده و ضرورت مقابله با شبکه های نفوذ اسراییلی در ایران به مطالبه عمومی تبدیل شده دوباره نام کاترین شکدم ۴۳ ساله بر سرزبان ها افتاده است .

برای مثال  محمد جواد ظریف وزیر اسبق أمور خارجه ایران در مصاحبه ای تلویزیونی درباره نفوذ موساد در ایران گفت : ما باید بفهمیم نفوذ از کجا می‌آید؟ باید بفهمیم کاترین شکدم چطوری آمد در کشور ما؟! چرا اینها را فراموش می‌کنیم؟ باید بدانیم این نفوذ از کجا آمده؟

 

مصطفی کواکبیان، نماینده پیشین مجلس ایران و دبیرکل حزب مردم سالاری نیز در یک برنامه تلویزیونی ٬ اظهارات جنجالی درباره شکدم مطرح کرد و مدعی شد

او در جریان سفرهایش به ایران، از طریق ارتباط جنسی با ۱۲۰ نفر از افراد بسیار مهم به سیستم «نفوذ» کرده بود! این ادعا انقدر عجیب و جنجالی بود که دادگستری   ایران علیه  او به دلیل «ادعای بدون سند و تشویش اذهان عمومی» اعلام جرم کرد.

در پی این اتهامها  به شکدم خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران اعلام کرد  کاترین شکدم تنها در ۵ سفر کوتاه به ایران، مجموعاً ۱۸ روز در کشور حضور داشته است و هیچ سند یا گزارشی مبنی بر رفتار غیراخلاقی، ارتباطات مشکوک یا فعالیت غیرقانونی از سوی او در ایران ثبت نشده و ادعاهای نادرست علیه او  با انگیزه‌های سیاسی و برای تخریب رقبای سیاسی مطرح می شود.

خانم شکدم نیز ۴سال پیش در گفت‌و‌گویی با بخش فارسی بی‌بی‌سی گفته بود:من جاسوس و مامور هیچ کشوری نیستم. من صرفا تحلیلگر سیاسی بودم

او در پاسخ به این سوال که آیا مقام‌های ایرانی از او رابطه جنسی داشته اند  گفت «خیر به هیچ وجه.

اما مواضع و رفتارهای متفاوت و متناقض کاترین شکدم  بویژه مواضع اخیر ضد ایرانی او باعث شده جنجال ها درباره او مجددا بالا بگیرد  و مخالفان او که مدعی اند او جاسوس بوده بر درستی موضع خود پافشاری کنند . برای روشن تر شدن این ابهام مروری می کنیم بر هویت و فعالیتهای خانم کاترین پرز شکدم،‌ متولد ۱۹۸۲ در فرانسه که  اصالتا یهودی است اما بواسطه مواضع ضد یهودی در ۱۰ سال پیش و چند سال زندگی در یمن مورد توجه مقامات و رسانه های دولتی در ایران قرار گرفته و به مرور از او بعنوان یکی از علاقمندان تشیع و انقلاب اسلامی و جنبش مقاومت اسلامی تصویر سازی رسانه ای بعمل امد. کاترین شکدم قبل از آن پژوهشگر موسسه «هنری جکسون» و مشاور شورای امنیت سازمان ملل در امور یمن بوده وتخصص او در زمینه خاورمیانه، اسلام رادیکال و یهودستیزی است.

 

نادر طالب زاده مجری تلویزیون ایران که رابطه نزدیکی با مقامات ایرانی داشت  نقش اصلی را در مطرح کردن نام او در ایران  ایفا کرد به حدی که او او در دهه ۱۳۹۰ خورشیدی چند بار به ایران سفر کرد و برای  سایت‌ رهبر جمهوری اسلامی ۱۸ یادداشت   وبرای  رسانه های نزدیک به حکومت ایران از جمله شبکه پرس تی وی  مقالاتی نوشت و حتی در  سال ۱۳۹۶ با ابراهیم رئیسی که در آن زمان نامزد ریاست جمهوری بود مصاحبه کرد و این مصاحبه در تلویزیون دولتی روسیه هم پخش شد.

اما یک اتفاق ٬نقطه اغاز جنجال ها درباره شکدم بود و ان هم انتشار مقاله‌های  او در تایمز اسراییل بود که هویت واقعی او را زیر سوال برد.

دراوایل سال ۲۰۲۲  یک  کانال تلگرامی منتسب به افراد نزدیک به محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهور پیشین ایران، عکسی از کاترین شکدم منتشر کرد و مدعی شد  کاترین پرز شکدم در یادداشتی برای تایمز اسرائیل از نفوذ خود در ایران پرده برداشته است .

أشاره این گزارش به یادداشت خانم شکدم برای وبلاگ تایمز اسرائیل بود که در ۲۵ نوامبر ۲۰۲۱ منتشر شده و اوعلیه  سیاستهای جمهوری اسلامی موضع گیری کرده بود.

بعد از این اتفاق  سایت  آیت‌الله خامنه‌ای، مطالب منتشرشده از او را حذف کرد.

شکدم  درباره چگونگی انتشار مقالاتش در سایت ایت الله خامنه ای می گوید  از سایت آقای خامنه‌ای با او تماس گرفته‌اند که نوشته‌هایش را منتشر کنند اما او  در ازای آن پولی دریافت نکرده .

خانم شکدم در عین حال گفته گفت خودش شخصا هیچگاه به دفتر آیت‌الله خامنه‌ای نرفته است.

او مدعی است با وجودی که در خانواده‌ای یهودی به دنیا آمده، هیچ گاه به اسرائیل سفر نکرده است.

او در پاسخ به این سوال که چرا اصرار داشته خود را در قالب مورد علاقه حکومت ایران بگنجاند، گفت، می‌خواسته از نزدیک ببیند که آیا در ایران کلا با کل مردم یهودی اسرائیل مخالف هستند یا فقط با دولت اسرائیل مشکل داشته‌اند. او گف‍ت: «متاسفانه من متوجه شدم که آنها کلا با یهودی‌ها مشکل دارند نه با دولت اسرائیل. و همین ادعای شکدم احتمال جاسوسی او را بیشتر می کند بویژه که مقامات اسراییلی اخیرا بیش از گذشته جمهوری اسلامی را به یهود ستیزی متهم می کنند.

او همچنین در یادداشتی که برای تایمز اسرائیل نوشت، مدعی شد که ایران «به دنبال بمب هسته‌ای» است. او البته  گفت اطلاعات سری درباره برنامه هسته‌ای ایران ندارد و این نظر و برداشت شخصی او از حکومت ایران است..

مواضع اخیر شکدم علیه جمهوری اسلامی خیلی رادیکال تر از گذشته شده است برای مثال او  بعد از حمله اخیر اسرائیل به ایران، در مقاله‌ای در سایت اندیشکده «مرکز اورشلیم برای امنیت و امور خارجی» نوشته که جمهوری اسلامی امنیت خود را نه بر پایه بقا، بلکه بر پایه شهادت و نابودی تنظیم کرده است. او نوشته حکومت ایران در صورت تهدید وجودی، «آماده است زیرساخت‌های حیاتی کشور را نابود کند و فاجعه انسانی و زیست‌محیطی بیافریند تا هم ضربه انتقامی بزند و هم دیگران را مقصر جلوه دهد.

با وجود همه این جنجال های هنوز نمی توان مدعی شد شکدم قطعا جاسوس بوده یا خیر و ایا برای تخلیه اطلاعاتی از جاذبه های جنسی استفاده کرده یا خیر؟ اما یک چیز کاملا اشکار است که در سیستم دولتی ایران می توان با مقداری تظاهر به انقلابی گری و علاقمندی به جمهوری اسلامی  به افراد و نهادهای حساس نفوذ کرد و این مساله منحصر به شکدم نیست و از سالهای نخست پیروزی انقلاب نمونه های فراوانی در این خصوص وجود دارد و انی اسیب همچنان باقی است .

در ادامه متن عربی مقاله به شرح زیر می اید:

لغز کاثرین شاکدیم الجاسوسه “الثوریه” الفاتنه: فی قلب سجال اختراق النظام الإیرانی ومؤسساته

قبل نحو خمس سنوات، تصدّر اسم امرأه یهودیه تحمل الجنسیتین البریطانیه والفرنسیه، تُدعى کاثرین بیریز شاکدیم، عناوین وسائل الإعلام الإیرانیه. زعم البعض أنها تمکنت، من خلال التظاهر بالاهتمام بالإسلام والجمهوریه الإسلامیه، من إقامه علاقات وثیقه مع مؤسسات وأفراد بارزین وذوی نفوذ فی إیران، حیث جمعت معلومات حساسه، مما جعلها، بحسب الادعاءات، تعمل کجاسوسه لصالح إسرائیل.

وادّعى آخرون أنها أقامت علاقات وثیقه، بل جنسیّه، مع بعض الأفراد الذین یشغلون مناصب رسمیه لتحقیق أهدافها. وعلى الرغم من نفیها لهذه الاتهامات فی حینها، فإن الجدل الإعلامی حولها لم یتوقف.

فی الأیام الأخیره، وبعد الحرب الـ ۱۲ یوماً بین إسرائیل وإیران، عاد اسم کاثرین شاکدیم، البالغه من العمر ۴۳ عاماً، إلى الواجهه مجدداً، حیث أصبح موضوع اختراق الموساد فی إیران محور نقاش ساخن، وتحولت الحاجه إلى مکافحه شبکات النفوذ الإسرائیلیه فی إیران إلى مطلب شعبی.

على سبیل المثال، قال محمد جواد ظریف، وزیر الخارجیه الإیرانی السابق، فی مقابله تلفزیونیه: “یجب أن نفهم من أین یأتی هذا النفوذ؟ یجب أن نعرف کیف دخلت کاثرین شاکدیم إلى بلادنا؟ لماذا ننسى هذه الأمور؟ یجب أن نکتشف مصدر هذا النفوذ”.

کما أطلق مصطفى کواکبیان، النائب السابق فی البرلمان الإیرانی والأمین العام لحزب الدیموقراطیه الشعبیه، مواقف مثیره للجدل فی برنامج تلفزیونی، مدّعیاً بأن شاکدیم، خلال زیاراتها لإیران، أقامت علاقات جنسیّه مع ۱۲۰ شخصاً من الأفراد ذوی النفوذ، مما مکّنها من اختراق النظام. وکانت هذه الادّعاءات صادمه لدرجه أن القضاء الإیرانی وجّه تهمه لکواکبیان بسبب “ادّعاءاته غیر الموثّقه وإثاره الرأی العام”.

فی مواجهه هذه الاتهامات، أعلنت وکاله أنباء “فارس”، التابعه للحرس الثوری الإیرانی، أن کاثرین شاکدیم لم تزر إیران سوى فی خمس رحلات قصیره، بلغ مجموعها ۱۸ یوماً فقط، وأنه لم یتم تسجیل أی وثائق أو تقاریر تثبت سلوکاً غیر أخلاقی أو علاقات مشبوهه أو أنشطه غیر قانونیه من جانبها فی إیران. وأضافت الوکاله أن الادعاءات الموجهه ضدها تُثار بدوافع سیاسیه ولتشویه سمعه الخصوم السیاسیین.

من جانبها، قالت شاکدیم قبل أربع سنوات فی مقابله مع القسم الفارسی لهیئه الإذاعه البریطانیه (بی بی سی): “أنا لست جاسوسه أو عمیله لأی دوله. أنا مجرد محلله سیاسیه”. وردّاً على سؤال عمّا إذا کان مسؤولون إیرانیون قد أقاموا معها علاقات جنسیّه، أجابت: “لا، مطلقاً”.

لکن مواقف وسلوکیات کاثرین شاکدیم المتضاربه، خاصه مواقفها الأخیره المناهضه لإیران، أعادت إشعال الجدل حولها، مما دفع معارضیها، الذین یزعمون أنها جاسوسه، إلى الإصرار على صحه موقفهم.

نقطه التحول فی الجدل

لعب نادر طالب زاده، مقدم البرامج التلفزیونیه الإیرانیه الذی کان على صله وثیقه بالسلطات الإیرانیه، دوراً رئیسیاً فی إبراز اسمها فی إیران. کتبت شاکدیم خلال العقد الماضی ۱۸ مقالاً لموقع الإمام الخامنئی الإلکترونی، بالإضافه إلى مقالات لوسائل إعلام مقربه من الحکومه الإیرانیه، مثل قناه “برس تی فی”، کما أجرت فی عام ۲۰۱۷ مقابله مع إبراهیم رئیسی، الذی کان آنذاک مرشحاً للرئاسه، وتم بث هذه المقابله على التلفزیون الروسی الرسمی.

لکن نقطه التحول فی الجدل حول شاکدیم کانت نشر مقالات لها فی صحیفه “تایمز أوف إسرائیل”، مما أثار تساؤلات حول هویتها الحقیقیه. فی أوائل عام ۲۰۲۲، نشرت قناه “تلغرام” منسوبه إلى أشخاص مقربین من محمود أحمدی نجاد، الرئیس الإیرانی السابق، صوره لکاثرین شاکدیم، وادعاء بأنها کشفت فی مقال لـ”تایمز أوف إسرائیل” عن اختراقها لإیران. وکان المقال المشار إلیه قد نُشر فی ۲۵ تشرین الثانی / نوفمبر ۲۰۲۱، حیث اتخذت شاکدیم موقفاً مناهضاً لسیاسات الجمهوریه الإسلامیه.

 

بعد هذا الحدث، حذف موقع “الإمام الخامنئی” المقالات التی نشرتها شاکدیم. ولاحقاً، أوضحت أن موقع الإمام الخامنئی تواصل معها لنشر کتاباتها، لکنها لم تتلقَّ أی مقابل مالی، وأکدت أنها لم تزُر مکتب “الإمام الخامنئی” شخصیاً. کذلک ادّعت أنها، رغم ولادتها فی عائله یهودیه، فإنها لم تسافر إلى إسرائیل أبداً.

 

ورداً على سؤال عن سبب إصرارها على تقدیم نفسها بصوره تتماشى مع اهتمامات الحکومه الإیرانیه، قالت إنها أرادت أن ترى من قرب ما إذا کانت إیران تعارض الشعب الیهودی بأکمله أم فقط الحکومه الإسرائیلیه. وأضافت: “للأسف، اکتشفت أنهم یعارضون الیهود بشکل عام، ولیس فقط الحکومه الإسرائیلیه”. وهذا الادعاء عزّز الشکوک بشأن احتمال تجسسها، خاصه أن السلطات الإسرائیلیه باتت تتهم الجمهوریه الإسلامیه بمعاداه السامیه بشکل متزاید.

 

وفی مقال کتبته لـ”تایمز أوف إسرائیل”، ادّعت شاکدیم أن إیران “تسعى لامتلاک قنبله نوویه”، لکنها أوضحت بأنها لا تملک معلومات سریه عن البرنامج النووی الإیرانی، وأن هذا مجرد رأی شخصی عن النظام الإیرانی.

 

وأصبحت مواقف شاکدیم ضد الجمهوریه الإسلامیه أکثر تطرفاً أخیراً. فعلى سبیل المثال، بعد الهجوم الإسرائیلی الأخیر على إیران، کتبت فی مقال لمرکز القدس للأمن والشؤون الخارجیه أن الجمهوریه الإسلامیه تبنی أمنها لیس على أساس البقاء، بل على أساس الشهاده والدمار. وأضافت أن النظام الإیرانی، فی حال شعوره بتهدید وجودی، “مستعد لتدمیر البنیه التحتیه الحیویه للبلاد وخلق کارثه إنسانیه وبیئیه لتوجیه ضربه انتقامیه ولإلقاء اللوم على الآخرین”.

التظاهر بالثوریه

على الرغم من کل هذه الضجه، لا یزال من الصعب القول بشکل قاطع ما إذا کانت شاکدیم جاسوسه بالفعل أم لا، وما إذا کانت قد استخدمت علاقات جنسیّه لجمع المعلومات أم لا. لکنّ هناک أمراً واضحاً تماماً هو أنه یمکن فی النظام الحکومی الإیرانی، من خلال التظاهر بالثوریه والإعجاب بالجمهوریه الإسلامیه، اختراق أفراد ومؤسسات حسّاسه. وهذه المشکله لیست محصوره بشاکدیم، بل ثمه العدید من الأمثله المشابهه منذ السنوات الأولى للثوره، وهذا الخلل لا یزال قائماً.

 

واکنش های متقاوت به غیبت یک ماهه رهبر انقلاب اسلامی

منبع : روزنامه النهار العربی چاپ بیروت نوشته امیر دییری مهر

 

ایت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی بعد از حدود یکماه که در فضای عمومی حاضر نشده بود شنبه شب ۵ جولای در مراسم عزاداری شب عاشورا در حسینیه امام خمینی شرکت کرد که این اقدام با استقبال گسترده طرفداران او مواجه شد که دراین مراسم حضور داشتند .

قبل از این اخرین باری که ایت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران در یک دیدار عمومی حضور یافته  بود مربوط به ۱۱ ژوئن است که نمایندگان مجلس ایران به دیدار او دردفتر رهبری رفتند.   ۲روز بعد از ین دیدار یعنی ۱۳ ژوئن اسراییل بطور غافلگیرکننده ای به ایران حمله هوایی کرد . در ۱۲ روز جنگ ایران واسراییل  ایت الله خامنه ای دیدار و ملاقاتی و سخنرانی در فضای عمومی نداشت و تنها سه بار پیام ویدیویی صادر کرد . اولین پیام در همان روز نخست حمله اسراییل ٬ دومین پیام بعد از یک هدرفته  ۱۸ ژوئن و سومین پیام یک هفته پیش در ۲۶ژوئن صادر شد . یعنی  دو روز بعد از اتش بس بین ایران و اسراییل اما رهبرایران در این پیام هیچ اشاره ای به اتش بس نکرد.

ایت الله خامنه ای در ۳۶ سال زعامت خود هر سال در ۲۸ ژوئن با مقامات ارشد قضایی ایران دیدارمی کند اما امسال این برنامه هم برگزار نشد. این شواهد نشان می دهد ایت الله خامنه ای  بعد از تشدید درگیری ایران و اسراییل و تهدید مستقیم امریکا و اسراییل به ترور او در مکان یا مکانهای امنی بسر می برد تا از ترور احتمالی د امان باشد . برخی از جمله علی لاریجانی مشاور رهبر ایران مدعی اند اسراییلی ها قصد داشتند بعد از حمله ناموفق به جلسه شورای عالی امنیت ملی ایران که سران قوای مجریه و مقننه و قضاییه و فرماندهان ارشد نظامی در ان حضور داشتند و همچنین حمله به ساختمان اصلی صداوسیمای جمهوری اسلامی در ۱۶ژوئن٬ به محل اقامت رهبر ایران نیز حمله کنند که موفق نشدند . نقشه اصلی اسراییل برای ترور رهبر ایران  که فرمانده کل قوای مسلح است  از بین رفتن اتاق اصلی فرماندهی جنگ و ایجاد هرج و مرج و ایجاد اشوب و ناامنی است به گونه ای که مقدمات تغییر رژیم سیاسی در ایران فراهم شود. به همین علت بسیاری در ایران معتقدند غیبت ایت الله خامنه ای در واقع پاتک به نقشه دشمن صهیونیستی و اقدامی صحیح و عاقلانه برای حفظ جمهوری اسلامی و مدیریت نیروهای نظامی و سیاسی و امنیتی بویژه در شرایط جنگی است

همین گروه حضور شنبه شب او در حسینیه امام خمینی را نیز قدرت نمایی سمبلیک او در برابر امریکا و اسراییل می دانند. در مقابل مخالفین جمهوری اسلامی٬ این غیبت را مغایر مواضع گذشته رهبر ایران می دانند که گفته بود در صورت وقوع جنگ پیشاپیش مردم در مقابل دشمن متجاوز خواهد ایستاد. فیلم سخنان ایت الله خامنه ای در این خصوص در روزهای اخیر در شبکه های اجتماعی منتشر شده است . مخالفین ایت الله خامنه ای می گویند او نباید در چنین شرایطی از دیده ها پنهان و با مردم ارتباط نداشته باشد.

طرفداران  این دو دیدگاه در این سه هفته بطور مداوم با هم بحث و مجادله می کنند و غیر از مباحثات و مجادلات حضوری بین مردم هزاران مطلب و پیام و یادداشت در این خصوص در فضای مجازی و رسانه ها منتشر شده است .هیچ کدام از مقامات رسمی ایران درباره غیبت یک ماهه رهبری در فضای عمومی تاکنون موضع گیری نکرده اند و فقط مهدی فضایلی یکی ازاعضای دفتر ایت الله خامنه ای دو هفته پیش در پاسخ به سوال مجری برنامه تلویزیونی درباره سلامتی ایت لله خامنه ای بدون ارایه پاسخ روشنی گفت توجه مردم به وضعیت رهبری نشان دهنده محبت و پیوند مردم و رهبری است . یکی از کاربران طرفدار ایت الله خامنه ای نوشته ایشان همیشه به نظرات دو گروه توجه کرده حتی اگر نظری مخالف انها داشته باشد اول پزشکان و دوم محافظین  و علت غیبت ایشان هم پیروی از نظر تحصصی تیم حفاظت از ایشان است . حامیان جمهوری اسلامی معتقدند پنهان شدن رهبر ایران درپناهگاه کاری کاملا صحیح و عقلانی است زیرا حفظ جان رهبر از هر امری در مقابله با دشمن صهونیست مهمتر است . این گروه به برگزاری جلسات کابینه امنیتی اسراییل در عمق ۴۰ متری زمین در ماههای اخیر استناد می کنند و اینکه حفاظت  از شخصیتهای مهم در وضعیت جنگی یک ضرورت است .حامیان ایت الله خامنه ای در این مدت متن و فیلم و کلیپ های فراوانی را با تم احساسی در حمایت ازمواضع او علیه امریکا  اسراییل و تصمیم گیری های صحیح و به موقع  او در سالهای گذشته منتشر کردند. این مطالب در پاسخ به ویدیویی است که دقیقا همزمان با حمله اسراییل به ایران از سوی مننتقدین جمهوری اسلامی منتشر شد که ایت الله خامنه ای در ان گفته بود مردم ایران مطمین باشند که نه جنگ خواهد شد و نه جمهوری اسلامی با امریکا بطور مستقیم مذاکره خواهد کرد!

حامیان ایت الله خامنه ای عکس و فیلمهای زیادی را از سالهای حضوراو در زمانی  که رییس جمهورایران  بود  در جبهه های جنگ علیه ایران منتشر کردند و می گویند شجاعت ایت الله خامنه ای مثل گذشته است و کسی که ۱۵ سال در مبارزه با حکومت پهلوی بوده و هشت سال در جنگ با عراق و ۳۶ سال هم در مقابله با امریکا واسراییل بوده اکنون هم  از دشمن ترسی ندارد اما الان عقلانیت ایجاب می کند که خود را معرض خطر قرار ندهد.

محسن مهدیان مدیرروزنامه همشهری درباره غیبت یک ماهه رهبری نوشت عقلانیت در برابرنتانیاهو که یک دیوانه جلاد  است عین شجاعت است و غیبت رهبر نه تنها یک اقدام امنیتی بلکه یک کنش عاطفی و حماسی و عقلانی و نمادین است . به نظر نویسنده غیبت ایت الله خامنه ای مظلومیت یک ملت را به تاریخ نشان داد و خباثت نهادهای بین المللی را به رخ کشید اینکه نفر اول یک حکومت را تهدید می کنند و مدعیان حقوق بشر ساکت هستند.

برخی از مراجع تقلید شیعه مانند ایت الله ناصر مکارم شیرازی و ایت الله نوری همدانی  نیز در فتواهای جداگانه ای هر گونه تعرض به مراجع شیعه از جمله ایت الله خامنه ای را مصداق محاربه و فساد فی الارض دانسته و قتل مرتکبین را واجب شرعی دانستند.مهدی رسولی از مداحان نزدیک به حکومت در مراسم عزاداری و تحت تاثیر فضای احساسی مراسم اعلام کرد پیرو این فتوای مراجع حاضر است به هر کس که ترامپ را به قتل برساند پاداش بدهد!

بهر حال غیبت ایت الله خامنه ای موقتا با شرکت او در مراسم عزاداری شنبه شب پایان یافت اما بعید است مثل گذشته دیدارها و حضور ایشان در جلسات عمومی به حالت عادی گذشته باز گردد . با وجود غیبت یکماهه ایت الله خامنه ای مشخص شد  ارتباط او با مردم مانند سید حسن نصرالله تنها از طریق پیام های تلویزیونی  نخواهد بود و او حاضر است مخاطرات حفظ ارتباط با مردم را بپذیرد.

در هر صورت این وضعیت جدید ایت الله خامنه ای که در گذشته هیچ وقت قابل تصور نبود وضعیت ویژه ای است . هر چند فرصت مناسبی را برای مخالفان او و جمهوری اسلامی برای نقد و طعنه و کنایه و طرفداران او برای اعلام وفاداری فراهم کرده است اما به نظر می رسد فارغ از این مجادلات لفظی  حفظ جان و سلامتی او در این وضعیت از هر مصلحت دیگری برای جمهوری اسلامی برای رویارویی مجدد با اسراییل مهمتر و واجب تر است .

با توجه به اینکه هیچ نشانه ای از نرمش احتمالی ایران در برابر امریکا و اسراییل دیده نمی شود احتمالا روزهای پیش رو همراه با اتفاقات مهمی در ایران خواهد بود.

تشدید اخراج افغانی ها از ایران بعد از حمله اسراییل به ایران : روایتی از حمایتها و اعتراض ها

منبع : روزنامه النهار چاپ بیروت نوشته  امیر دبیری مهر

 

اخراج حدود دو میلیون مهاجرافغانی غیرقانونی از ایران از ماهها قبل آغاز شده بود و دراین باره چند ماه  قبل در النهار گزارش مفصلی نوشتم.

https://annah.ar/192265

غیر از مهاجران غیر قانونی حدود شش میلیون افغانی دیگر هم درایران با مجوز قانونی اقامت دارند اما با تشدید اخراج افغانی ها نگرانی افغانی های دارای مجوز اقامت  نیز افزایش یافته که مبادا  اخراج  شامل انها نیز شود. اتفاقی که این مساله را در زمان حاضر برای دولت و مردم ایران پیچیده وحساس کرده  تجاوز اسرائیل به ایران در ۱۳ ژوئن است . بعد از اغاز این جنگ ۱۲ روزه ٬  انگشت اتهام  به سمت مهاجرین افغانستانی نشانه رفت که تعدادی از انها بعنوان خبرچین و مزدور در ترور فرماندهان نظامی و دانشمندان هسته ای و انتقال و تولید پهبادهای جنگی با موساد همکاری کرده اند . همین خبر موجی از خشم و نگرانی را در ایران علیه افغانی ها ایجاد کرد و موجب شد یک سیاست  جاری  به یک مطالبه ملی با ملاحظات  امنیتی مطرح تبدیل  و روند اخراج افغانی ها تشدید شود. به گونه ای که در کمتر از یک ماه بیش از ۵۰۰ هزار افغانی از طریق مرزهای شرقی ایران به افغانستان بازگردانده شدند واین روند همچنان ادامه دارد. اما این اتفاق بخاطر حاشیه های ان اهمیت یافته و در ایران به موضوعی مهم و بحث برانگیز تبدیل شده است .

برخی رفتارهای توهین امیز با افغانی ها ٬ داوری های نادرست درباره مهاجرین افغانی بخاطر خیانت عده ای معدودی از انها که در سالهای اخیر و با روی کار امدن طالبان بطور غیر قانونی وارد ایران شدند و از همه مهمتر پیامدهای اقتصادی اخراج افغانی ها که سهم بزرگی در کارهای خدماتی مانند نگهبانی و کارگری ساختمان در ایران دارند از مهمترین موضوعات محل اختلاف در باره اخراج افغانی هاست.

برای درک بهتر مساله لازم است به گذشته بازگردیم سابقه حضور گسترده افغانی ها در ایران به سالهای پس از انقلاب در ایران باز می گردد .

که  در سه موج اصلی قابل شناسایی است  موج اول با حمله شوروی به این کشور در سال ۱۹۸۱ آغاز شد. موج دوم

همزمان است با جنگ های داخلی أفغانستان در سالهای ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۶ و موج  سوم با روی‌کار آمدن طالبان در سال ۲۰۲۱ اغاز شد که عظیم‌ترین موج مهاجرت افغانی ها به ایران تاکنون بوده و تنها در سال نخست حکومت طالبان، طبق آمار رسمی حدودا یک میلیون و ۶۰۰ هزار تبعه افغانستانی از مرزهای شرقی وارد ایران  شدند که اکثرا هم غیر قانونی بود. برخی کارشناسان امنیتی معتقدند بیشتر افرادی که با اسراییل همکاری داشتند از گروه اخیر بودند.

البته نباید در تشریح علل مهاجرت افغانی ها به ایران از نزدیکی های  تاریخی، فرهنگی و جغرافیایی  و دینی و حتی قومی بین ایران و أفغانستان غافل بود برای مثال اغلب افغانی ها به زبان فارسی صحبت می کنند و همین عامل نقش مهمی در جذب و اقامت انها در ایران داشته است .

اما مهاجرت بی‌شمار و حضور پناهندگان افغانی در ایران در ۴۵ سال اخیر سبب بروز چالش‌های زیادی درایران نیز  شده است. فشار جمیعتی و کمبود مسکن ، استفاده وسیع از خدمات بهداشتی و اموزشی و  یارانه های دولتی  و کاهش فرصت کار برای کارگران ایرانی از جمله دیگر عواملی است که از گذشته  موجب  تنش میان مهاجران افغانی و ایرانیان بود اما اخیرا نگرانی‌های امنیتی نیز بر ان افزوده شده است  .

در ایران نیز در در خصوص اخراج وسیع افغانی ها و برخی رفتارهای خشن با انها دیدگاهای مختلفی وجود دارد و برخی افراد و گروهها خواستار رعایت حقوق انسانی افغانی و در عین حال در نظر گرفتن همه پیامدهای اخراج جمعیت بزرگ افغانی ها از ایران هستند. برای مثال کانون نویسندگان ایران با انتقاد از برخورد های نژاد پرستانه با مهاجران افغان دولت جمهوری اسلامی را به افغان ستیزی متهم کرد.  ۱۳۰۰ روزنامه نگار و هنرمند ایرانی وافغانستانی نیز در بیانیه ای از دولت ایران خواسته اند فورا سیاست های افغان هراسی واخراج وسیع مهاجران را متوقف کند.

این نگرانی ها در درون جامعه ایران نیز نسبت به افغانی ها وجود دارد و در روزهای اخیر گزارشها و مطالب متعددی درباره مشکلات افغانی های اخراج شده تهیه و منتشر شده است .این نگرانی ها بیشتر ناظر به حکومت طالبان درافغانستان است  که با تحصیل و کار زنان و دختران مخالف است . نبود کار و درامد و مسکن از دیگر  مشکلاتی است که مهاجران افغانی در بازگشت به کشور خود با ان مواجه هستند.

بسیاری از افغانی ها و حتی ایرانی ها معتقدند  افغانی ها همیشه دوست مردم و دولت ایران بوده و هستند و حتی در جنگ تحمیلی اسراییل به ایران در شناسایی و معرفی عناصر تروریست و مخرب، با مردم و دستگاههای اطلاعاتی-امنیتی ایران همکاری کرده اندو اگر احیانا تعداد معدودی با اسراییل همکاری کردند نباید این اتهام شامل جمیعت میلیونی افغانی های صلح طلب و دوستدار امنیت و ارامش در ایران شود.

 

برخی از کابران فضای مجازی در روزهای اخیر نوشتند:

حالا که مقامات ایران، عزم خود را برای اخراج گسترده افغانی ها  جزم کرده اندضروری است این اقدام  بدون اهانت و با رعایت اصول اسلامی و انسانی صورت بگیرد. از جمله  اخراج زنان و دختران و کودکان بدون مردان خانواده مغایرحقوق بشر است . همچنین  اخراج کارگران افغانستانی که کارمزدشان را از کارفرمای شان نگرفته اند، و بیمارانی که حیات شان متکی به درمان در ایران است، بی رحمی است نه اخراج.

برخی نیز هشدار داده اند اگر در روند اخراج افغانی ها از جانب نیروهای نظامی و انتظامی خشونت بکار گرفته شود- هر مهاجر افغانستانی میتواند با خود، کوهی از خشم و نفرت و عقده از ایران  به کشورش ببرد و در کنارحکومت طالبان که روابط خوبی با جمهوری اسلامی ندارد در اینده علیه ایران بکار گرفته شود و در اینصورت، جمهوری اسلامی ایران با صدها سفیر و رسانه و رایزنی فرهنگی نمی تواند سخن از فرهنگ ایران، قدرت ایران، ملت ایران، خدمات ایران، دین و مهربانی ایران و اشتراکات تمدنی ایران بزند.

اما همزمان مخالفان حضور مهاجرین افغانستانی در ایران از سیاست تشدید خروج افغانی ها حمایت می کنند انها معتقدند

افغانی ها پرجمعیت هستندو مصارف روزانه آنها زیاد است و حضور افغانها در صفوف نانوایی ها و وسایل نقلیه شهری خوشایند برخی از جماعت شهری ایران نیست. بیکاری در ایران زیاد است و افغانستانی ها فرصت های شغلی را از کارگران ایرانی گرفته اند، کار ارزان برای کارفرماهای ایرانی نرخ دستمزد کارگران را کاهش داده و درآمد طبقه کارگر ایرانی را کاسته است.

افغانی ها از یارانه ها دولت  استفاده می کنند که از محل پرداخت مالیات مردم ایران تامین می شود. این سوبسیدها در حوزه نان، مواد خوراکی، آب شهری، برق و گاز منازل و… است همچنین   به دلیل هجوم موج جدید مهاجرین، افزایش کرایه و رهن و قیمت مسکن؛ عرصه را برای کرایه نشینان ایرانی بسیار تنگ تر کرده است.

می توان گفت سیاست اخراج افغانی های فاقد مجوز اقامت در ایران با قدرت و سرعت ادامه خواهد داشت و احتمالا بعد از اخراج این دو میلیون مهاجر غیر قانونی دولت ایران سراغ ۶ میلیون افغانی دارای مجوز اقامت قانونی خواهد رفت تا از تعداد انها نیز در ایران بکاهد اما واقعیت این است که این سیاست با مشکلات و موانع بزرگی مواجه است .

 

 

سابقه حضورموساد در ایران : از همکاری در قبل ازانقلاب تا بزرگترین عملیات تروریستی اخیر

منبع : روزنامه النهار چاپ بیروت نوشته

امیر دبیری مهر

اگر نام چند سازمان و تشکیلات مخوف را برای ایرانیان فهرست کنیم که مردم ایران از آن نفرت و وحشت دارند یکی از انها موساد است.سازمان جاسوسی برون مرزی اسراییل که برای ایرانیان با ترور وخشونت و بی رحمی وجنایت همراه شده. سازمان اطلاعات وعملیات ویژه اسرائیل یاموسادمسئولیت خنثی‌سازی فعالیت‌ها علیه اسرائیل را در جهان بر عهده دارد. این سازمان در سال ۱۹۵۱ از سوی بن‌گوریون نخست وزیر اسراییل تشکیل شد.

مهم‌ترین بخش موساد، بخش عملیات ویژه است که مسوول ترکیبی از اقدامات نظامی و اطلاعاتی است .  ترور افراد مهم که موساد انها را  دشمن اسرائیل می داند بر عهده این بخش است . بخش مهم دیگر واحد تکنولوژی است که  مسئول ساخت و بکارگیری و توسعه فناوری‌های پیشرفته برای پشتیبانی فنی از عملیات گسترده موساد علیه مناطق و افراد مورد نظر است که با ارتش اسراییل ارتباط تنگاتنگ دارد .مرگ تدریجی یاسر عرفات با  تزریق مواد خاص شیمیایی و هسته‌ای در تغذیه و داروهای او و استفاده از پهپادها درکشتن افراد با حمایت این واحد انجام می شود . نگاهی به قتل‌های انجام‌شده در کشورهای مختلف که ردپای موساد در آنها مشهود است، نشانگر توجه موساد به استفاده از فناوری‌های پیشرفته برای پشتیبانی فنی از عملیات تروریستی روبه گسترش موساد است. برای مثال در مورد تروردکتر محسن فخری‌زاده دانشمند هسته ای ایران  به  روایت علی شمخانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی نیروی انسانی در صحنه ترور حضور نداشت و از شیوه شلیک از راه دور به وسیله تیربار استفاده شد.

نام موساد همیشه در جامعه و حکومت ایران مطرح بوده و هست اما با حمله ۱۳ جون اسراییل به ایران بیشتر از همیشه مورد توجه قرار گرفت و این سوال بطور جدی و فراگیر  مطرح شده که موساد از چه طریقی توانسته تا این حد در ایران نفوذ پیدا کند و در عملیاتی مشترک با نیروی هوایی رژیم صهیونیستی تا این حد در ترور فرماندهان نظامی و دانشمندان هسته ای ایران دقیق  عمل کند! برای پاسخ به این سوال لازم  است به سالهای دور برگردیم . به حضور موساد در ایران در حکومت پهلوی و سالهای پیش از انقلاب اسلامی . مساله به دهه ۵۰ میلادی باز میگردد یعنی حدود هفتاد سال قبل .

موساد درکنار سیا وکاگ ب و ام ای ۶ یعنی سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا، شوروی و بریتانیا، فعال‌ترین شبکه اطلاعاتی را در ایران داشتند اخیرا کتابی درباره یعقوب نیمرودی بنیانگذارموساد در ایران منتشر شده که نشان می دهد موساد از سالهای دور چگونه برای جمع اوری اطلاعات و انجام اقدامات لازم  افرادی را به استخدام خود در اورده است.

موساد نه تنها اطلاعات مربوط به کشورهای عربی و منطقه را با ایران مبادله می‌کرد بلکه درباره مخالفان حکومت  پهلوی نیز به سازمان اطلاعات و امنیت کشور موسوم به ساواک اطلاعات می داد و سهم مهمی در آموزش و ارتقای دانش امنیتی نیروهای ساواک داشت. با گسترش روابط موساد و ساواک، کمربند امنیتی آمریکا در برابر شوروی در منطقه استراتژیک خاورمیانه، استحکام بیشتری یافت. بدین ترتیب پس از آمریکا، اسرائیل دومین کشوری بودکه باایران روابط استراتژیک داشت.
مسافرت نیکیتا خروشچف دبیرکل حزب کمونیست شوروی در سال  ۱۹۶۴ به قاهره که گسترش روابط شوروی ومصر را در پی داشت، بیش از پیش شاه را برای گسترش روابط خود با اسرائیل مصمم ساخت. موساد و ساواک طی حدود ۲۰ سال همکاری، بخش مهمی از فعالیت مشترک خود را به عراق اختصاص دادند. زیرا عراق با حکومت پهلوی رقابتی پرتنش داشت و کشمکشهای سیاسی و تهدیدات نظامی ـ امنیتی طرفین بر ضد دیگری انقدر افزایش یافت تا  بعد از انقلاب در ایران و خلا قدرت بوجود امده صدام به تحریک امریکا به ایران حمله کرد و دو کشور ایران و عراق پس از ۸ سال جنگ به شدت تضعیف شدند. هدفی که امریکا و اسراییل به دنبال ان بودند.

بعد از انقلاب ایران ناگهان همکاری و  روابط امنیتی ایران و اسراییل ، تبدیل به تعارض منافع شد و دو کشور دشمن یکدیگر شدند و موساد ضرورت نفود خود در ایران را در این مقطع بعنوان دشمن بالقوه تعریف کرد. “یوسی کوهن” رئیس سابق موساد اخیرا در مراسم خداحافظی‌اش گفت “نمی‌خواهم و نمی‌توانم” جزییات کارهایی که برای مقابله با ایران انجام داده ایم بگویم  اما “ما برای جمع‌آوری بی‌وقفه اطلاعات (از ایران) و برملا کردن رازهایشان و شکستن اعتماد به نفس و غرورشان عمل کردیم” او برای نمونه به سرقت اسناد هسته‌ای از جنوب تهران و ترور  محسن فخری‌زاده دانشمند هسته‌ای ایران سخن گفت.

اشاره کوهن به عملیات سال ۲۰۱۸ بود که در ان ۵۰ هزار صفحه اسناد کاغذی و ۵۵ هزار صفحه اطلاعات ذخیره شده سرقت و از ایران خارج شد و بر اساس همین اسناد مدتی بعد محسن فخری زاده مقام هسته ای ایرانی را ترور کردند.

محمود احمدی نژادرییس جمهور اسبق ایران در خرداد ۲۰۱۹ با اشاره به همین عملیات های موساد با انتقاد از برخی نهادها و نیروهای امنیتی از نفوذ اسرائیل در وزارت اطلاعات ایران خبر داد و گفت بالاترین مسئول مقابله با جاسوسان اسرائیل در وزارت اطلاعات، خودش جاسوس اسرائیل بود و مگر می شود  که این جاسوس تنها بوده باشد وحتما شبکه ای داشته و باید آن شبکه شناسایی شود.

اما مهمترین هشدار درباره نفوذ موساد در ایران را علی یونسی وزیر اسبق اطلاعات ایران داد و گفت  در ۱۰ سال اخیر نفوذ موساد دربخش‌های مختلف کشور افزایش یافته  که مقامات جمهوری اسلامی باید نگران جان خودشان باشند.

در حالی که برخی مقامات ایرانی از نفوذ موساد در ایران ابراز نگرانی می کردند دو سال پیش سریال هشت قسمتی به نام “تهران” در تلویزیون اسرائیل پخش شد. این سریال روایتی از عملیات‌ موساد در ایران است و نشان می دهد ماموران  موساد با همکاری عوامل داخلی در ایران دست به ترور و خرابکاری می زنند . توییتر رسمی وزارت خارجه اسرائیل بارها این سریال را تبلیغ کرد و درایران بطور غیر رسمی دیده شد.

در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اسراییل علیه ایران نیز موساد نقش موثری در حملات به ایران داشت . هر چند عملیات اکثرا توسط دسته های ۶ تا ۱۰ تایی جت های نیروی هوایی اسراییل انجام می شد اما موساد از سالها قبل افراد و مکان های هدف را شناسایی و در اختیار ارتش اسراییل قرار داده بود.صهیونیستها مدعی هستند در این ۱۲ روز ۲۵۰ هدف نظامی و هسته ای را در ایران مورد حمله قرار دادند. اما در این حملات مناطق مسکونی فراوانی نیز مورد حمله قرار گرفت و به همین خاطر گفته می شود امار کشته شدگان بسیار بیشتر از حدود ۶۰۰ ایرانی است که رسما اعلام شده است .به نوشته وال استریت ژورنال حمله اخیر اسراییل به ایران  که مقامات ارشد اطلاعاتی و نظامی اسراییل در نوامبر ۲۰۲۴ درباره آن توافق کرده بودند و منتظر فرصت مناسب برای اجرا بودند در ۹ جوون نهایی  و در ۱۳ جوون عملیاتی شد .

بعد از این مقدمات می توان گفت بطور کلی موساد از سالها پیش بویژه از سال ۲۰۰۲ به بعد از سه طریق در ایران نفوذ کرده و اقدامات خود را انجام می دهد:

اول از طریق فناوری های نو و پیچیده و بد افزارهای جاسوسی است که  نمونه ان ویروس “استاکس‌نت” در سال ۲۰۱۰ بود و از این طریق موساد به برنامه هسته‌ای ایران خسارت وارد کردو روند پیشرفت دانش  هسته‌ای ایران را به تعویق انداخت .نمونه دیگر جاسوس افزار پگاسوس است که با نفوذ به موبایل ها عملا صاحب موبایل را به جاسوس ناخواسته موساد تبدیل میکند و افسران موساد هر اطلاعاتی بخواهند از این طریق به دست می اورند.گفته می شود ابزارهای الکترونیکی بویژه موبایل در شنود و شناسایی اهداف اسراییل نقش مهمی داشته اند.مانند نفوذ به کادر حزب الله لبنان از طریق تلفن همراه در تابستان گذشته که  منجر شد اعضای حزب الله پیچر را جایگزین موبایل کنند اما موساد توانست در پیجرها هم نفوذ کرده  و با انفجار انها  ۳۷ نفر را کشته و ۳ هزار نفر را مجروح کند. نمونه دیگر هک شدن تلفن  همراه خبرنگاران تلویزیون الجزیره درسال   ۲۰۲۰ بود و همچنین هک کردن موبایل خبرنگار روزنامه نیویوک تایمزدر بیروت در سال ۲۰۱۸ اخیرا درایران فیلمی از امیرعلی حاجی زاده که در حملات اخیر اسراییل به شهادت رسید پخش شده که به صراحت هشدار می دهد همه نیروهای مسلح تحت شنود دشمن هستند و باید مراقب باشند.

روش دوم نفوذ موساد بکارگیری نیروهای انسانی در محل عملیات های موساد است . در جنگ ۱۲ روز اخیر اسراییل علیه ایران مشخص شده موساد در سالهای اخیر توانسته با بکارگیری نیروهای انسانی زیادی که بیشتر انها هم اتباع غیر مجاز افغانی هستند هم اطلاعاتی میدانی لازم را جمع اوری کند و هم در زمان حمله هوایی اسراییل  از این نیروها برای به پرواز دراوردن پهبادهای انفجاری استفاده کند. البته اماری از تعداد پهبادهای مهاجم که در جنگ اخیر علیه ایران بکار گرفته شده دردسترس نیست اما مقامات ایرانی می گویند تعدادی ازانها ازجمله پهبادهایی از نوع هرمس و هرون را سرنگون وتعدادی را هم سالم به روزی زمین نشاندند.بر همین اساس حدود ۷۰۰ نفر از عوامل موساد  که در نگهداری و پرواز پهبادهای اسراییلی در روزهای اخیر با موساد همکاری داشتند بازداشت شدند.اسراییل مدعی است عوامل موساد در ایران نقشه های دقیقی از سامانه های پدافند هوایی ایران تهیه کرده و قطعات پهبادهای جنگی و مهمات را از طریق چمدان مسافری و کامیون های باری وارد ایران کرده بودند  افراد موساد در ایران بعد از حمله نخست اسراییل در ۱۳ جوون اغلب با گزارش های مردمی و در پست های ایست و بازرسی بازداشت شدند.  همچنین روند اخراج اتباع غیر مجاز از ایران شدت یافته است .گفته می شود ۹ میلیون افغانی بطور غیر قانونی در ایران اقامت دارند.

اما روش سوم نفوذ موساد در لایه های بتصمیم گیری و مدیریتی کشور است که برخی از طریق نزدیک شدن ماموران پوششی موساد به مقامات انجام می شود که مشهورترین انها حضور کاترین پرزاشکدم بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۹ در ایران تحت پوشش فعال رسانه ای است که بعدها مشخص شده او با نهادهای جاسوسی اسراییل ارتباط داشته . گاهی هم موساد با جنگ روانی و شناختی و عملیات روانی مقامات و تصمیم گیران را به موضع گیری و اظهارنظر و تصمیماتی سوق می دهد که منافع ان متوجه رژیم صهیونیستی است . برای نمونه صهیونیست ها در مجامع جهانی برای توجیه جنایات و ترورهای خود به شعار برخی مقامات ایرانی که خواستار نابودی اسراییل هستند اشاره می کنند. این یعنی  شعار ضرورت نابودی کشور اسراییل عملا در خدمت اهداف رژیم صهیونیستی است .درحالی که موضع رسمی ایران درباره سرزمین های اشغالی بازگشت همه اوارگان فلسطینی و برگزاری رفراندوم و انتخاب دولت با رای همه ساکنین فلسطین است در ضمن منظور از شعار مرگ بر اسراییل هم نابودی ٰٰرژیم نژاد پرست صهیونی است نه ارزوی مرگ برای یهودیان .حتی ایت الله خامنه ای چند سال قبل در یک سخنرانی تاکید کرد ما هیچگاه خواستار به دریا انداختن یهودی ها نبودیم و نیستیم.

بهر حال با پایان یافتن جنگ ۱۲ روزه اسراییل علیه ایران به نظر نمی رسد این جنگ به پایان رسیده باشد و همانطورکه مقامات اسراییلی اعلام کردند تا زمانی که تهدید از جانب جمهوری اسلامی وجود دارد احتمال جنگ جدید پابرجاست و در این میان موساد نقش فعال و پر رنگی در این جنگ خواهد داشت و از سه شیوه فوق علیه ایران استفاده خواهد کرد. طبیعتا ایران نیز برای کاهش نفوذ موساد در ایران اقداماتی را اتحاذ خواهد کرد  و در این صورت تا زمانی که اتش جنگ نظامی دوباره شعله ور نشده ما شاهد یک جنگ دایم بزرگ اطلاعاتی بین ایران و اسراییل خواهیم بود .

 

 

 

 

۴ پیامد مهم  جنگ ۱۲ روزه علیه ایران

منبع : النهار العربی

امیر دبیری مهر

 

پس از ۱۲ روز جنگ شدید هوایی و موشکی بین ایران اسراییل از ۱۳ تا ۲۴جون ۲۰۰۵   (۲۳ خرداد تا سوم تیرماه ) و با اعلام یکباره و غیر منتظره اتش بس از سوی دونالد ترامپ ٬ دو طرف به حملات علیه یکدیگر پایان دادند. در گیری هایی که با حمله نابهنگام و شدید هوایی اسراییل به تهران در ۱۳ جون اغاز شد و به کشته شدن ۶۱۰ نفر و مجروحیت ۴۷۴۶ ایرانی و کشته شدن ۲۸ نفر و مجروحیت ۳۲۳۸ اسراییلی منجر شد. جنگی که طبق براوردهای اولیه بالغ بر ۸ میلیارد دلار برای اسراییل و بالغ بر ۲ میلیارد دلار برای ایران هزینه مستقیم نظامی داشته اما هنوز خسارت های غیر مستقیم مانند خسارتهای ناشی از تخریب ساختمانها و تاسیسات و تعطیلی کسب و کار در این جنگ ۱۲ روزه براورد نشده است. اسراییل در این ۱۲شبانه روز بطور مستمر به شهرهای مختلف ایران بویژه حمله کرد و بیشتر پایگهای نظامی و محل زندگی مقامات نظامی و دانشمندان هسته ای را مورد حمله قرار می داد هر چند در نتیجه این حملات بیشتر غیر نظامیان کشته و زخمی شدند . ایران نیز در همین مدت با حدود ۵۰۰  موشک  ساخت ایران در دوران تحریم ٬ سرزمین های اشغالی بویژه تل اویو و حیفا را مورد حملات شدید و رعب اور  قرار داد.

اکنون هم به نظر می رسد در این جنگ  صرفا توقف ایجاد شده است و نمی توان از اتش بس دایمی بین ایران و اسراییل سخن گفت. تا زمانی که ایران حتی در سطح شعار خواستار نابودی اسراییل است و اسراییل هم ایران را مهمترین تهدید وجودی خود در جهان می داند می توان گفت اتش زیر خاکستر جنگ بین ایران و اسراییل باقی است وبا کوچکترین تنشی  اماده شعله ور شدن است بعد از این مقدمه می توان پیامدهای مهم این جنگ را در ایران به شرح زیر دسته بندی کرد.

  • این جنگ برای ایران یک غافلگیری تمام عیار بود .هیچ کس درایران تصور نمی کرد اسراییل به خود اجازه دهد چنین حمله وسیعی به ایران کند و تا این حد در اسمان ایران دست به اقدامات متجاوزانه بزند . در چند روز نخست جنگ ٬ پدافند هوایی ایران چندان موفق نبود و در نتیجه ارتش اسراییل موفق شد بسیاری از اهداف خود را مورد اصابت قرار دهد. مانور هوایی اسراییل در اسمان ایران به حدی تهدید امیز بود که گفته می شود ایت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی به پناهگاه امن منتقل شد و برای حفاظت از ایشان ارتباطات او به حداقل تقلیل یافت و حتی بعد از حمله امریکا به تاسیسات اتمی در اصفهان و فردو و نظنز که مردم ایران انتظار داشتند رهبر کشور پیامی صادر کند به دلایل امنیتی وحفاظتی این اتفاق نیفتاد. به نظرمی رسد در روزهای پس از جنگ ٬ جمهوری اسلامی به بازسازی وسیع و جدی سامانه پدافندی خود خواهد پرداخت زیرا بسیاری از کارشناسان ایرانی نگران هستند با نفوذ اسراییل در اسمان ایران امکان تجاوز مجدد به اسمان ایران فراهم شود و درواقع حریم هوایی ایران بی دفاع بماند.

 

  • ترور فرماندهان ارشد نظامی جمهوری اسلامی در شب نخست حمله اسراییل به ایران بدون همکاری شبکه وسیعی از جاسوس های داخلی ممکن نبود. حتی گفته می شود بسیاری ازپهبادهای انفجاری علیه اهداف درایران در داخل کشور به پرواز درمی امدند . همین فرضیه باعث شد نیروهای امنیتی و انتظامی در ایران پس از چند روز وارد عمل شده و با ایجاد پست های ایست و بازرسی وسیع در کشور و استفاده از گزارشهای مردمی و اقدامات اطلاعاتی٬ تعداد بسیاری از افراد متهم به همکاری با ٰرژیم صهیونیست را بازداشت و تجهیزات فراوانی از انها بدست اورند. همچنین هدف قراردادن فرماندهان نظامی واطلاعاتی مانند فرمانده اطلاعات سپاه پاسداران در شمال تهران نشان داد شبکه نفوذ وسیعی اطلاعات مربوط به جابجایی و محل استقرار و جلسات این مقامات ایرانی را به موساد می دهد . بنابر این به نظر می رسد پس ازجنگ ٬ جمهوری اسلامی احتمالا باید به یک پاکسازی وسیع در سیستم حفاظتی و اطلاعاتی خود پرداخته و در شکل و عملکرد سازمان های مربوط تجدید نظر بعمل اورد.

 

 

  • در این ۱۲ روز که سایه تهدید بر کشور افکنده شده بود محوراتحاد و انسجام ملی ایرانیان ٬ مفهوم وطن و هویت ایرانی بود و هیچ مفهوم دیگری حتی مفاهیم دینی نمی توانست همه ایرانیان در داخل و خارج از کشور اعم مسلمان و ارمنی و حتی یهودیان را علیه دشمن متجاوز متحد کند. دراین چند روز بسیاری از افراد مشهور و عادی که منتقد وحتی معترض به نظام جمهوری اسلامی هستند و از سیاست های این نظام سیاسی در سالهای اخیر اسیب دیده اند اختلافات خود را با حکومت موقتا کنار گذاشته و ازاقدامات نیروهای مسلح برای حفظ تمامیت ارضی ایران حمایت کردند. ترانه های محمد رضا شجریان مهمترین هنرمند منتقد جمهوری اسلامی بامضمون ناسیونالیسیتی بارها از صداوسیمای دولتی پخش شد تا احساسات ایران دوستی در مردم تهییج شود.مردم در شبکه های اجتماعی با قرار دادن نقشه و پرچم ایران بعنوان پروفایل خود نشان دادند حاضر هستند برای ایران فداکاری کنند و حتی بطور موقت هم شده اختلاف نظرها با حکومت را کنار بگذارند. با وجودی که برای اینترنت محدودیت زیادی ایجاد شده و عملا دسترسی به شبکه های اجتماعی نا ممکن یا بسیار سخت شده بود و صداوسیمای حکومتی هم صرفا بازتاب دهنده نگاه بخش کوچکی از جامعه بود و کارشناسان با گرایشهای یک جریان رادیکال سیاسی را به برنامه های دعوت می کرد اما اکثر مردم به هر شکلی که ممکن بود  خشم و اعتراض خود را علیه تجاوز به ایران اظهار کردند.

بدیهی است که این انسجام و فداکاری ملی در روزهای پس از جنگ در قالب انتظاراتی از حکومت بروز خواهد یافت انتظاراتی مانند رفع موانع مشارکت سیاسی انها در امور و رفع برخی محدودیتهای اجتماعی مانند حجاب و البته اصلاح سیاستهای کلان سیاسی و بین المللی که ارتباط ایران با دیگر کشورها را به گونه ای بهبود ببخشد تا احتمال وقوع جنگ مجدد از بین برود یا حداقل کاهش یابد و رفاه و اسایش مردم رونق بیشتری پیدا کند.

 

  • یکی از مهمترین مسایل مطرح شده در این ۱۲ روز جنگ ٬ فعال شدن رضا پهلوی فرزند اخرین شاه ایران و مشهورترین مخالف جمهوری اسلامی بود. او در این جنگ در نهایت ناباوری در کنار دشمن صهیونیستی ایستاد و این حملات را فرصتی برای تغییر نظام سیاسی در ایران خواند و از مردم خواست علیه جمهوری اسلامی به خیابانها امده و قیام کنند تا او به قدرت برسد!این موضع گیری رضا پهلوی نه تنها با استقبال مردم مواجه نشد بلکه واکنش های تندی را علیه او برانگیخت که شاید مهمترین آن اطلاعیه دکترعبدالکریم سروش مهمترین روشنفکر ایرانی بود که مقیم امریکاست و با منتقد سرسخت نظا جمهوری اسلامی است . دکتر سروش در این بیانیه رضا پهلوی را ابله و سفیه وبی فرهنگ خواند که برای رسیدن به تاج و تخت ٬ دل به دشمنان صهیونیست بسته و خطاب به برخی طرفداران او نوشت : اگرازحاکمان جمهوری اسلامی برگشته اید ازایران که برنگشته اید پس رهبری را برگزینید که شرم و شرافت و عقل و شجاعت داشته باشد.

این گونه واکنش ها به فراخوان اپوزیسیون نشان داد جمهوری اسلامی هنوز مخالف منسجم و اپوزیسیون مهم و اثر گذاری در خارج از کشور ندارد و هرگونه تغییر واصلاحی درسیاست های کشور  باید از درون ساختارهای موجود صورت پذیرد که هم مسالمت امیزباشد  و هم کم هزینه و از حمایت و پشتوانه مردمی بیشتری برخوردار شود  . البته باید تاکید کنم وقتی از اصلاحات در ایران سخن گفته می شودمنظور  اصلاحات حزبی نیست که منحصر به احزاب رسمی موسوم به احزاب اصلاح طلب باشد  که در دوره هایی تسلط به دولت یا مجلس را در اختیار داشتند بلکه منظور اصلاحات اجتماعی است که در مطالبات طبقه متوسط اجتماعی بروز وظهور دارد و در سخن و قلم روشنفکران و روزنامه نگاران و هنرمندان و استادان دانشگاه بیان می شود . به نظر می رسد جمهوری اسلامی در روزهای پس از جنگ بیش از گذشته باید به ترمیم رابطه خود با طبقه متوسط جامعه پرداخته و میزان مشارکت انها را در همه امور افزایش دهد تا مشروعیت خدشه دار شده خود در سالهای اخیر را بازیابی کند و با تاکید بر قدرت اجتماعی این طبقه جتماعی به حکمرانی مطلوب نزدیک شود.

 

 

 

 

رهبر جمهوری اسلامی پیشنهادهای امریکا را رد کرد اما باب مذاکرات را نبست

ایران ۰۵-۰۶-۲۰۲۵ | ۰۶:۰۵

المصدر: النهار

خامنئی یرفض مقترحات أمیرکا ویبقی باب المفاوضات مفتوحاً

 

۴ روز بعد از سفر کوتاه بدر البوسعیدی وزیر امورخارجه عمان به تهران و ارایه پیشنهاد  مکتوب امریکا برای حصول توافق هسته ای با ایران  امروز ایت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی غنی سازی اورانیوم را خط قرمز ایران دانست و توقف آان را خلاف استقلال ملی ایران خواند و با گستاخ و بی ادب خواندن مقامات امریکایی خطاب به انها گفت با کدام پشتوانه حقوقی به شما اجازه داده شده درباره دانش هسته ای ایران شرط و شروط بگذارید ؟ شما باید از منطقه بروید.

در دو ماه گذشته که ایران و امریکا ۵ دور مذاکره برای توافق هسته ای در مسقط و رم داشته اند سخنان امروز ایت الله خامنه ای که در سی و ششمین سالگرد درگذشت ایت الله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی و در کنار مزار او برگزار شد صریح ترین و شدیدترین سخنان در مخالفت با پیشنهادهای  امریکا بود.پیشنهادهای که رسما اعلام نشده و مبتنی بر حدس و گمان رسانه ای است .

رسانه های نزدیک به مقامات امریکایی درروزهای گذشته مدعی شدند اخرین پیشنهاد امریکا شامل چند بند است
۱- ایجاد کنسرسیومی شامل ایران و امریکا و عربستانه و امارات و قطر و ترکیه برای تولید سوخت هسته ای  زیر نظر اژانش بین المللی انرژی اتمی برای کشورهایی که قصد ایجاد برنامه هسته‌ای غیرنظامی دارند.

ازمواضع مقامات ایران به نظر می رسد  ایران با ایجاد کنسرسیوم مخالفتی ندارد به شرط اینکه فرایند غنی سازی اوانیوم بطور مستقل درداخل ایران ادامه یابد . ایت الله خامنه ای نیز در سخنان خود تاکید کرد چرخه دانش هسته ای  از معدن تا نیروگاه بدون غنی سازی اورانیوم هیچ فایده ای ندارد و ایران از این حق خود عقب نخواهد نشست و هیچ کشوری نمی تواند ایران را از این حق محروم کند.

۲- امریکا در بند دیگری پیشنهاد داده ایران به صورت موقت غنی‌سازی خود را به سه درصد کاهش می‌دهد. مدت زمان تعلیق غنی سازی باد رصد بالادر مذاکرات تعیین خواهد شد.  به نظر می رسد ایران برای رسیدن به توافق با تعلیق غنی سازی ۲۰ تا ۶۰ درصدی برای اعتمادسازی نیز مخالفتی ندارد اما تعیین سقف ۳ درصدی برای غنی سازی را نمی پذیرد.  ایت الله خامنه ای در همین زمینه  به حق غنی سازی ۲۰ درصدی ایران اشاره کرد و اینکه در حدود  ۲۰ سال پیش قرار بود کشورهای غربی در مقابل دریافت مقادیری سوخت هسته ای با غنای ۳ درصد به ایران سوخت هسته ای ۲۰ درصدی تحویل بدهند که به قول خود عمل نکردند از این رو ما نمی توانیم به قدرتهای غربی اعتماد کنیم.

مقامات امریکایی در چند ماه گذشته مواضع ضد و نقیض و بسیار متفاوتی درباره شروط خود اعلام کرده اند حتی ترامپ نیز مواضع یکسانی نداشته و این مواضع باعث شد ایت الله خامنه ای دولت امریکا را دولت پر سر وصدا  بنامد . خانم مهاجرانی سخنگوی دولت ایران نیز دیروز تشتت و اختلاف نظرات مقامات امریکایی را مورد انتقاد قرار داد و اعلام کرد موضع ایران درقبال مسایل هسته ای روشن و شفاف است .

بنا براین  سخنان اخیر رهبر جمهوری اسلامی نشان داد

أولا ایران به هیچ وجه توقف غنی سازی اورانیوم را نمی پذیرد

ثانیا در باره درصد غنی سازی هم با پیشنهاد امریکا مبنی بر غنی سازی در سقف ۳ درصد مخالف است.

اما این همه ماجرا نیست و نمی توان این مواضع را به معنای پایان مذاکرات یا شکست ان تلقی کرد. ایران در عین حال بارها اعلام  کرده و از سخنان  رهبر جمهوری اسلامی نیز اینگونه استبناط می شود که تهران همچنان اماده ادامه مذاکرات است تا مسوولیت ترک میز مذاکره بر عهده ایران نباشد . همچنین از نظر ایران تعلیق غنی سازی برای مدت معین نیز با شرط به رسمیت شناختن حق دایم غنی سازی ایران پیشنهاد قابل مذاکره ای است .

سخنان ایت الله خامنه ای غیر ازمقامات امریکایی مخاطب دیگری هم داشت  و ان هم بخشی از مردم ایران هستند که پایگاه اجتماعی نظام محسوب می شوند. در چند ماه اخیر گروههای حامی نظام جمهوری اسلامی از اینکه احتمالا نظام در توافق با امریکا از مواضع انقلابی خود عقب نشینی خواهدکرد و نظر جریانه ای طرفدار مذاکره با غرب را خواهد پذیرفت به شدت نگران بوده و هستند. اما  با سخنان شدید اللحن رهبر نظام این نگرانی تا حدی رفع شد و اینکه أصول نظام انقلابی در ایران در مذاکرات نقض نخواهد شد .ایت الله خامنه ای برای اطمینان بخشی به این بخش از جامعه حتی گفت عقلانیت به معنای تسلیم و سازش در برابر غرب نیست بلکه مقاومت و استقامت در پیگیری اهداف همان عقلانیتی است که امام خمینی دنبال می کرد.

بهر حال به نظرمی رسد هر چند شاید در کوتاه مدت این سخنان ایت الله خامنه ای در برگزاری دورششم مذاکرات ایران و امریکا وقفه ایجاد کند اما بعید است منجر به توقف یا شکست مذاکرات شود . همچنین این سخنان احتمالا با واکنش شدید اسراییل و حتی کشورهای اروپایی مواجه خواهد شد اما امریکا نشان داده برای رسیدن به توافق انعطاف پذیر است و احتمالا در پیشنهادهای خود به ایران برای رسیدن به توافق تجدید نظر خواهد کرد.  بویژه که وضعیت اتش بس در اوکراین و غزه نیز  به موقعیت قابل اتکایی نرسیده و در صورتی که مذاکره با ایران نیز به شکست انجامد ترامپ در برابر وعده های بزرگی برای پایان دادن به جنگ ها و تنش ها در جهان داده سرافکنده خواهد شد.