خردمندی و پارسایی؛ تأملاتی در پیوندهای دین، سیاست و جامعه

اگر به بسیاری از دردهای جامعه خودمان، اعم از فقر، فساد ‌و فحشا، آسیب‌های اجتماعی، تعدی و ظلم، عقب‌ماندگی و محرومیت، بوروکراسی ناکارآمد، ارتشاء و اختلاس، بحران محیط زیست و آب و هوا ، نقض حقوق انسان‌ها در روابط اجتماعی، اقتصاد نابسامان، تحجر، تعصب و واپسگرایی و… بنگریم، همه به ریشه‌های واحد و یکسانی منتهی می‌شوند و آن نبود سامان و تعادل بین مقوله‌های چهارگانه امنیت، عدالت، آزادی و رفاه است. تحقق این چهار آرمان والا و بزرگ بشری نیز در گرو فهم و درک درستی از حوزه‌های سیاسی، امنیتی، رسانه‌ای، توسعه‌ای، اجتماعی، دینی، فرهنگی و بین‌المللی است. سامان‌بخشی به حوزه عمومی و ملی، برخلاف تصور بسیاری از ساده‌اندیشان، امر بسیار پیچیده و تودرتویی است. اگر در سامان این حوزه‌ها ناکامی‌های زیادی داشته و داریم ناشی از همین ساده باوری‌هاست که تصور می‌کنیم مدیریت سیاسی در سطح کلان را می‌توان با مدیریت‌های خرد و جزیی، مقایسه کرد و قواعد مشترکی بین آنها یافت، در حالی که شهریاری و جهان‌داری نیازمند خردمندی و روحی پارسا و از خود گذشته است و این مهم در جهان پیچیده امروز جز به واسطه سلطه و اِشراف بر شاخه‌های مختلف علوم انسانی و اجتماعی از طریق مشورت و به‌کارگیری خبرگان و نخبگان این علوم در فرایندهای تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری میسر نمی‌شود. این کتاب در صدد است برخی از مناسبات پیچیده در عرصه سامان‌بخشی به حوزه عمومی و ملی و شکاف عمیق میان حوزه نظر و عمل را در حوزه مدیریت سیاسی در سطح کلان آشکار سازد.

ملک سلطانی و نگین سلیمانی

جستارهایی درباره رسانه، سیاست و امنیت

اگر دورانی تخصص گرایی، به معنای تمرگز بر شاخه های فرعی علوم انسانی، لازمه پیشرفت بشر بوده، امروز تسلط بر حوزه های مطالعاتی بین رشته ای لازمه حل مسائل و برون رفت ااز مشکلات جوامع است. این رهیافت در حوزه علوم سیاسی به شکل بارزی هویدا است. اگر موضوع علم سیاست را مطالعه قدرت در معنای همه جایی و همه زمانی آن بدانیم بسیاری از دیگر حوزه های نظری، تجربی و زیستی انسان با حوزه سیاست مرتبط هستند و پژوهش پیرامون آن ها هم جذاب است و هم پرده از چهره پنهان قدرت برمی دارد. یکی از این حوزه های قابل مطالعه حوزه رسانه و ارتباطات است. پیوند های میان سیاست، قدرت و امنیت از یک سو و رسانه، گفتمان و ارتباطات از سوی دیگر در جهان شبکه ای و شیشه ای که اینترنت، فناوری های ارتباطی و شبکه های اجتماعی شاهراه ارتباطی بین ابنای بشر شده به جد قابل مطالعه و بررسی است.

اسلام و دموکراسی در ایران

اسلام و دموکراسی در ایران” کتابی است به قلم “امیر دبیری مهر” که در آن “پژوهشی در سیر مجادلات فقها و روشنفکران درباره نقش آرای مردم در حکمرانی” را به انجام رسانده است. کتاب شامل یک پیشگفتار و سه دفتر است که در آن جنبه‌های مختلف مربوط به “اسلام و دموکراسی در ایران” مورد بررسی قرار می‌گیرد.
قدمت تعارض و مقابله‌ی عملی “اسلام و دموکراسی در ایران”، بررسی اجمالی بحث‌های تئوریک صاحبان اندیشه پیرامون این موضوع، مفاهیم اساسی و دو رویکرد متفاوت به اندیشه اسلامی و دموکراسی از جمله مواردی است که در نخستین دفتر از این کتاب به آن پرداخته شده است.
بررسی دیدگاه‌ها و باورهای متضاد درباره “اسلام و دموکراسی در ایران”، در دفتر دوم صورت گرفته و دیدگاه سنت‌گرایانه، دیدگاه مدرن سکولار، نظریه‌پردازان عصر انتقال یا اسلام گرایان اصولگرا و دیدگاه معتقد به مردم سالاری دینی، تنها بخشی از مواردی است که در این قسمت از کتاب به آن پرداخته شده است. آرای اندیشمندانی همچون شیخ فضل الله نوری، سید حسین نصر و محمدتقی مصباح یزدی، حاتم قادری، سید جواد طباطبایی، میرزا محمدحسین نائینی، مرتضی مطهری، علی شریعتی، عبدالکریم سروش و محسن کدیور، همگی در این دفتر مطرح شده‌اند.
سومین دفتر از کتاب پیش رو به قلم “امیر دبیری مهر” به بررسی متغیرهای تأثیرگذار بر سازگاری یا ناسازگاری “اسلام و دموکراسی در ایران”، طیف اندیشمندان موافق و مخالف سازگاری اسلام و دموکراسی و توصیه‌هایی برای حل مسائل نظری بحران عملی در پیوند با اسلام و دموکراسی، اختصاص دارد. قبل از مطالعه‌ی این اثر ممکن است برای خواننده سوال پیش بیاید که آیا تنش بین حاکمیت الهی و دموکراسی دلیل ناسازگاری برخی از روشنفکران ارتدکس اسلام و دموکراسی است؟ آیا نقض سکولاریسم با رعایت موازین شرعی، علی‌الخصوص آموزه‌های اجتماعی اسلام موجب ناسازگاری اسلام با دموکراسی است؟ آیا فقدان نظریه‌ای واضح از سوی محققان در دوران گذار در مورد پیوند اسلام و دموکراسی نشان دهنده نگرش ورای سنت و غیر مدرن آنهاست؟ “امیر دبیری مهر” در “اسلام و دموکراسی در ایران” در صدد پاسخ دادن به این سوالات برآمده است.

مراسم نکوداشت استاد فرزانه دکتر علی اکبر امینی

 

آئین نکوداشت استاد فرزانه «دکتر علی اکبر امینی با مدیریت مشترک انجمن ایرانی مطالعات غرب اسیا و خانه اندیشمندان علوم انسانی و مشارکت موسسه پژوهشی اندیشه و قلم در ۲۴ بهمن برگزار شد و با استقبال وسیعی علاقمندان مواجه شد.

در این مراسم افراد زیر درباره مراتب علمی و اخلاقی دکتر امینی سخنرانی کردند
سید اسد الله اطهری
مجتبی مقصودی
رضا جلالی
سعید روشن ضمیر
امیر دبیری مهر‌
اهورا راهبر
آزیتا فیضی
افشین جعفرزاده
محمد علی خسروی
رویا صراحی
حمید حشمدار
جعفرقدیری نوفرست

همایش تعالی زیست مجازی

برگزاری همایش تعالی زیست مجازی با محوریت نوجوانان و با عنوان رویانو در تهران!

تعدادی از برجسته‌ترین استادان و پژوهشگران و فعالان رسانه‌ای  امروز در تهران گرد هم آمدند و درنخستین همایش ملی تعالی زیست مجازی درباره این مساله سخنرانی و مباحثه کردند که فضای مجازی چگونه می‌تواند نوجوانان و جوانان را برای زندگی سالم تر و شکوفا تر و سرزندتر و امیدوار تر مهیا کند.

 وجه تمایز این همایش با دیگر همایش های مشابه در این بود که در آن  استادان حاضر در این همایش در رشته های مختلف علوم انسانی و اجتماعی صاحب نظر بوده و با صراحت و مسوولیت درباره  رابطه نوجوانان و فضای مجازی و اینده ایران از نظرگاههای مختلف صحبت کردند.

  • دکتر تقی آزاد ارمکی استاد جامعه شناسی  
  • دکتر مجتبی مقصودی استادعلوم سیاسی 
  • دکتر کامران عار‌وان  استاد تاریخ
  • دکتر مصطفی انتظاری استاد مدیریت رسانه 
  • دکتر حمید ضیایی پروراستاد ارتباطات  
  • دکتر امیر دبیری مهر استاد جامعه شناسی سیاسی
  • دکتر محمد حسین جبل عاملی استاد بازاریابی و برندینگ
  • دکتر رضا خاشعی استاد مردم شناسی 
  • حجت‌الاسلام دکتر موسوی‌فر استاد حوزه و دانشگاه و پژوهشگر سبک زندگی 
  • خانم دکتر اقا خانی  
  • خانم دکتر جوادیه
  • دکتر رضا کیمیایی
  • دکتر یونس دهمرده

از پژوهشگران برجسته علوم ارتباطات، روزنامه نگاری  و روابط بین الملل،  از جمله سخنرانان این همایش بودند.

درحاشیه این همایش گفتگوهای داغ دو و چند جانبه ای هم درباره فضای مجازی صورت گرفت. مشروح و فرازهایی مهم این همایش به زودی د ر فضای مجاز ی منتشر خواهد شد.

موسسه پژوهشی اندیشه و قلم و با همکاری و‌حمایت میز سبک زندگی دفتر تبلیغات اسلامی قم این همایش را برگزار کردند  و قرار است همایش‌های  تخصصی مربوط به  سبک زندگی و فضای مجازی بطور فصلی برگزار شود.

سیاست ترامپ در قبال ایران چه خواهد بود؟

تقابل ایران و ایالات متحده آمریکا

ترامپ در چهار سال نخست ریاست‌جمهوری خود (سال‌های ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰) سیاست‌هایی خصمانه علیه ایران به کار گرفت که تأثیرات زیادی بر منطقه خاورمیانه داشت. با توجه به بازگشت او به ریاست‌جمهوری آمریکا از ۲۰ ژانویه ۲۰۲۵، این سؤال مهم مطرح می‌شود که سیاست‌ها و اقدامات او در قبال ایران چه خواهد بود و آیا او بار دیگر همان مسیر پیشین را در پیش خواهد گرفت یا تغییراتی در رویکرد خود ایجاد خواهد کرد؟

نگاه به سیاست‌های ترامپ در گذشته نشان می‌دهد که او عمدتاً از طریق اقداماتی همچون خروج از توافق هسته‌ای (برجام)، اعمال تحریم‌های اقتصادی شدیدتر، تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران و، از همه مهم‌تر، ترور ژنرال قاسم سلیمانی، فرمانده نیروهای برون‌مرزی سپاه، سعی در مهار نفوذ ایران در خاورمیانه و تضعیف اقتصاد ایران داشت. این اقدامات به تشدید تنش‌های دیپلماتیک و نظامی بین دو کشور انجامید. اکنون که ترامپ مجدداً راهی کاخ سفید می‌شود، او در قبال ایران با چند انتخاب سرنوشت‌ساز روبه‌روست که نتیجه آن بر امنیت منطقه خاورمیانه اثرگذار خواهد بود. این گزینه‌ها که ریشه در سیاست‌های ترامپ در دوره قبلی ریاست‌جمهوری او دارند، عبارت‌اند از:

۱ (بازگشت به توافق هسته‌ای با ایران (برجام)

ترامپ در ماه مه ۲۰۱۸ آمریکا را به‌طور یک‌جانبه از توافق هسته‌ای ایران (برجام) خارج کرد. او برجام را توافقی ناکارآمد خواند که ایران را به سلاح هسته‌ای نزدیک‌تر می‌کند. از دیدگاه ایران، این اقدام نقض صریح تعهدات بین‌المللی آمریکا بود. بازگشت تحریم‌ها پس از خروج آمریکا از برجام، ایران را تحت فشار اقتصادی قرار داد. ترامپ در انتخابات اخیر آمریکا چند بار اعلام کرده که اگر ایران تضمین دهد به دنبال بمب اتم نیست، حاضر به توافق با ایران است. در حال حاضر، همه ناظران بین‌المللی منتظرند ببینند آیا او پس از به‌دست گرفتن قدرت چنین اقدامی خواهد کرد یا نه.

۲) کمپین «فشار حداکثری» علیه ایران

پس از خروج از برجام، ترامپ استراتژی «فشار حداکثری» را آغاز کرد که شامل مجموعه‌ای از تحریم‌های اقتصادی گسترده علیه ایران بود. این تحریم‌ها که بر صادرات نفت، مبادلات مالی و تجاری ایران تمرکز داشت، اقتصاد ایران و به‌ویژه معیشت مردم را به‌شدت تحت فشار قرار داد. این سیاست نتوانست فعالیت‌های منطقه‌ای ایران یا نفوذ نیابتی آن در خاورمیانه و حتی برنامه‌های هسته‌ای و موشکی ایران را مهار کند. رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران، در جلسه سنای آمریکا درباره مذاکرات هسته‌ای ایران در سال ۲۰۲۲ به این واقعیت اعتراف کرد. ایران نیز اعلام کرده که در صورت رفع یا کاهش تحریم‌های اقتصادی، آماده مذاکره با آمریکاست. ایران برای توسعه اقتصادی نیازمند سرمایه‌گذاری خارجی است و تحریم‌های آمریکا مانع اصلی این هدف به شمار می‌رود. مردم ایران نیز می‌گویند که تحریم‌های آمریکا فقط موجب فقر بیشتر مردم شده است و تأثیری بر امکانات حکومت نداشته است.

۳) تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران

دولت ترامپ در آوریل ۲۰۱۹ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران را به‌عنوان یک سازمان تروریستی خارجی معرفی کرد. این نخستین بار بود که آمریکا بخش نظامی یک کشور را به‌عنوان سازمان تروریستی معرفی کرد. در صورتی که واشنگتن از این تصمیم عقب‌نشینی نکند، بهبود رابطه با ایران غیرممکن به نظر می‌رسد.

۴) ترور سردار قاسم سلیمانی

یکی از مهم‌ترین وقایع دوران ترامپ که به نظر می‌رسد بزرگ‌ترین مانع توافق با ایران در دور جدید ریاست‌جمهوری او باشد، دستور مستقیم او برای ترور سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروهای برون‌مرزی سپاه ایران بود. این عملیات در دی ماه ۱۳۹۸ و در فرودگاه بغداد انجام شد. ایران اعلام کرده است که سلیمانی فرمانده نیروهای مردمی مقابله با داعش بوده و ترور او وجاهت قانونی نداشته است. قاسم سلیمانی یکی از محبوب‌ترین نظامیان ایران در نیم قرن اخیر بود و کشته شدن او بسیاری از ایرانیان را از ترامپ متنفر کرد. به نظر می‌رسد جمهوری اسلامی دست‌کم خواستار عذرخواهی ترامپ از این اقدام است.

۵) حمایت از اعتراضات داخلی ایران

ترامپ در سال ۲۰۱۹ و هم‌زمان با وقوع اعتراضات خشونت‌بار داخلی در ایران به‌دلیل افزایش قیمت بنزین که به کشته شدن عده‌ای از معترضان انجامید، از این اعتراضات حمایت کرد و معترضان را «شجاع» خواند. او در چندین بیانیه و توییت اعلام کرد که آمریکا در کنار مردم ایران ایستاده و از معترضان حمایت می‌کند. ایران همواره حمایت آمریکا از مخالفان حکومت را تهدیدی علیه امنیت ملی خود می‌داند و هر مذاکره‌ای را مشروط به این می‌داند که آمریکا تصمیمی برای براندازی نظام سیاسی ایران نداشته باشد. این خواسته در دور جدید ریاست‌جمهوری ترامپ نیز پابرجاست.

جمع‌بندی:

در صورت استمرار سیاست‌های دور اول ترامپ، نه‌تنها هیچ امیدی به بهبود روابط دو کشور وجود ندارد، بلکه باید منتظر تشدید تنش‌های دوجانبه و منطقه‌ای نیز بود. اما در صورتی که آمریکا حاضر باشد برای رفع تحریم‌ها قدمی بردارد، احتمال بهبود رابطه در برخی حوزه‌ها قابل تصور است. در مقابل، فعالیت‌های هسته‌ای ایران در چارچوب پادمان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و تضمین به واشنگتن مبنی بر عدم تهدید نیروهای آمریکا و متحدانش در خاورمیانه می‌تواند زمینه توافق دو کشور را فراهم کند.

قدرت نمایی ایران در سه رزمایش بزرگ نظامی

رزمایش ایران برای مقابله با تهدیدات آمریکا و اسرائیل

پس از انتشار چند گزارش در رسانه‌ها، از جمله وال‌استریت ژورنال، مبنی بر اینکه آمریکا و اسرائیل در حال رایزنی درباره حمله احتمالی به تأسیسات هسته‌ای ایران هستند و تنها چند روز مانده به مراسم تحلیف دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور جدید آمریکا، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در دو هفته متوالی سه مانور بزرگ نظامی را اجرا کردند. این اقدامات با هدف ایجاد بازدارندگی در برابر دشمن و نمایش آمادگی نیروهای نظامی ایران برای مقابله با هرگونه تهدید احتمالی انجام شد.

نوع و ابعاد مانورهای نظامی ایران در چند روز اخیر، که دقیقاً و مشخصاً متناسب با تهدیدهای اسرائیل و آمریکا طراحی شده بود، شامل سه بخش اصلی بود:

  1. نمایش آمادگی کامل پدافند هوایی: برای مقابله با حمله احتمالی به تأسیسات هسته‌ای ایران در نطنز و فردو.
  2. رونمایی از شهر موشکی زیرزمینی: به‌منظور تقویت توان حمله احتمالی به اسرائیل.
  3. مقابله با آشوب‌های خیابانی: علیه جمهوری اسلامی با سازماندهی ۱۱۰ هزار نیروی بسیجی.

پس از ضربات سنگین حماس و حزب‌الله و فروپاشی حکومت بشار اسد، برخی از مخالفین جمهوری اسلامی ایران اعلام کردند که پس از سوریه نوبت ایران است که سرنگون شود. اما آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، در چند سخنرانی متوالی در پاسخ به این مواضع تأکید کرد که ملت ایران به هرگونه اقدام علیه جمهوری اسلامی، چه از خارج و چه از داخل، پاسخی دندان‌شکن خواهد داد. اجرای این مانورها، به‌ویژه مانور ۱۱۰ هزار بسیجی در تهران، در همین چارچوب تحلیل می‌شود.

در یکی از مراحل این مانور نظامی، روز جمعه ۱۱ ژانویه، برای نخستین بار تصاویری از شهر جدید موشکی سپاه منتشر شد. بخشی از عملیات‌های موشکی علیه اسرائیل تحت عنوان «وعده صادق ۱ و ۲» در سال گذشته با استفاده از این پایگاه موشکی زیرزمینی اجرا شد. در دو عملیات اخیر، موشک‌های همین پایگاه توانستند پایگاه صهیونیستی نواتیم در اسرائیل، که محل استقرار جنگنده‌های پیشرفته «اف-۳۵» است، را هدف قرار دهند.

در بخش دیگری از این مانورها، با هدف دفاع از سایت هسته‌ای نطنز، سامانه موشکی پدافندی و پهپاد پرسه‌زن معروف به «۳۵۸» با موفقیت شلیک شد. تاکنون سپاه به دلایل امنیتی، اطلاعات دقیقی از مشخصات و توان این موشک پدافندی ارائه نکرده است.

پس از دو حمله موشکی ایران به اسرائیل در سال گذشته، اسرائیل در آخرین حمله هوایی خود به ایران مدعی شد که به سامانه پدافند هوایی ایران آسیب جدی وارد کرده است. برخی منابع غربی نیز این ادعا را تأیید کردند. با این حال، فرمانده پدافند هوایی ایران، این آسیب را بسیار محدود توصیف کرد. رونمایی از برخی تجهیزات جدید نیز پاسخی به ادعاهای اسرائیلی‌ها بود. به‌عنوان نمونه، در این رزمایش، سامانه «۹ دی» سپاه نیز آزمایش شد. این سامانه قادر است در کمتر از ۱۵ ثانیه، بمب سنگرشکن رها شده از جنگنده دشمن را رهگیری کرده و در فاصله ۱۷ کیلومتری منهدم کند. به گفته مقامات سپاه، این سامانه می‌تواند علیه بمب‌های بالدار، بمب‌های هوشمند، بمب‌های سنگرشکن و موشک‌های کروز به‌کار گرفته شود.

مقامات نظامی جمهوری اسلامی ایران همچنین اعلام کرده‌اند که در آینده نزدیک، سامانه دفاع ضدبالستیک ساخت ایران را نیز آزمایش خواهند کرد که می‌تواند معادلات نظامی دشمنان ایران را بر هم بزند.

در این رزمایش، جدیدترین پهپاد پرسه‌زن انتحاری با نام «رضوان» نیز رونمایی و عملیاتی شد. پهپاد رضوان ۲۰ کیلومتر برد داشته و مدت زمان پرواز آن بیست دقیقه است. دوربینی که در جلوی این پهپاد تعبیه شده است، پس از پرتاب از لانچر استوانه‌ای شکل خود، تصاویر را به کاربر ارسال کرده و امکان انتخاب هدف موردنظر و حمله به آن را فراهم می‌کند.

مقامات جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده‌اند که این رزمایش‌ها، بر اساس برنامه‌های از پیش تعیین‌شده، تا دو ماه آینده ادامه خواهد داشت.

گفته می‌شود این مانورها با این وسعت و در این مقطع زمانی برگزار شده است تا قدرت دفاعی ایران را برای مذاکرات احتمالی با دولت ترامپ در ماه‌های آینده به نمایش بگذارد. ایران امیدوار است با نشان دادن توانمندی‌های دفاعی خود، در مذاکرات از واشنگتن امتیازات بیشتری بگیرد و امتیازات کمتری بدهد.

ایران و گزینه‌های مواجهه با دولت ترامپ

ایران و گزینه‌های مواجهه با دولت ترامپ

ایران پس از انقلاب اسلامی سال ۱۹۷۹ با هفت رئیس‌جمهور آمریکا روبه‌رو شده است و میزان تنش با هیچ‌کدام به اندازه دوره دونالد ترامپ، بین سال‌های ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰، نبوده است. همین تجربه باعث شده ایران در تدارک اتخاذ سیاست‌های بازدارنده برای دوره دوم ریاست‌جمهوری ترامپ باشد که از ۲۰ ژانویه آغاز می‌شود. دو مسئله اصلی ایران در خصوص آمریکا عبارت‌اند از:

  • جلوگیری از حمله نظامی به تأسیسات صلح‌آمیز هسته‌ای ایران یا ارجاع مجدد پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل در سپتامبر ۲۰۲۵.
  • جلوگیری از تشدید تحریم‌های اقتصادی و مالی.

اما سؤال اینجاست که تهران برای رسیدن به این دو هدف استراتژیک چه تدابیر و اقداماتی را می‌تواند اجرا کند؟ ترامپ رسماً اعلام کرده اگر ایران به دنبال بمب اتمی نباشد، می‌تواند با تهران تعامل کند. مقامات ایرانی برای ایجاد اطمینان در جامعه جهانی، از ۲۰ سال پیش که فعالیت‌های هسته‌ای ایران مورد توجه جامعه جهانی قرار گرفت، اقدامات خود را تحت نظر بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و طبق پادمان‌ها و پروتکل‌های این آژانس انجام داده‌اند. تهران با همین سیاست توانسته تأسیسات و دانش هسته‌ای خود را توسعه دهد، به گونه‌ای که در مواقع لازم درصد غنی‌سازی اورانیوم خود را به بالای ۶۰ درصد برساند.

البته همین توانایی موجب شده است که اسرائیل و برخی کشورهای اروپایی مدعی شوند ایران به شکل بالقوه به قدرت اتمی تبدیل شده و آزمایش بمب اتم تنها به یک تصمیم سیاسی در تهران نیاز دارد. آمریکا نیز در تعامل با مسئله هسته‌ای ایران نگران است که مبادا فشارها به ایران منجر به تغییر سیاست کلان هسته‌ای کشور، از فعالیت صلح‌آمیز به رونمایی از بمب اتم، شود.

بنابراین، به نظر می‌رسد در دوره ترامپ نیز از یک سو سیاست همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و توسعه دانش هسته‌ای در دستور کار ایران باشد تا هم بهانه‌ای برای ارجاع مجدد پرونده ایران به شورای امنیت نباشد و از سوی دیگر با افزایش توان هسته‌ای، تهران برگ برنده‌ای برای مذاکره با آمریکا داشته باشد.

واقعیت این است که در دو دهه گذشته توان هسته‌ای ایران در برابر اقدامات خصمانه آمریکا جنبه بازدارنده داشته و قدرت چانه‌زنی ایران را در مذاکرات بین‌المللی بالا برده است. چنان‌که در سال ۲۰۱۵، در دوران ریاست‌جمهوری اوباما، ایران با همین قدرت توانست بخشی از تحریم‌ها علیه خود را رفع کند و ۳ میلیارد دلار از پول‌های بلوکه‌شده خود را از آمریکا به صورت نقدی دریافت کند.

در خصوص دومین سیاست ایران در قبال ترامپ می‌توان گفت جمهوری اسلامی از بعد سیاست‌های داخلی، به‌ویژه در حوزه اقتصادی، در وضع با‌ثباتی قرار ندارد. مقامات دولتی از ناترازی انرژی و سوخت، از جمله برق، بنزین و گاز در ایران خبر می‌دهند؛ یعنی میزان تولید با قیمت کنونی پاسخگوی تقاضا نیست. دلیل اصلی این ناترازی نیز عدم سرمایه‌گذاری در سال‌های اخیر، به‌خاطر تحریم‌های آمریکا بوده است.

از سوی دیگر، به دلیل تورم بالای اقتصادی و افزایش فقر در ایران، افزایش قیمت بنزین، گاز و برق می‌تواند به آشوب‌های اجتماعی منجر شود. از این رو، دولت ایران در وضعیتی است که نمی‌تواند با ادامه تحریم‌های کنونی، ثبات کشور و رضایت عمومی را تأمین کند. در متن جامعه نیز نسبت به ادامه تحریم‌ها اعتراضات وسیعی وجود دارد که در شبکه‌های اجتماعی قابل مشاهده است.

در نتیجه، ایران ناچار است به هر طریقی که شده، تحریم‌ها را کاهش دهد. مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور ایران، نیز چندین بار به صراحت گفته است که بدون رفع تحریم‌ها نمی‌توان کشور را بهتر از این اداره کرد.

در چنین وضعیتی، به نظر می‌رسد ایران مانند سال ۲۰۱۰ وارد مذاکره با واشنگتن شود. در آن سال، صالحی، وزیر خارجه وقت، بدون اطلاع محمود احمدی‌نژاد و با اجازه آیت‌الله خامنه‌ای در عمان با مقامات آمریکایی مذاکراتی را آغاز کرد که در دولت حسن روحانی به توافق برجام منجر شد. بر این اساس، برخی گمان می‌کنند دیدار ایلان ماسک با سعید ایروانی، سفیر ایران در سازمان ملل، برای هماهنگی همین مذاکرات بوده است.

 

مهمترین چالش‌های دولت ترامپ در خاورمیانه

مهمترین چالش‌های دولت ترامپ در خاورمیانه

دونالد ترامپ، چهل‌وهفتمین رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا، کمتر از ۲۰ روز دیگر در کاخ سفید قدرت را به دست می‌گیرد. اولویت اصلی ترامپ مسائل داخلی آمریکا، به‌ویژه رونق اقتصادی است؛ اما همواره از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون، مسائل خاورمیانه به‌عنوان یکی از اولویت‌های دولت آمریکا مطرح بوده است. اکنون نیز با توجه به وضعیت بی‌ثبات خاورمیانه، دولت جدید آمریکا نمی‌تواند نسبت به رخدادهای این منطقه بی‌تفاوت باشد. در این مقاله، چالش‌های دولت ترامپ در خاورمیانه در سه سطحِ کشورها، موضوعات و اولویت‌ها بررسی می‌شود.

چهار کشور کلیدی که در دوره ریاست‌جمهوری ترامپ در دستور کار واشنگتن قرار دارند عبارتند از: اسرائیل، سوریه، یمن و ایران.

چهار مسئله کلیدی خاورمیانه نیز، با در نظر گرفتن اولویت‌ها، عبارتند از:

  1. برقراری آتش‌بس در جنگ غزه
  2. جلوگیری از بی‌ثباتی احتمالی در سوریه
  3. سرکوب حوثی‌ها در یمن
  4. جلوگیری از اتمی شدن ایران

ترامپ رسماً اعلام کرده است که جنگ غزه باید تا ۲۰ ژانویه پایان یابد. جنگی که طی آن اسرائیل در طول ۱۵ ماه، بیش از ۴۰ هزار فلسطینی را کشته است تا انتقام کشته شدن بیش از هزار اسرائیلی را در حمله نیروهای حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ بگیرد. این جنگ یکی از تراژیک‌ترین رخدادهای قرن ۲۱ را رقم زده است. در این جنگ، همانند سایر جنگ‌ها، اصلی‌ترین قربانیان غیرنظامیان، به‌ویژه کودکان و زنان فلسطینی هستند. دولت آمریکا در دوره جدید اگر نتواند این جنگ را متوقف کند، اقتدار و قدرت بین‌المللی آن به‌شدت زیر سؤال خواهد رفت.

در مقاله قبلی، درباره سوریه و سناریوهای احتمالی آن پس از سقوط دولت بشار اسد به‌تفصیل صحبت کردیم. شکل‌گیری جنگ داخلی و موفقیت نیروهای اسلام‌گرای تندرو که موفق به سرنگونی اسد شده‌اند، گزینه‌های مطلوب دولت ترامپ نیستند. اینکه آمریکا در سوریه چه هدفی را ترسیم کرده است، در هاله‌ای از ابهام قرار دارد، اما یک چیز مشخص است: دولت آینده سوریه نباید با اسرائیل خصومت داشته باشد و همچنین نباید به ایران اجازه دهد تا در منطقه حضور یابد و از نیروهای نیابتی مخالف آمریکا و خواستار نابودی اسرائیل حمایت کند. به‌ویژه که در یک ماه اخیر، رهبر جمهوری اسلامی ایران چهار بار تهدید کرده است که آمریکا و اسرائیل نمی‌توانند در سوریه دولتی مستقر کنند که جبهه مقاومت ضد اسرائیلی و آمریکایی را تضعیف کند.

سومین مسئله مهم و مشترک آمریکا و اسرائیل در خاورمیانه، یمن است. حوثی‌ها که مورد حمایت ایران هستند، چند سالی است که با عربستان در حال جنگ بوده و از آغاز جنگ غزه نیز با آمریکا و اسرائیل وارد درگیری‌های هوایی و دریایی شده‌اند. حوثی‌ها شبه‌نظامیانی هستند که پس از سرنگونی دولت علی عبدالله صالح، رئیس‌جمهور یمن، توانستند مردم یمن را بسیج کنند و با وجود فقر و گرسنگی شدید در این کشور، همچنان حاکمیت خود را بر یمن حفظ کنند. به نظر می‌رسد ترامپ به‌خاطر منافع مشترک با اسرائیل و عربستان، سرنگونی حوثی‌ها و زمینه‌سازی برای روی کار آمدن دولتی همسو را در دستور کار قرار خواهد داد.

آخرین اولویت آمریکا در دوره ترامپ، جلوگیری از دستیابی ایران به بمب اتمی است. این مسئله آن‌قدر برای دولت جدید آمریکا مهم است که چند هفته پیش روزنامه «وال‌استریت ژورنال» مدعی شد تیم ترامپ در حال بررسی عملیاتی هستند که اگر مذاکرات هسته‌ای با ایران به بن‌بست بخورد، آمریکا و اسرائیل تأسیسات صلح‌آمیز هسته‌ای ایران را بمباران کنند. آمریکا اگر نتواند با ایران به توافقی دست یابد، ثبات و امنیت خاورمیانه به‌شدت آسیب خواهد دید.

در آینده، هرکدام از این مسائل را به‌طور دقیق‌تر تجزیه‌وتحلیل خواهیم کرد.