ترور فرمانده ایرانی تبار حزب الله لبنان : ایا این ترور بی پاسخ می ماند؟

ترور فرمانده ایرانی تبار حزب الله لبنان و واکنش ها در ایران

 

امیر دبیری مهر

النهار چاپ بیروت

ترور فرماندهان و نیروهای اثر گذار مقاومت اسلامی و نزدیک به تهران همچنان ادامه دارد و این بار اسراییل  هیثم علی طباطبایی ۵۷ ساله معروف به سید ابوعلی نفر دوم حزب الله لبنان را ترور کرد .او یکشنبه عصر در ضاحیه بیروت مورد هدف حمله هوایی ارتش اسراییل قرار گرفت و با شمار دیگری از اعضا و فرماندهان نظامی حزب الله و تعدادی از افراد غیر نظامی به شهادت رسیدند.

این بزرگترین حمله اسرائیل به لبنان از زمان آتش بس در سال گذشته از ۲۴ نوامبر ۲۰۲۴ تاکنون است. در جنگ قبلی اسرائیل و حزب الله لبنان ۲ دبیرکل حزب الله لبنان و فرماندهان ارشد نظامی این مجموعه از جمله عالی ترین مقام نظامی حزب الله یعنی “فواد شُکر” نیز به شهادت رسیدند.

در پی ترور ایمن فرمانده ارشد نظامی حزب الله ٬ علی لاریجانی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران در واکنش به ترور هیثم علی طباطبایی اعلام کرد:

نتانیاهو آنقدرماجراجویی خود را ادامه می‌دهد تا همه دریابند راهی جز مقابله با این رژیم جعلی باقی نمانده است. این موضع گیری شدید الحن علی لاریجانی که سیاست مدار معتدلی در ایران محسوب می شود نشان می دهد ایران اقدام اسراییل را در ترور ابو علی بی پاسخ نخواهد گذاشت .

کیوان ساعدی فعال سیاسی و رسانه ای ٬ هدف قرار دادن طباطبایی را نشان دهنده وزن و قدرت یگان رضوان دانست که اسراییل بیش از از همه از توان عملیاتی اش هراس دارد و افزود : حزب الله معمولا این گونه حملات را بی پاسخ نمی گذارد و باید منتظر مرحله ای جدید از رویارویی حزب الله و اسراییل باشیم.

برخی دیگر از حامیان ایرانی حزب الله لبنان نیز در فضای مجازی با اشاره به اینکه نباید هدف قرار گرفتن فرماندهان حزب الله برای سیاست مداران تهران عادی شود زیرا در این صورت هدف قرارگرفتن مجدد تهران نیز عادی خواهد شد بطور ضمنی خواستار واکنش شدید ایران و حزب الله به حمله اخیر اسراییل به بیروت شده اند.

احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار و کارشناس مسایل اسراییل  نوشت: گویا حزب‌الله لبنان مصمم است سلاح خود را در شمال رودخانۀ لیطانی زمین نگذارد و در عین حال توان خود را بازسازی کند. در مقابل، دولت نتانیاهو نیز مصمم است به هر طریقی از جمله ترور رهبران این گروه، هم مانع بازسازی توان حزب‌الله شود و هم آن را وادار به زمین گذاشتن سلاح خو در سرتاسر خاک لبنان کند. با این حساب، رویارویی دو طرف ظاهراً وارد مرحلۀ نهایی خود شده است. در این میان موضع دولت لبنان، بسیار مهم است. دولت کنونی لبنان اما به خلاف اسلاف خود مصرانه خواهان خلع سلاح حزب‌الله است گرچه حملات اسرائیل را نیز محکوم می‌کند.

او در این مطلب اضافه کرد:

واقعیت این است که حزب‌الله وارد بحرانی‌ترین دورۀ حیات خود شده است. برای نخستین بار محیط منطقه‌ای و نظم سیاسی داخلی لبنان علیه سلاح آن صف‌آرایی کرده و این موضوع در میانۀ شدیدترین ضربات اسرائیل، معادلۀ کاملاً تازه‌ای را رقم زده است. مسئله این است که حزب‌الله برای حفظ سلاح خود در این مقطع، مجبور به رویارویی تمام‌عیار نظامی با اسرائیل است در حالی که هم بسیاری از زبده‌ترین رهبران سیاسی و فرماندهان نظامی خود را از دست داده و هم در دولت لبنان پشتش خالی شده است.

آیا حزب‌الله پس از ترور هیثم علی طباطبایی فرماندۀ ارشد خود، با اسرائیل وارد جنگ می‌شود؟ یا به ادامۀ همین جنگ یک‌طرفه و کم‌شدتی که نیروهایش را هدف گرفته است، رضایت می‌دهد؟ یا اینکه توافق آتش‌بس تازه‌ای برای زمین گذاشتن سلاح را می‌پذیرد؟ هر سه انتخاب، برایش بسیار پرهزینه است

 

مخالفین جمهوری اسلامی در فضای مجازی از شهادت هیثم علی طباطبایی ابراز خشنودی کردند و او را بازوی قدرتمند مقاومت معرفی کردند که روابط بسیار نزدیکی با ایران و نیروی قدس سپاه داشته است .

برخی نیز در شبکه های اجتماعی حضور نیافتن ایت الله خامنه ای در سومین شب مراسم سالگرد شهادت  حضرت زهرا(س) در دفترش را مرتبط با شهادت هیثم علی دانسته اندهر چند نتانیاهو در پیام ویدیوی خود درباره ترور هیثم علی هیچ اشاره ای به ارتباط او با ایران نکرد.

وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی ایران نیز بلافاصله با انتشار بیانیه‌ای،  حمله به مناطق مسکونی در بیروت و ترور هیثم علی طباطبایی را به شدت محکوم کرد.

در این بیانیه حمله  رژیم متجاوز صهیونیستی به منطقه مسکونی در ضاحیه بیروت نقض فاحش آتش‌بس نوامبر ۲۰۲۴ و تعرضی وحشیانه علیه تمامیت سرزمینی و حاکمیت ملی لبنان خوانده شده که  در ان ده‌ها نفر از شهروندان عادی لبنانی از جمله زنان و کودکان معصوم به شهادت رسیدند ..وزارت خارجه ایران بی‌عملی و سکوت سازمان ملل متحد و شورای امنیت این سازمان در قبال تجاوزهای مستمر و جنایات بی‌شمار رژیم اسرائیل علیه مردم لبنان را تاسف‌بار و غیرقابل توجیه دانسته و خواستار اقدام جدی از سوی جامعه بین‌المللی برای مقابله با تروریسم سازمان‌یافته و جنگ‌افروزی رژیم صهیونیستی علیه لبنان و دیگر کشورهای منطقه شده است .

 

هیثم علی طباطبایی همیشه هدف ترور ارتش اسراییل بوده و  ۱ سال پیش از یک نقشه  ترور جان سالم به در برد او فرمانده یگان رضوان یا همان نیروی زمینی حزب الله بود و  در سوریه و یمن نیز فعالیتهای اثر گذاری علیه اسراییل انجام داده بود از جمله او فرمانده  «طرح حمله ضد اسراییلی به الجلیل» در شمال فلسطین درسال گذشته بود که ضربه سختی به اسراییل محسوب می شد.

هیثم علی طباطبایی متولد ۱۹۶۸ در بیروت و از پدری ایرانی و مادری لبنانی بود و بعنوان یک شهروند ایرانی – لبنانی در جنوب لبنان بزرگ شد و در جوانی به حزب‌الله پیوست. در زمان ظهور داعش در سوریه وقتی حزب‌الله برای کمک به دولت سوریه  وارد عمل شد، طباطبایی اختیارات ویژه و جدیدی در سوریه گرفت و مسئول ساخت زیرساخت نظامی حزب‌الله در جولان (نزدیک مرز اسرائیل) شد .

او در ژانویه ۲۰۱۵ در حمله هوایی اسرائیل در منطقه قنیطره (جنوب سوریه) هدف اصلی ترور بود ولی زنده ماند. در همان حمله یک افسر ارشد ایرانی و جهاد مغنیه (از فرماندهان اولیه پرونده جولان) شهید شدند.

سال ۲۰۱۶ برای مأموریت نظامی به یمن نزد انصارالله فرستاده شد. برخی می گویند ان زمان  حزب‌الله خواسته بود  او  از منطقه دور بماند تا مجددا ترور نشود. هیثم علی در یمن با هماهنگی نیروی قدس سپاه و در قالب واحد ۳۸۰۰ حزب الله که به اموزش نیروهای برون مرزی حزب الله اختصاص دارد به ‌نظامیان یمنی اموزش تخصصی داد .

در همان سال یعنی سال  ۲۰۱۶ وارد لیست تروریست‌های جهانی وزارت خزانه‌داری آمریکا (OFAC-SDGT) شد و سال ۲۰۱۸ آمریکا ۵ میلیون دلار جایزه برای لو دادن او  تعیین کرد.

در ژانویه ۲۰۲۲ شایعه شد که در حمله ائتلاف عربی در صنعا کشته شده که دروغ بود. بعد از مأموریت یمن به لبنان برگشت و از ۲۰۱۹–۲۰۲۰ به بعد به عنوان فرمانده یگان رضوان شناخته شد.

او همچنین نقش کلیدی در پشتیبانی حزب‌الله از مقاومت اسلامی در فلسطین و در نوار غزه داشت تا اینکه بعد از توافق اتش بس حزب الله و اسراییل در سال گذشته او فرماندهی نظامی حزب الله را به عهده گرفت.

 

 

 

 

.

 

 

ایران وتلاش برای شکل گیری پارلمانی همسو با جبهه مقاومت در عراق

منبع : روزنامه النهار چاپ بیروت

امیر دبیری مهر

پس از سقوط صدام در سال ۲۰۰۳  تا کنون ۵ انتخابات پارلمانی درعراق برگزار شده  و ششمین  انتخابات پارلمانی عراق حدود یک هفته دیگر در ۱۱نوامبر برگزار خواهد شد. ۲۱ میلیون نفر واجد شرایط رای در عراق ۴۶ میلیون نفری ۳۲۹ نفر را از بین بیش از هفت هزار نامزد را راهی پارلمان این  کشور می کنند.

از چند ماه قبل هم  ۳۷ ائتلاف و ۳۸ حزب و ۸۰ نامزد مستقل وارد عصه رقابت های انتخاباتی شدند.

کشورهایی مثل ایران، عربستان، ترکیه و آمریکا نسبت به انتخابات پارلمانی عراق بسیار حساس هستند زیرا  ترکیب پارلمان عراق بر نفوذ این کشورها  درعراق اثر مستقیم خواهد گذاشت . زیرا در نظام پارلمانی عراق٬ مجلس  وظیفه تعیین  رییس جمهور و تایید  نخست وزیر را بر عهده دارد. از این رو کشورهای مذکور برای راه یابی سیاست مداران همسو با خود به پارلمان در حال رایزنی و تلاش هستند و رسانه های وابسته به انها نیز  برای اثرگذاری بر افکار عمومی عراق تلاش می کنند.

ایران از سال ۲۰۰۵ میلادی ودر استانه نخستین انتخابات پارلمانی عراق تلاش کرد افراد و جریانهای همسو با خود را وارد ساختار قانون گذاری و تصمیم گیری عراق کند . درنخستین انتخابات پارلمانی که ائتلاف عراق یکپارچه به پیروزی رسید ایران با حمایت از جریان های شیعی عراق نقش مهمی در پیروزی این جریان ایفا کرد و ابراهیم جعفری عضو حزب الدعوه بهترین گزینه مطلوب  جمهوری اسلامی ایران برای تصدی سمت نخست وزیری بود. از سال ۲۰۰۵ تا سال ۲۰۱۸ یعنی  زمان برگزاری چهارمین انتخابات پارلمانی عراق ٬ قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران نقش اصلی را در تامین منافع ایران در انتخابات عراق ایفا می کرد . اقدامات او شامل رایزنی برای اتحاد شیعیان ٬ افزایش میزان مشارکت شیعیان جنوب عراق و همچنین اموزش احزاب شیعه برای جلب مشارکت و رای مردم در انتخابات بود.

در نتیجه این اقدامات می توان گفت از ۸ نخست وزیر عراق پس از صدام تا کنون دست کم ۵ نفر انها یعنی ابراهیم جعفری ٬ حیدر العبادی ٬ نوری المالکی ٬ عادل عبدالمهدی و محمد السودانی که  عضو حزب الدعوه بودند روابط بسیار خوبی با تهران داشته اند و توانستند  بین اختلاف منافع ایران با دیگر رقبای منطقه ای در عراق بویژه امریکا توانسته اند توازن برقرار کنند. اما بعد ازترور قاسم سلیمانی در سال ۲۰۱۹ تا امروز و کاهش نسبی نقش ایران در عراق که بسیار وابسته به شخصیت و نفوذ فردی سلیمانی بود نقش ایران در نتایج انتخابات عراق و بطور کلی نفوذ ایران در عراق نسبت به گذشته کاهش یافته است از همین روی انتخابات پیش رو برای احیای نقش از دست رفته ایران بسیار مهم است .

اتفاقات دو سال اخیر در منطقه و تضعیف جبهه مقاومت اسلامی با سقوط حکومت بشار اسد و کشته شدن رهبران مهم جریان مقا ومت بویژه سید حسن نصرالله در لبنان و اسماعیل هنیه و یحیی سنوار از رهبران حماس و برخی رهبران حوثی ها در یمن ٬  تنها گروه و جریان نزدیک به تهران که هنوز اسیب جدی ندیده حشد الشعبی در عراق است که امریکا می خواهد این گروه خلع سلاح و در ارتش عراق ادغام شود. این مهم از نظر امریکا می تواند توسط مجلس و دولت بعدی عراق انجام شود . مساله ای که ایران به شدت با ان مخالف است و ادامه حضور حشد الشعبی را ضروری و سپر دفاعی ایران در خاک عراق در برابر تهدیدهای احتمالی امریکا و اسراییل می داند. مساله ای که برخی مقامات عراقی هم بارها از ان انتقاد کردند

خبر منتشر شده درباره گفتگوی ۱۱ دقیقه ای وزیر دفاع امریکا با وزیر دفاع عراق مبنی بر حمله قریب الوقوع امریکا به اهدافی در منطقه واینکه نباید نیروهای شبه نظامی عراق به ان واکنش نشان دهند این گمانه زنی را تقویت کرده که اولا این حمله قبل از انتخابات عراق اانجام خواهد شد ثانیا منظور از نیروی شبه نظامی در عراق حشد الشعبی است و ثالثا احتمالا هدف حمله نیز برخی از نیروهای مسلح متحد جبهه مقاومت در عراق است

بنابراین ایران برای تقویت نفوذ خود در عراق و اثر گذاری بر نتایج انتخابات پارلمانی عراق در راستای منافع ملی از رویکردهای سخت‌افزاری فاصله گرفته و بر رویکرد و اقدامات نرم سیاسی و تبلیغاتی و پشت پرده تمرکز کرده است . اقداماتی مانند :

یکپارچه سازی جبهه شیعی نزدیک به تهران:

جمهوری اسلامی برای برای ایجاد ائتلاف های همسو با رهبران شیعی در حال رایزنی است . به اذعان کارشناسان عراقی، الإطار التنسیقی  «چارچوب هماهنگی گروه‌های سیاسی شیعه عراق» علی رغم نزدیکی به ایران دچار شکاف های داخلی است لذا ایران تلاش می کند  نقش میانجی و هماهنگ کننده فعال را ایفا می کند تا از رقابت فرسایشی درون بیت  شیعی جلوگیری شود.

تثبیت محور اقتصادی ایران و عراق:

روابط اقتصادی میان جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عراق در دو دهه اخیر به یکی از مهم‌ترین محورهای تعاملات منطقه‌ای تبدیل شده و عراق همواره از مهم ترین شرکای تجاری ایران به شمار می رود. برای مثال حجم تجارت دو کشور در سال ۲۰۲۴ بیش از ۱۲ میلیارد دلار برآورد شده است.تهران  تلاش می کند تا این پیوند محکم اقتصادی را به عنوان ابزار نفوذ نرم تثبیت کند. در مقام مثال سرمایه گذاری در پروژه مشترک تکمیل خط ریلی بصره- شلمچه و یا حمایت از مناطق شیعی فقیر نشین جنوب عراق از طریق طرح های خدماتی از مواردی ست که جمهوری اسلامی ایران  با انجام ان موجب  افزایش محبوبیت نامزدهای نزدیک به خود در مناطق شیعه نشین می شود. بویژه که براوردها از کاهش انگیزه مشارکت طبقات فقیر و شیعه در انتخابات خبر می دهد و مهمترین نشانه ان عدم مشارکت مقتدی صدر در این انتخابات است.

 

هماهنگی امنیتی و کنترل فضای انتخاباتی:

ایران تلاش می کند از هرگونه درگیری مستقیم میان گروه های مقاومت مثل حشد الشعبی و نیروهای آمریکایی در زمان انتخابات است جلو گیری کند تا مبادا بهانه ای برای تحریم یا تأخیر در انجام انتخابات شود. در عوض تهران تلاش می کند با تقویت نقش امنیتی دولت السودانی به  ثبات عراق کمک کند زیرا ان را به نفع جبهه مقاومت می داند.

 

استفاده از رسانه های همسو برای شکل دهی افکار عمومی:

رسانه‌های عرب‌زبان وابسته به ایران مانند الکوثر، العالم و المیادین مسایل مربوط به انتخابات را با تأکید بر استقلال سیاسی عراق پوشش می دهند تا افکار عمومی عراق را به سمت جریان های همسو با تهران سوق دهند.

 

نتایج اقدامات ایران  -اعم از موفقیت یا عدم موفقیت- بعد از اعلام نتایج انتخابات پارلمانی مشخص خواهدشد .

 

 

انتشار کتاب رویای ایرانی یا ایران رویایی

در کتاب رویای ایرانی یا ایران رویایی نوشته امیر دبیری مهر درباره تجربه های زیسته سیاسی در ایران پس از انقلاب با محوریت رابطه توسعه سیاسی با گفتگوی عقلانی و انتقادی تحقیق شده و اینکه در ایران برای دستیابی به توسعه راهی جز سامان سیاسی و توسعه نهادها و فرهنگ دموکراتیک وجود ندارد و این مهم نیز تابعی است از فرهنگ گفتگو یا شاخص های عقلانی و انتقادی .به عبارت دیگر بدون تمرین و ترویج و‌تثبیت دیالوگ عقلانی و‌خردورزانه و انتقادی نمی توان در مسیر دموکراتیزاسیون قرار گرفت . این اثر پاسخی است در رد آرای انانکه سهم سیاست را در امر توسعه ایران ناچیز می دانند یا انکار می کنند.در این پژوهش تلاش شده بین نظریه های سیاسی و تجربه های عینی و‌عملی در ایران پیرامون این مهم سازگاری و هم داستانی ایجاد شود تا هم یافته ها مبنای نظری داشته باشند هم متکی بر تجربه ها باشند. تجارب انباشته ی کنش گری رسانه ای نویسنده و دانش آموختگی در حوزه علوم سیاسی رانه ‌و پیشران اصلی این تحقیق بود که به با اتخاذ رویکرد بین رشته ای به فرجام رسید. این اثر برای همه علاقمندان به توسعه ایران واجد یافته ها و آموزه های جذاب و تامل کردنی است .

نویسنده در مقدمه این کتاب می نویسد:
در سیر و صیرورت توسعه ایران موانع فراوانی در حوزه های فرهنگی و تاریخی و اقتصادی و سیاسی وجود دارد که برخی از آنها در قالب موانع سیاسی و مباحث توسعه سیاسی قابل شناسایی و تحلیل است. به عبارت دیگر می توان گفت توسعه سیاسی بخش لاینفک فرایند توسعه در ایران است که موانع تحقق آن هم در سطح دولت و هم در سطح جامعه مورد توجه اندیشمندان و صاحب نظران در سطوح مختلف بوده است. در این رساله رابطه توسعه سیاسی با گفت و گوی عقلانی و انتقادی بین نخبگان فکری و ابزاری یعنی صاحبان فکر، قدرت و ثروت مورد توجه و سوژه تحقیق قرار گرفته است. یعنی توسعه سیاسی هم در سطح دولت و نخبگان سیاسی صاحب قدرت و هم در سطح جامعه و نخبگان فکری صاحب اندیشه مورد توجه بوده است. بررسی های صورت گرفته نشان می دهد اگر شش حلقه بحران در فرایند توسعه سیاسی در دوره جمهوری اسلامی «یعنی بحرانهای سیاسی با تأکید بر مفهوم مشروعیت؛ اقتصادی با تأکید بر دولت و اقتصاد رانتیر، حقوقی با تأکید بر مسأله شخصی شدن سیاست؛ فرهنگی با تأکید بر چالش تأسیس رسانه های آزاد و مستقل، اجتماعی با تأکید بر عناصر رقابت و مشارکت و بوروکراتیک با تأکید بر بحران تخصص، برنامه و انباشت تجارب مدیران» را  مهمترین موانع توسعه سیاسی در ایران در نظر بگیریم؛ فقدان اجماع نسبی نظری و در فاز ایده آل همگرایی عملی بین سه لایه از نخبگان کشور پیرامون این مفاهیم موجب استمرار بحرانها در مقاطع مختلف و گاه موجب انباشت معضلات و بروز آن در قالب بحرانهای هزینه ساز برای جمهوری اسلامی شده است. ادعای اصلی این پژوهش این است که علت اصلی فقدان این اجماع نسبی بین نخبگان؛ نبود گفت وگوی عقلانی و انتقادی بین نخبگان بعنوان رهیافتی فرهنگی است و بالعکس در مواردی که اجماع و توافقی بین برخی افراد و گروهها حتی در سطح محدودی نیز حاصل شده، که می توان از آن بعنوان دستاوردهای توسعه سیاسی نام برد، از معبر و مجرای گفت وگوی عقلانی و انتقادی بوده است. پیشنهاد اصلی این رساله نیز توجه جدی و نهادینه به رهیافت گفت و گوی با تأکید بر صفات کلیدی «انتقادی» و «عقلانی» با هدف اولیه اقناع و اجماع سازی بین نخبگان و هدف ثانویه برای عبور از بحرانهای پیش روی توسعه سیاسی در ایران است زیرا رهیافتهای اقتدارگرا اعم از رهیافت نرم مثل تبلیغات سیاسی و تک صدایی و رهیافت سخت مثل اجبار و سرکوب و الزام نه تنها کمکی به حل بحرانها نمیکند بلکه موجب افزایش حلقه های بحران و بازتولید بحران های جدید نیز می گردد که در نهایت فرایند توسعه سیاسی و در فاز بالاتر توسعه را با مشکل و موانع روبرو میسازد. در این رساله با ذکر شش شاخص برای گفت و گوی عقلانی و شش شاخص برای گفت وگوی انتقادی برای ایجاد اجماع نسبی بین سه سطح از نخبگان پیرامون مفاهیم کلیدی مرتبط با توسعه سیاسی راهکارهایی پیشنهاد شده است که سطح تحقیق منحصر به اسیب شناسی باقی نماند.

کتاب رویای ایرانی یا ایران رویایی هفتمین کتاب امیر دبیری مهر است که منتشر می شود. پیشتر از این نویسنده کتاب اسلام و دمکراسی در ایران / شاخص های رسانه و ارتباطات در چشم انداز ایران ۱۴۰۴/ ملک سلطانی و نگین سلیمانی / خردمندی و پارسایی / فرزانگی و جهانداری و همجنین مولفه های فرهنگی گفتمان مقاومت در خاورمیانه منتشر شده است .

پی نوشت : برای خرید کتاب در تعداد محدود یا بیشتر با تخفیف ۵تا ۱۰ درصدی لطفا به بخش انتشارات موسسه پژوهشی اندیشه و قلم با شماره ۰۹۲۰۱۰۵۲۱۸۳ پیام بدهید . سفارش ها بعد از چند روز به آدرس پستی متقاضی ارسال خواهد شد.

محمد جواد ظریف :همچنان مذاکره واقعی و از موضع قدرت را عقلانی ترین گزینه می دانم

 

گفتگوی اختصاصی محمد جواد ظریف با روزنامه النهار چاپ بیروت

مصاحبه کننده : امیر دبیری مهر مدیرموسسه پژوهشی اندیشه و وقلم

امیر دییری مهر

اشاره :

ایران از دوره قاجار به این سو و در ۱۵۰ سال اخیر ۶۷ وزیر امور خارجه داشته است که فقط تعدادی از انها بواسطه سطح دانش و عملکرد تاثیر گذار خود ٬ از مقام کارگزاردولتی بالاتر رفته و بعنوان یک رجل سیاسی اثرگذار در تاریخ ایران نام دار شده اند. افرادی مانند مشیرالدوله پیرنیا٬ میرزا حسن مستوفی الممالک٬ محمد مصدق ٬احمد قوام السلطنه ٬محمد علی فروغی ٬علی اصغر حکمت ٬ علی اکبر سیاسی٬حسین فاطمی و….  در بین وزیران خارجه ایران پس از انقلاب هم  تقریبا این اجماع نظر وجود دارد که محمد جواد ظریف ۶۶ ساله  در سالهای وزارت خود از سال ۲۰۱۳تا ۲۰۲۱ از همه وزیران خارجه ایران مشهور تر  وفعال تر واثرگذارتر بود.  شاید مهمترین تفاوت ظریف با بقیه وزیران خارجه را بتوان در دو ویژگی جتسجوکرد: اول اینکه ظریف دانشمند روابط بین الملل و اهل نظریه پردازی است  و فعالیت او در این بخش هیچ گاه متوقف نمی شود ثانیا او وزیرخارجه  پیشرو و جریان ساز بود نه صرفا مدیر اداری دستگاه دیپلماسی و شاهد ان توافق نامه برجام بود که اخیرا دوران ۱۰ ساله ان تمام شد اما ظریف برخلاف مخالفان سازماندهی شده خود همچنان ان را به نفع ایران می داند.

مدتها بود مایل بودم با دکتر ظریف  درباره مهمترین مسایل مربوط به سیاست خارجی ایران و روابط بین الملل گفتگویی تفصیلی داشته باشم تا اینکه روز نامه معتبرو پر نفوذ النهار چاپ بیروت از من خواست در صورت امکان با ظریف معاون وقت راهبردی رییس جمهور  گفتگو کنم و این درخواست انگیزه نخست را تقویت کرد . در حال هماهنگی انجام گفتگو  بودم که او از سمت مهم معاونت راهبردی رییس جمهور از کار برکنار شد . ظاهرا مخالفان او درمجلس دنبال برکناری او بودند اما در این مصاحبه مشخص شد ماجرا ابعاد دیگری هم داشته اما نتیجه برکناری او ریزش  پایگاه اجتماعی دولت و مسعود پزشکیان بود . بسیاری همراهی ظریف با پزشکیان را دلیل مقبولیت دولت جدید می دانستند و وقتی ظریف کنار رفت معلوم شد این دولت ان دولتی نیست که توقع داشتند.

در تدارک برگزاری نشست با ظریف بودم که جنگ اسراییل با ایران رخ داد و مجددا مصاحبه به تاخیر افتاد  چند ماه بعد هم ماجرای اسنپ بک و پایان برجام.  هر چند این اتفاقات گفتگوی من با دکتر ظریف را را به تعویق انداخت اما موضوعات قابل گفتگو را جذاب تر کرد. تا اینکه در نیمه دوم مهرماه ( دهه اول اکتبر) در دو جلسه با دکتر ظریف در مؤسسه اندیشه و قلم و گروه پایاب که ظریف به تازگی تاسیس کرده است به گفتگو نشستم. این گروه که نامش بر گرفته از کتاب خاطرات ظریف است که اخبرا با عنوان صمود الدبلوماسیه در بیروت به عربی منتشر شد، با هدف عبور از زندان ذهنی پیروزی‌ها و ناکامی‌های گذشته برای شناسایی امکان‌ها جهت ساختن آینده الهام بخش و وجد آفرین تأسیس شده است. ظریف در این ۵ ساعت گفتگو صریح تر و شفاف تر از ان چیزی بود که انتظار می رفت و نشان داد برخلاف اتهام مخالفینش  او یک دیپلمات انقلابی است نه تکنوکرات و در بیان نظراتش واهمه ای ندارد.ای کاش مصلحت اجازه می داد همه نظرات ظریف در این گفتگو منتشر می شد اما به قول بهرام بیضایی شاید وقتی دیگر .

 

در این گفتگو از محمد جواد ظریف پرسیدم بسیاری از منتقدین مذاکره با غرب و امریکا می گویند حمله اسراییل به ایران در حالی که در مذاکره با امریکا بودیم نشان داد مذاکره بی فایده است او در پاسخ گفت باید به اینها یاد اور شد   همین مذاکرات با وجود نقدهایی که به شیوه و فرایند آن دارم باعث شد مردم با حفظ انسجام و وحدت خود بطور یکپارچه در برابر دشمن صهیونیست ایستادند و نقشه انها مبنی بر فروپاشی نظآم  ناکام ماند در حالی که  اگر ما میز مذاکره را ترک کرده بودیم مورد سوال مردم قرار می گرفتیم که دولت با ترک مذاکره زمینه حمله دشمن متجاوز را فراهم کرده است .

از دکتر ظریف درباره احتمال حمله مجدداسراییل به ایران پرسیدم و اینکه برخی می گویند دست کم تا شش ماه این اتفاق نخواهد افتاد و به اظهارات اخیر پوتین هم اشاره می کنند . او  گفت : اینها همه حدس و گمان است و نمی توان قطعی تحولات پیش رو را پیش بینی کرد . مهم این است که کشور باید با تقویت بنیه دفاعی و حفظ انسجام داخلی و ابتکار عمل در مذاکره واقعی از موضع قدرت با مسایل مواجه شود و برای هر احتمالی آمادگی داشته باشد.

ظریف معتقد است در شرایط کنونی  جمهوری اسلامی راهبرد مذاکره مستقیم ، چندوحهی و معطوف به نتیجه را در پیش بگیرد. از او پرسیدم منظورتان از مذاکره واقعی چیست ؟ مگر مذاکرات قبلی واقعی نبود؟ او گفت : مذاکره واقعی یعنی از زندان گذشته بیرون امدن و از همه امکان‌ها و ظرفیتهای قدرت ملی استفاده کردن .  در جنگ ۱۲ روزه ایران نشان داده تنها کشوری است که جرات و امکان ضربه زدن  به اسراییل را دارد همچنین این واقعیت که ترامپ قبل از ضربه زدن به ایران پایگاه‌های نظامی آمریکا در منطقه را خالی می‌کند و پیام می‌دهد که پاسخ ایران را می‌پذیرد، بیانگر پذیرش اراده و توانمندی ایران حتی برای رویارویی با آمریکاست.  این واقعیت پنجره محدودی برای ورود به مذاکره  از موضع قدرت  را برای ایران باز کرده است تا درباره مسایل مورد اختلاف با غرب و امریکا وارد مذاکرات جدی شود . من با ۴ دهه سابقه دیپلماسی عرض می کنم مذاکرات مستقیم و چندوجهی درباره مسایل مورد اختلاف ایران و امریکا چاره کار است. بر خلاف نظر برخی در آمریکا و ایران که مذاکره  را به معنای تسلیم می‌دانند، ظریف بر این باور است که ایران در مذاکرات برحام به خواسته‌های طرف مقابل تن نداد و توانست بسیاری از خواسته‌های خود را به طرف مقابل بقبولاند. در مذاکرات آتی هم همین است  و بده بستان امری طبیعی است. آنهایی که در ایران یا امریکا می خواهند در مذاکره فقط امتیاز بگیرند و امتیاز ندهند الفبای مذاکره را نمی دانند. همانطور که دست بالا گرفتن بیش از اندازه در مذاکره هم خطای بزرگی است و کشور را سرانجام به ورطه امتیاز دادن می کشاند. ازاین رو من برخلاف کسانی که می گویند نظام در این مقطع مجبور است جام زهر  را مانند سال ۱۳۶۸ بنوشد معتقدم این کار نه امکان پذیر است نه ضروری و نه به مصلحت. بلکه الان می توانیم با اتکای به مردم و به توان و اراده ملی  با اعتماد به نفس وارد مذاکره شویم و از حقوق مان در مذاکرات دفاع کنیم.

دکتر ظریف در عین حال هشدار داد در حال حاضر گذشت زمان لزوما به نفع ما نیست و شاید ماههای اینده برای مذاکره بهتر از امروز نباشد. وزیر اسبق امور خارجه در تایید سخن خود به خطای تصمیم گیری در دولت قبل برای احیای برجام در دوره بایدن اشاره کرد و گفت در ابتدای دولت اقای رییسی ٬ همه چیز برای بازگشت امریکا به برجام فراهم بود. حتی قبل از تصویب قانون راهبردی در مجلس شورای اسلامی، قرار بود همزمان با تحلیف بایدن این تصمیم اعلام شود. حتی پس از تصویب قانون، در مذاکرات ایران و اعضای باقی‌مانده برجام  با حضور غیر مستقیم آمریکا، توافق برای بازگشت آمریکا به برجام در پایان دولت روحانی آماده بود، اما با این تفکر درایران که مذاکرات فرسایشی به نفع ایران است از یک سو و زیاده‌خواهی اروپا و آمریکا از سوی دیگر فرصت خوب برای ایران و جهان از بین رفت و همان دولت هم نتوانست از این فرصت برای موفقیت  خود استفاده کند .

به ظریف گفتم وقتی رهبری می گوید مذاکره با امریکا بی فایده است شما با چه منطقی همچنان از مذاکره دفاع می کنید در پاسخ گفت رهبری بارها به من گفتند که کارشناسان می توانند و باید نظرات خود را درباره مسایل بدون ملاحظه مطرح کنند.  از این رو من معتقدم دلسوزان کشور نباید نظام و رهبری را از دیدگاهها و راهکارهای منطقی خود به تصور این‌که  این پیشنهاد مخالف دیدگاه رهبری است محروم کنند. البته کشور سازو کارهای تصمیم گیری قانونی دارد و تجمیع نظرات مورد توجه قرار می گیرد.

دکتر ظریف درباره شرایط جدید ایران در پی تحولات دو سال اخیر در منطقه خاورمیانه و ضعیف شدن نیروهای نیابتی ایران و تضعیف میدان گفت : تمامی شواهد در ۴۰ سال گذشته نشان می‌دهد که ایران هیچگاه نیروی نیابتی در منطقه نداشته است. یعنی هیچ گروه غیر ایرانی اهداف ایران در منطقه را اجرا نمی‌کرده است. رابطه ایران با مقاومت کاملا بر عکس بوده و این ایران بوده است که برای اهداف مقاومت که مورد احترام نه تنها ایران بلکه کل منطقه و جهان است به آنها کمک می‌کرده و برای این کمک هزینه سنگینی پرداخت کرده است. لذا حتی اگر مقاومت ضعیف شده باشد که خود موضوعی قابل مناقشه است، تاثیری بر توان ایران ندارد چون در ۴۰ سال گذشته مقاومت برای اهداف خود مبارزه کرده است و نه از سوی ایران و برای اهداف ایران.  از سوی دیگر در شرایط امروز بین سیاست امریکا و اسراییل و کشورهای همسایه عرب در قبال ایران تفاوت وجود دارد و باید از این اختلاف سیاست ها  به نفع ایران  استفاده کنیم. برای مثال  اسراییل به دنبال سرنگونی جمهوری اسلامی و حتی فروپاشی ایران است قبل از انقلاب هم اسراییل ایران قدرتمند را مانعی برای رسیدن به هدف سلطه اقتصادی و تکنولوژیک خود در منطقه می‌دانست و می‌داند. امریکا به دلیل اولویت‌های راهبردی خود به دنبال فروپاشی ایران نیست چرا که چنین وضعیتی بلاشک آمریکا را برای آینده قابل پیش بینی در باتلاق غرب آسیا گرفتار کرده و آن را از پیگیری اهداف راهبردیش در برابر چین و نظم در حال شکل‌گیری جهانی باز می‌دارد. آمریکا به دنبال  تضعیف ایران از طریق ادامه فشار سیاسی و اقتصادی است در حالی که کشورهای همسایه  بویژه اعراب با اتفاقات اخیر و جنگ طلبی های اسراییل متوجه شدند بدون  حضور ایران قدرتمند اسراییل منطقه را خواهد بلعید.  از این رو مایل به  بهبود روابط راهبردی خود را با ایران هستند و ما نیز باید این مساله را جدی گرفته و برای استفاده از این فرصت ٬دیپلماسی فعالی داشته باشیم. ظریف تحولات اخیر در غزه را با توجه به اینکه اسرائیل بدون دستیابی به اهداف سلطه‌گرانه‌اش که مقدمه پیشروی به سمت توهم خطرناک اسرائیل بزرگ بود به توقف نسل کشی در غزه تن داده است را بسیار مهم ارزیابی کرد که باید با دقت و آینده نگری از یک سو و همبستگی کشورهای اسلامی از سوی دیگر مورد بهره‌برداری قرار گیرد.

از دکتر ظریف درباره پایان برجام و اغاز مکانیسم ماشه و بازگشت تحریم ها پرسیدم و اینکه مخالفان برجام انگشت اتهام را به سوی او نشانه رفته اند. دکتر ظریف با لبخندی تلخ گفت : بسیاری از این تخریب ها و حملات علیه من و برجام سازماندهی شده است و اصالت ندارد . اما درباره علت پایان برجام و بازگشت مکانیسم ماشه غیر از بدعهدی امریکا و اروپا حرفهای زیادی می توان زد که طرح انها را الان به مصلحت نمی دانم  اما برای مثال این پرسش را مطرح می کنم  اگر مجموعه اتفاقاتی که از زمان انعقاد برجام در تیرماه ۱۳۹۴ تا زمان اجرایی شدن آن در دی ماه  ۱۳۹۴ رخ داد را دقیقا بررسی کنید بسیاری از واقعیات معلوم می شود.

او در توضیح این مساله به نکته جدیدی اشاره کرد که تا کنون کمتر به ان پرداخته شده و اینکه امریکا با توافق برجام در صدد زمینه سازی برای اجرای سیاست گردش به آسیا و چین و حضور کمتر در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس بود زیرا با کاهش تنش با ایران ضرورتی  برای گرفتار ماندن در منطقه‌ای که دیگر برای آمریکا اهمیت راهبردی گذشته را ندارد  نداشت و می‌توانست به اولویت راهبردی خود در رقابت با چین متمرکز شود. اما اسرائیل و دیگر مخالفان خارجی برجام  همراه با اشتباهات تحلیلی و ندانم کاری‌های گروهی در داخل عملا و به مرور با اقدامات تخریبی خود، راهکار اجرای استراتژی گردش به‌ آسیای امریکا را از کاهش تنش با ایران به واسپاری امنیت منطقه به اسرائیل از طریق پیمان‌های ابراهیم منحرف کردند و اسراییل و واشنگتن را به تصمیمات تند و رادیکال مانند ترور دانشمندان هسته ای و فرماندهان ایرانی سوق دادند.  از سوی دیگر با تشدید تنش میان اروپا و ایران به ویژه در پی بحران اوکراین، نتیجه این شد که ۱۳ کشور موافق ایران در شورای امنیت که آمریکا را با تنها ۲ رای موافق با یک شکست مفتضحانه در سال ۱۳۹۹ مواجه کردند به تنها ۴ کشور موافق برجام در برابر ۹ مخالف در مهر ۱۴۰۴ تقلیل پیدا کرد . ظریف با انتقاد شدید از سوء استفاده اروپا از شورای امنیت گفت که سه کشور اروپایی پس از خروج آمریکا تمامی تعهدات خود در برجام را نقض کردند و حتی در جنگ ۱۲ روزه با حمایت از اسرائیل، از راهکار نظامی برای پایان دادن به برنامه هسته‌ای ایران استقبال کردند. ولی وقتی تجاوز نظامی در رسیدن به این هدف با شکست مواجه شد با پررویی و ریاکاری دوباره به سوءاستفاده از سازوکارهای سیاسی متوسل شدند. از نظر ظریف به عنوان یک تحلیلگر روابط بین‌الملل رفتار اروپا در ماجرای برجام و کلا در چند سال گدشته منجر به کاهش شدید نقش اروپا در مسایل جهانی و حتی در مسائل مربوط به قاره اروپا همچون بحران اوکراین شده و در میان مدت در کنار پیشتازی آمریکا و چین در رقابت تکنولوژیک به ویژه در حوزه هوش مصنوعی، باعث خواهد شد که اروپا جایگاه قابل توجهی در نظم آتی جهانی نداشته باشد.

با تحریم‌های آمریکا و بازگشت تحریم‌های شورای امنیت و اروپا، ظریف پیشنهاد می‌کند حاکمیت ایران به عنوان نخستین اولویت مهمترین عامل قدرت کشور یعنی همبستگی اجتماعی را تقویت کند. از نظر او اولویت بعدی بازسازی و تقویت توان دفاعی و پدافندی و نیز گسترش روابط با منطقه است که او در مقالاتی که در یک سال گذشته در مجله اکونومیست، روزنامه گاردین؛ روزنامه الاخبار و مجله فورین پالیسی نوشته است پیشنهادهایی در این زمینه ارائه کرده است. مرحله بعدی در راهکار پیشنهادی ظریف مذاکرات چندوجهی با ایالات متحده برای مدیریت اختلافات است چرا که از نظر او روابط دوستانه واقع‌بینانه نیست.

ظریف بهبود شرایط اقتصادی را مهمترین عامل برای تقویت انسجام داخلی می‌داند که با توجه به تحریم‌های آمریکا و بازگشت تحریم‌های اتحادیه اروپا و شورای امنیت فعلا صرفا با اتکا به بهره‌برداری مولد از سرمایه عظیم ایرانیان در داخل و خارج از ایران میسر است. وی تاکید کرد هیچ سرمایه گذاری با وجود فساد و رانت حاضر به سرمایه گذاری نیست و برای رفع این مانع باید حاکمیت در عالی‌ترین سطح تضمین امنیت سرمایه‌گذاری داخلی از طریق احترام به حقوق و خواسته‌های ایرانیان و مقابله با فساد و رانت  را به عنوان مهمترین اولویت امنیت ملی دنبال کند.

 

 

 

حقوق زنان ایرانی سه سال پس از جنبش مهسا

 

امیر دبیری مهر

امسال در سومین سالگرد مرگ مهسا امینی و شکل گیری بزرگترین جنبش اجتماعی حقوق زنان در ایران ٬ یک پرسش مهم در جامعه ایرانی شکل گرفته است که چرا با وجود وسعت و قدرت این جنبش در سال ۱۴۰۱ و گذشت تنها سه سال از ان واقعه ٬ شاهد مراسم رسمی از جانب دولت  یا مراسم گرامی داشت غیر رسمی و  اعتراض گونه در ایران نیستیم ؟ و فقط ایرانیان خارج از کشور در چند کشور تجمعاتی به این مناسبت برگزار کردند؟ به عبارت دیگر ایا جنبش زنان در ایران پایان یافته است ؟

برخی در پاسخ می گویند سیستم امنیتی و انتظامی ایران از وقوع این اتفاق جلوگیری کرده ! برخی دیگر می گویند جنبش مهسا تمام شده و فراموش شده ! و در سه سال پیش هم مرگ او بهانه ای بود برای مخالفان جمهوری اسلامی که از آن برای تضعیف جمهوری اسلامی استفاده کنند! برخی هم معتقدند با توجه به شرایط عمومی ایران  پس از جنگ با اسراییل ٬مردم نگران هستند که هر گونه تجمع و تظاهراتی مورد سو استفاده رژیم صهیونیستی و امریکا برای برهم زدن نظم و امنیت عمومی قرار گیرد! شاید برای هر کدام از این پاسخها بتوان شواهدی پیدا کرد و طرفدارانی نیز داشته باشد اما پاسخ اصلی را باید در جای دیگری جستجو کرد. پاسخ اصلی این است که جنبش مهسا امینی یا همان جنبش ((زن / زندگی / ازادی)) تا حد زیادی موفق شده  و اثرات محسوس خود را بر جامعه ایران گذاشته است  . بسیار  طبیعی است که در  هر جنبش اجتماعی  افراد یا گروهها و حتی دولتهایی مداخله می کنند تا از شعارها و حرکت ان  به نفع خود استفاده کنند و در جنبش زن زندگی ازادی هم این اتفاق افتاد اما این مساله نباید ناظران را دچار خطای تحلیلی کند .جوهر و ذات این جنبش چیزی نبود جز فریاد زنان و دختران ایرانی برای احقاق حقوق خود و بطور ویژه نفی حجاب و پوشش اجباری .توجه کنید زنان ایرانی مخالف حجاب و پوشش نیستند با اجباری  و تحمیلی بودن ان و یکسان سازی جامعه و تعیین مرزهای ان توسط مردان مخالف هستند برای مثال  زنان و دختران ایرانی حتی انانکه ملزم به رعایت حجاب اسلامی هستند و با این جنبش همراه بودند نیز  می گفتند انها  پوشش خود را انتخاب کرده اند و به انها تحمیل نشده و اساسا حکومت ها هیچ حقی برای تعیین حد و مرز پوشش ندارند بلکه عرف و فرهنگ عمومی است که این چارچوب را تعیین می کند. در حال حاضر در ایران تا حد زیادی این ازادی به رسمیت شناخته شده هر چند با موانع و مخالفتهایی نیز روبروست اما حکومت حتی بخاطر شرایط بعد از جنگ پذیرفته نباید برموضع گذشته خود پافشاری کند. وجود مشکلات جدی اقتصادی در ایران نیز این واقعیت را اشکار کرده که حکومت وظایف بسیار مهمتر و در اولویت تری دارد که ضروری است منابع و امکانات خود را باید برای تحقق انها متمرکز کند مانند کاهش تورم و حفظ ارزش پول ملی و ایجاد اشتغال و تامین انرژی پایدار و….

برای نشان دادن شکننده بودن وضعیت حقوق زنان در ایران بعد از جنبش مهسا امینی می توان به انتصاب خانم نادره رضایی بعنوان معاون هنری وزارت فرهنگ ایران بعد از روی کار امدن  دولت پزشکیان و برکناری او بعد از یکسال در هفته گذشته اشاره کرد. نادره رضایی بطور اشکار نماینده نسل جدید زنان ایرانی است که با پوششی و استایل و ارتباطاتی شبیه اکثر مردم و بسیار متفاوت از دیگر زنان مدیردر جمهوری اسلامی در صحنه حاضر شد و در یک سال مدیریت خود نیز به گفته دست اندرکاران حوزه فرهنگ و هنر عملکرد درخشانی در پاسخ به مطالبات مردمی در حوزه هنری داشت که نمونه ان برگزاری جشنواره های موسیقی متعدد در کشور از جمله در بوشهر بود و اخرین او که منجر به برکناری او شد طراحی برگزاری کنسرت رایگان و مردمی همایون شجریان در میدان ازادی تهران بود . اما از همان ابتدا جریان تندرو در کشور بویژه در مجلس با او مخالفت کرد و در انتها نیز ۱۷۰ نماینده مجلس در نامه ای به وزیر فرهنگ ایران خواستار برکناری او شدند. در تحلیلی این رخداد می توان گفت یکسال حضور نادره رضایی در معاونت هنری نشان داد جنبش حقوق زنان درجامعه ایران بسیار زنده و شواهد ان در جامعه بطور عینی قابل مشاهده است و حتی این جنبش توانسته بر حوزه دولت و حکمرانی نیز اثر بگذارد.  اما نباید بیش از حد خوش بین بود .این پایان ماجرا نیست و هنوز موانع و مخالفتهای بسیاری نیز در لایه های جامعه و بخش های قدرتمندی از حکومت ایران علیه ان وجود دارد و این رقابت در اینده ادامه خواهد داشت اما انچه قابل پیش بینی است پیروزی و موفقیت قطعی زنان ایران در بدست اوردن حقوق خود مبتنی بر تاریخ و فرهنگ ایران و نیازهای زمانه است .

چرا برخی اظهارات پزشکیان جنجال ساز می شود؟

امیر دبیری مهر

 

اظهارات چند روز پیش مسعود پزشکیان رییس جمهور ایران درباره ضرورت مذاکره با امریکا و اروپا برای جلوگیری از جنگ مجدد و حمله دشمنان جمهوری اسلامی به تاسیسات هسته ای ایران جنجال افرین شده  است. برخی رسانه های وابسته به سپاه پاسداران از رییس جمهور ایران انتقاد کردند که چرا در تریبون های عمومی حرفهایی می زند که از ان  ضعف و ترس برداشت می شود؟  البته پزشکیان در همین سخنان جنجالی تاکید کرده بود هیچ تصمیمی را بدون هماهنگی با ایت الله خامنه ای رهبر ایران نمی گیرد و انتظار دارد وقتی تصمیمی گرفته می شود دیگران در اجرای ان مانع ایجاد نکنند . این سخنان در حالی بیان می شود که مذاکرات ایران و امریکا بعد از جنگ ۱۲ روزه با اسراییل متوقف شد و هنوز معلوم نیست که ایا مذاکرات جدیدی انجام خواهد شد یا خیر؟ و زمان احتمالی ان چه تاریخی خواهد بود؟ امریکا برای مذاکرات مجدد اشتیاقی نشان نمی دهد و ایران هم شروطی مانند پرداخت غرامت و ارایه تضمین در خصوص عدم حمله مجدد را مطرح کرده  .این در حالی است که  گذشت  زمان به نفع ایران نیست زیرا کشورهای اروپایی تهدید کرده اند اگر ایران و امریکا به توافق نرسند مکانیسم ماشه را اجرا خواهند کرد که بر اساس تحریم های اقتصادی علیه ایران به وضعیت ۱۰ سال پیش باز خواهد گشتو تشدید خواهد شد.در این میان تهدیدهای اسراییل علیه ایران نیز متوقف نشده  و حتی وزیر جنگ اسراییل دایم رهبر جمهوری اسلامی را تهدید به ترور می کندو برخی گمانه زنی می کنند که در هفته های بعد مجددا ایران و اسراییل وارد درگیری نظامی خواهند شد. در این شرایط مخالفان پزشکیان می گویند وقتی کشور تحت فشارهای نظامی و امنیتی و تبلیغاتی و اقتصادی قرار دارد او نباید حرفهایی بزند و مواضعی اتخاذ کند که دشمنان جمهوری اسلامی را به اعمال فشار بیشتر تشویق  کند.

در میان ۹ رییس جمهور ایران در سالهای پس از انقلاب اسلامی دو تن از انها ادبیات و مواضع متفاوتی از دیگران داشتند و به اصطلاح  مردم و عامه پسند حرف می زدند و از دیپلماتیک و سیاست مدارانه حرف زدن پرهیز می کردند. اول محمود  احمدی نژاد بود که در اوج محبوبیت خود در سالهای ۲۰۰۵ به بعد در مجامع عمومی سخنان متفاوت و جنجال افرینی می زد برای مثال در دیدارهای عمومی در باره مسایل تخصصی و کارشناسی اظهار نظر می کرد و با دعوت مردم به سوت و کف زدن دستوران لازم برای اجرای خواسته های مردم صادر می کرد . او به صراحت بوروکراسی و وجود  بدنه کارشناسی دولت را به سخره می گرفت که نباید مورد تصمیمات  سیاست مداران را محدود  کند . احمدی نژاد بارها بدون توجه به واقعیات تحریم های امریکا علیه ایران را تمسخر کرده و  انها را بی تاثیر در وضع ایران می دانست . مخالفان احمدی نژاد همان زمان به این نوع سخن گفتن او و هزینه هایی که به کشور وارد می کرد انتقادهای  شدیدی می کردند . حدود ۱۵ سال فرد دیگری رییس جمهور ایران  شد از جبهه و جریان اصلاح طلبان که مخالف جریان اصولگرای حامی  احمدی نژاد است . اماجالب اینجاست که  مسعود پزشکیان نیز از نظر طرز رفتار و گفتار  بسیار شبیه احمدی نژاد است  در سخنرانی های خود مقید به دیپلماتیک حرف زدن و رعایت تشریفات و پروتکل های رسمی نیست حتی مانند احمدی نژاد کت و شلوار نمی پوشد . ادبیات عامیانه به کار می برد و حتی در یک سخنرانی عمومی به یاد همسرش که اورا  سالها پیش در یک تصادف رانندگی از دست داده گریه کرد و به سخنرانی خود ادامه نداد. این رفتارهای مسعود پزشکیان جامعه ایران را با این پرسش مواجه کرده که  ایا او فرد ساده و بی تعارف و مردمی  است

یا اینکه بکار گیری ادبیات عامه پسند در واقع استراتژی او برای تعامل با مردم و جلب حمایت افکار عمومی در پیشبرد سیاست های دولت است .در پاسخ باید گفت پزشکیان سیاست مدار مردم دار و و  صادقی  است اما به هیچ وجه او را نمی توان فردی  ساده  تلقی کرد . او توانست یک سال قبل و در فضای سیاسی پیچیده ایران و در حالی که صلاحیت او برای نمایندگی مجلس تنها چند ماه قبل از کشته شدن ابراهیم رییسی رد شده بود با زیرکی و برندسازی متفاوت از خود به کاخ ریاست جمهوری ایران راه یافته و در جایگاه نفر دوم جمهوری اسلامی قرار گیرد او با اگاهی کامل از قدرت و نفوذ ایت الله خامنه ای درساختار قدرت ایران همواره به تبعیت کامل از او تاکید کرده و تحت پوشش همین سیاست امکان موضع گیری های متفاوت و تصمیم گیری هایی دارد که موجب خشم مخالفینش می شود که مهمترین انها مخالفت با اجرای قانون مصوب مجلس درباره حجاب اجباری بود.

با این وجود طرفدران پزشکیان معتقدند اگر سیاست او  منحصر به مواضع مردم پسند باشد اما به تصمیمات مهمی مانند رفع فیلترینگ اینترنت یا مذاکره برای رفع تحریم هامنجر  نشود به مرور جایگاه او نزد افکار عمومی تنزل خواهد یافت و مخالفان او خواهد توانست در مسیر او سنگ اندازی بیشتری کنند.

فهرست نگرانی های  ایران از توافق اخیر اذربایجان و ارمنستان برای اجاره گذرگاه زنگزور به امریکا

 

امیر دبیری مهر

 

نیکول پاشینیان نخست‌وزیر ارمنستان و الهام علی اف رئیس جمهور آذربایجان شنبه نهم اوت  در کاخ سفید و حضور دونالد ترامپ با امضای توافقنامه احداث کریدور زنگزور رسماً پذیرفتند یک شرکت آمریکایی در مرز شمال غربی ایران چنین مسیری ایجاد کند و آمریکا و ارمنستان این مسیر را کنترل و اداره کنند. بدین ترتیب حضور آمریکا در شمال غربی ایران توسط دو همسایه ایران به رسمیت شناخته شد.

به گفته ترامپ بخشی از کریدور زنگزور که مسیر ترامپ نام گرفته  واز ارمنستان عبور می‌کند، به مدت ۹۹ سال به یک شرکت آمریکایی اجاره داده شده است.

این  جاده ۴۳ کیلومتری با عبور از خط مرزی جنوب ارمنستان با ایران، خاک جمهوری آذربایجان را به منطقه جدا شده از این کشور یعنی نخجوان و سپس خاک ترکیه و اروپا متصل کند.

وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران با استقبال از نهایی‌شدن متن توافق صلح توسط دو کشور، این تحول را گامی مهم در تحقق صلح پایدار در منطقه ارزیابی کرد اما در عین  حال نگرانی خود را از پیامد‌های منفی این توافق به ویژه در مجاورت مرز‌های شمالی ایران که می تواند  مخل امنیت و ثبات پایدار منطقه باشد ابراز داشت.

در این مقاله به ۱۰ نگرانی جدی جمهوری اسلامی ایران درخصوص این توافق اشاره خواهیم کرد که عبارتند از :

  1. اذربایجان و ارمنستان با این  توافق از خط قرمز اعلامی ایران در خصوص احداث این گذرگاه عبور کردند. ایران قبلا اعلام کرده بود با هر اقدامی که منجر به تغییرمرزهای  شمال غربی ایران شود مخالف است  و حتی پس از موضع گیری صریح سال گذشته ایت الله خامنه ای در این خصوص مانوری  نظامی نیز علیه ان برگزار کرد. گفتنی است  با ایجاد این گذرگاه مرز مشترک ایران و ارمنستان عملا از بین می رود و مسیر دسترسی هزار ساله ایران به اروپا مسدود می شود .

 

  1. نگرانی دوم ایران حضور رسمی قریب الوقوع شرکت های امریکایی در مرزهای شمالی ایران است و افزایش احتمال نیروهای نظامی وامنیتی امریکا در این منطقه  که با امنیت ملی ایران مغایر است .
  2. ایران در گذشته می توانست در طرحی ابتکاری اتصال آذربایجان به نخجوان را از خاک ارمنستان یا خاک ایران ممکن سازد اما با انجام نشدن این طرح   امریکا علی رغم مخالفت روسیه  و ایران عملا این فرصت را به دست اورد و این اتفاق قطعا روابط خوب سنتی میان ایران و ارمنستان را تحتد تاثیر قرار می دهد.
  3. کنار گذاشتن روسیه بعنوان متحد راهبردی ایران در این توافق نیز موجب نگرانی ایران شده . این در حالی است که در جنگ دوم قره باغ در سال ۲۰۲۰  سران آذربایجان و ارمنستان با حضور در کرملین و دیدار با ولادیمیر پوتین رئیس جمهور  روسیه، به توافقنامه ای برای توقف جنگ دست یافتند و بر اساس ان نیروهای صلح بان روسی در مرزهای قره باغ در خاک اذربایجان و کریدور اتصالی ارمنستان به قره باغ مستقر شدند. اما توافق اخیر صلح ارمنستان و آذربایجان در کاخ سفید حاوی این پیام مستقیم به مسکو و تهران است که  امریکا وارد حوزه نفوذ و حیاط خلوت ایران و روسیه شده . آن هم با پروژه های اقتصادی جنجالی و حساس که احتمالا حضور نظامی امریکا را هم در آینده نزدیک در دو کشور به دنبال خواهد داشت.
  4. احداث کریدور زنگزور از نظر ایران به معنای تحقق ایده «ترکستان بزرگ» است که از طریق اتصال سرزمینی ترکیه به کشورهای ترک‌زبان میسر می‌شود. این ایده دارای پیشینه‌ای طولانی است و آنکارا دهه‌ها مترصد فرصتی برای تحقق آن بوده . ایجاد کریدور زنگزور می‌تواند به مثابه اهرم فشار قومیتی علیه ایران محسوب شود. زیرا جریان‌های قومگرا تمایل زیادی به برقراری ارتباط با آذری‌های ایران دارند.
  5. کریدور زنگزور به مثابه راهگذری برای اتصال زمینی ناتو به دریای خزر است. گسترش یا تقویت حضور ناتو در این منطقه برای ایران بسیار خطرناک خواهد بود. زیرا ناتو می‌تواند حضور نظامی خود را در منطقه قفقاز قدرتمند کند و حتی یک پل دریایی ـ زمینی تا آسیای مرکزی ایجاد کند. قطعاً چنین امری برای ایران غیرقابل تحمل خواهد بود.
  6. کریدور زنگزور موجب تغییر توازن قوا در منطقه قفقاز به نفع جمهوری آذربایجان خواهد شد. چنین امری برای ایران که همواره خواهان توازن قوا و اجتناب کشورهای قفقاز از تنش و درگیری بوده، به هیچ وجه مطلوب نیست.
  7. کریدور زنگزور باعث تقویت حضور اسرائیل در منطقه قفقاز خواهد شد. هم اکنون اسرائیل بیش از ۴۰ درصد از نفت مصرفی خود را از جمهوری آذربایجان تهیه می‌کند و حدود ۸۰ درصد از تسلیحات خریداری شده توسط باکو را تأمین می‌کند. آنچه در این بین برای ایران اهمیت دارد، اقدامات اسرائیل علیه ایران از جغرافیای جمهوری آذربایجان است. ایران مدعی است در سال‌ها گذشته، تیم‌های ترور اسرائیل از طریق خاک جمهوری آذربایجان وارد ایران شده‌اند و برخی از دانشمندان هسته‌ای را ترور کرده‌اند. همچنین در چند مقطع، پهپادهای جاسوسی و تخریبی اسرائیل از منشاء خاک جمهوری اذربایجان وارد خاک ایران شده‌اند و تا تأسیسات هسته‌ای در شهرهای مختلف رفته‌اند. بر این اساس در نگاه تهران، کریدور زنگزور یک فرصت ویژه برای اسرائیل ایجاد می‌کند که دسترسی زمینی و سهل‌تری نسبت به گذشته در جوار مرزهای ایران داشته باشد.
  8. کریدور زنگزور می‌تواند در برخی از مزیت‌های ژئوپلیتیکی ایران برای اتصال شرق به غرب تأثیر منفی بگذارد. به عنوان مثال، پیش از مطرح شدن کریدور زنگزور برای احداث طرح ابتکاری جاده چین، دو مسیر شمالی از روسیه و مسیر جنوبی از ایران وجود داشت. این در حالیست که اینک مسیر میانی نیز مطرح شده که همان کریدور زنگزور است. در نتیجه ایجاد این کریدور می‌تواند بر مزیت‌های جغرافیایی ایران تأثیر منفی بگذارد و سیاست غرب در مورد حذف تهران از مسیرهای ترانزیتی را به پیش ببرد.

 

 

همین فهرست طولانی نگرانی های ایران موجب شده که در داخل ایراان واکنش های منفی و تندی علیه این توافق اتخاد شود که مهمترین ان واکنش علی اکبرولایتی مشاور رهبر ایران بود . او در موضع گیری تندی اعلام کرده منطقه قفقاز بی صاحب نیست و گذرگاه زنگزور به گورستان مزدوران ترامپ تبدیل خواهد شد.

در زوهای اینده باید منتظر واکنش های دیگر علیه توافق اخیر باشیم .

 

تصمیم های جدید در ایران برای مقابله با تهدیدهای نظامی و امنیتی اسراییل

 

امیر دبیری مهر

 

جنگ ۱۲ روزه اسراییل علیه ایران و غافل گیری نیروهای دفاعی و نظامی ایران در ساعات اولیه که منجر به شهادت تعداد زیادی ازفرماندهان عالی رتبه نظامی و دانشمندان هسته ای شد مقامات ارشد جمهوری اسلامی را مصمم کرده تا ساختارهای لازم برای ارتقای توان دفاعی  و امنیتی کشور را ایجاد کنند. بویژه که سایه جنگ مجدد با اسراییل هنوز از بین نرفته است .

سرلشگر حاتمی فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران اخیرا هشدار داده اگر احتمال حمله مجدد اسراییل یک درصد باشد به دستور ایت الله خامنه ای فرمانده کل قوا باید امادگی دفاعی نیروهای مسلح ایران ۱۰۰ درصدی باشد.

این اظهارات نشان می دهد جمهوری اسلامی تهدید حمله مجدد اسراییل را جدی می داند و از سویی نمی خواهد به هیچ وجه غافلگیر شود. یکی از این غافلگیری ها حمله به محل جلسه شورای عالی امنیت ملی ایران در جریان جنگ ۱۲ روزه اسراییل بود که به گفته مسعود پزشکیان اعضای این شورا با مرگ چند دقیقه بیشتر فاصله نداشتند.برخی از کارشناسان بعد از جنگ اخیر وجود رخنه ها و منفذهای اسیب زا در ساختارهای اطلاعاتی ایران را نیز در اسیب پذیری ایران در برابر تهدیدات اسراییل مهم می دانند و خواستار بازسازی نهادهای اطلاعاتی  و امنیتی ایران شدند.

در این شرایط از چند هفته قبل اخباری مبنی بر تغییر قریب الوقوع دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران منتشر شده  که بر اساس ان دکتر علی لاریجانی سیاست مدار میانه رو ایرانی جایگزین سردارعلی اکبر احمدیان از فرماندهان سپاه پاسداران خواهد شد.

سردار علی‌اکبر احمدیان که در حال حاضر دبیر شورای عالی امنیت ملی است از سال ۲۰۳۲ در این سمت است در فهرست افراد تحریم‌شده از سوی ایالات متحده، کانادا و اروپا قرار دارد در حملات اخیر اسراییل به افراد نظامی در ایران جان سالم بدر برد.

علی لاریجانی پیشتر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ٬ رییس سازمان صداوسیما ٬ دبیر شورای عالی امنیت ملی و ریاست مجلس شورای اسلامی را بر عهده داشته و همزمان سالها نیز نماینده ایت الله خامنه ای در شورای عالی امنیت ملی بوده است . او سیاست مداری میانه روست که به خاطر صراحت بیان و مواضع متعادل خود در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۱ از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شد و نتوانست در رقابتهای انتخاباتی شرکت کند.

فعالیت‌های اخیر لاریجانی  از جمله سفریک ماه قبل او  به روسیه و ملاقات با ولادیمیر پوتین سبب این گمانه‌زنی شده بود که او احتمالا سمتی را جز عضویت در مجمع تشخیص مصلحت و شورای عالی انقلاب فرهنگی و مشاورت ایت الله خامنه ای به عهده خواهد گرفت.

 

انتظار می رود حضور علی لاریجانی ۶۴ ساله در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی موجب تقویت دیپلماسی ایران برای رسیدن به توافق با امریکا شود. لاریجانی در سالهای ۲۰۰۵و۲۰۰۶ که دبیر شورای عالی امنیت ملی بود نیز مذاکره با اتحادیه اروپا و خاویر سولانا را برای حل مسایل هسته ای ایران تقویت کرد و د راستانه توافق با غرب بود که از سوی محمود احمدی نژاد رییس جمهور وقت که ان زمان مواضع رادیکالی در سیاست خارجی داشت از کار برکنار شد و سعید جلیلی به جای او منصوب شد . الان هم حدس زده می شود با انتصاب علی لاریجانی بعنوان دبیر شورا٬ سعید جلیلی از عضویت در این شورا برکنار خواهدشد.

علی لاریجانی برادر بزرگتر صادق لاریجانی رییس سابق قوه قضاییه ایران است که در حال حاضر رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام است . این برادران ذی نفوذ در جمهوری اسلامی یک برادر بزرگتر دارند به نام جواد لاریجانی که در سالهای اخیر با مواضع بسیار رادیکال علیه غرب و امریکا شناخته می شود.

 

همزمان با اخبار غیر رسمی مبنی بر تغییر دبیر شورای عالی امنیت ملی از سوی رییس جمهور و بعد از تایید رهبر جمهوری اسلامی ٬ دبیرخانه این شورا در بیانیه ای از تشکیل شورای دفاع در جمهوری اسلامی  طبق اصل ۱۷۶ قانون اساسی ایران خبر داد.

شورای دفاع دومین شورای مهم نظامی و امنیتی است که بعد از شورای امنیت کشور و زیر نظر شورای عالی امنیت ملی  تشکیل می شود و متشکل از سران قوا، فرماندهان نیروهای مسلح و بعضی وزارتخانه‌‌های سیاسی و امنیتی است و ریاست ان با رییس جمهور ایران است اما همه مصوبات ان نیازمند تایید رهبر جمهوری اسلامی است .

شورای دفاع ایران قرار است  « طرح‌های دفاعی و ارتقای توانمندی‌های نیروهای مسلح را به صورت متمرکز بررسی می‌کند و برخی از آن به عنوان «آرایش دفاعی جدید ایران » نام می برند.

«حمایت از تقویت همه‌جانبه توان دفاعی کشور»، «حضور برخی دیگر از فرماندهان نظامی در شورا علاوه بر رئیس ستاد کل نیروهای مسلح» و «سرعت عمل در تصمیم‌گیری‌های مربوط به حوزه دفاعی»، بخشی از اهداف راه‌اندازی این نهاد عنوان شده است.

برخی از تحلیل گران معقدند روند تغییرات افراد و نهادها در جمهوری اسلامی در دو ماه اینده ادامه خواهد یافت تا ضمن اینکه توان دفاعی کشور در برابر تهدیدات احتمالی خارجی افزایش یابد ٬همراهی و رضایت مردم نیز برای دفاع از تمامیت ارضی و حاکمیت ملی افزایش یابد . در همین راستا مجلس شورای اسلامی نیز این روزها لایحه حمایت از ایرانیان خارج از کشور را نیز در دستورکار دارد و در باره ان  مقاله جداگانه ای در روزنامه النهار منتشر خواهد شد.

 

دلایل ناگفته سفر رییس جمهور ایران به پاکستان

 

منبع روزنامه النهار چاپ بیروت نوشته امیر دبیری مهر

سفر۲ روزه رسمی مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهوری اسلامی ایران  به جمهوری اسلامی پاکستان دردوم و سوم اگوست یک سفر دیپلماتیک عادی نبود که بطورمعمول انجام می شودهر چند ارتقای سطح روابط اقتصادی تا ۱۰ میلیارد دلار بین ایران با ۹۰ میلیون جمعیت و پاکستان با ۲۵۰ میلیون جمعیت  توجیه خوبی برای انجام یک سفر رسمی محسوب می شود.

ایران وپاکستان  در آستانه هفتاد و هشتمین سال روابط دیپلماتیک خود قرار دارند و در این ۷۸ سال روابط دوکشور فرازو نشیب زیادی داشته اما اهمیت  سفراخیر رییس جمهور ایران  به اتفاقات پیرامون جنگ ۱۲ روزه اسراییل علیه ایران باز می گردد .

پزشکیان که بعنوان رییس جمهور ایران برای نخستین بار به پاکستان سفر می کند در هنگام ترک تهران با اشاره به حمایت پاکستان از تمامیت ارضی ایران و اعلام حمایت همه جانبه از تهران٬ از مواضع اسلام اباد در جنگ ۱۲ روز اسراییل علیه ایران قدردانی کرد و سفرش به پاکستان را قدردانی رسمی از پاکستان عنوان کرد. حضور شهباز شریف در فرودگاه اسلام اباد و در اغوش گرفتن رییس جمهور ایران بطور سمبلیک نشان دهنده نزدیک شدن روابط دو کشور است در حالی که طبق پروتکل های تشریفاتی استقبال رسمی از مقامات خارجی در پاکستان در حیاط کاخ دولتی انجام می شود و نیازی نیست نخست وزیر به فرودگاه برود.

۱۸ روز قبل از حمله اسراییل به ایران ٬ شهباز شریف نخست وزیر و عاصم منیر فرمانده ارتش پاکستان عصر دوشنبه ۲۶ می وارد  تهران شدند  و در سفر کوتاه یک روزه  بارهبر و رییس جمهور ایران دیدار کردند . در گزارشهای رسمی مطلب مهمی از مذاکرات مقامات دو کشور  منتشر نشد اما چند هفته بعد مشخص شد پاکستان یکی از ۵ منبعی  بوده که به تهران اطلاع داده اسراییل قصد حمله قریب الوقوع به ایران را دارد. با توجه به اینکه فقط امریکا از حمله اسراییل به ایران اطلاع داشته حدس زده می شود واشنگتن از طریق تبادل اطلاعات برخی کشورهای مرتبط با ایران از جمله پاکستان را از نقشه حمله اسراییل اگاه کرده است .

گفتنی است برخلاف تصور شایع که ایران ازحمله اسراییل غافلگیر شده بود به گفته یک منبع اگاه از چند روز قبل نیروهای مسلح ایران برای مقابله به حمله اسراییل دراماده باش کامل بودند اما در خصوص زمان حمله و نقاط هدف وحدت نظر وجود نداشته . هر چند کیفیت حملات  اسراییل به پدافند هوایی ایران و بکارگیری مزدوران در داخل خاک ایران  برای همکاری با جنگنده های اسراییلی نیز برای نیروهای نظامی و امنیتی ایران قابل پیش بینی نبود.

 

بهر حال همکاری پاکستان با ایران محدود به این تبادل اطلاعات مهم نبود. بعد از حمله اسراییل به ایران پاکستان از نخستین کشورهایی بود که بطور قاطع حمله اسراییل را محکوم و از ایران حمایت کرد و حتی گزارش هایی غیررسمی منتشر شد مبنی بر این که خواجه محمد اصف وزیر دفاع پاکستان برای ارسال ۷۵۰ موشک دوربرد شاهین به ایران اعلام امادگی کرده است که بعد از انتشار خبردر رسانه های پاکستان تکذیب شد. محمد اصف حتی درموضع گیری بی سابقه ای رضاپهلوی مهمترین اپوزیسیون جمهوری اسلامی که از حمله اسراییل به ایران حمایت کرده بود را نفرت انگیز و انگل و امپریالیست خطاب کرد.

مجلس سنای پاکستان نیز۱۵ جون در بیانیه ای رسمی تجاوز اسراییل را محکوم کرد.شهباز شریف همان زمان با مسعود پزشکیان تماس گرفت و وزیر دفاع پاکستان در موضع گیری صریحی  از کشورهای اسلامی خواست در حمایت ازایران و علیه اسراییل متحد شوند.اصف علی زرداری رییس جمهور پاکستان نیز از  ایران حمایت کرد.

اقدام مهم دیگر پاکستان به نفع ایران دردو ماه اخیر همکاری اطلاعاتی با ایران در خنثی سازی طرح تروریستی گروه جیش العدل در جنوب شرق ایران همزمان با حمله اسراییل بود که در قبلا در مقاله ای در النهار به جزییات ان اشاره شده است .

نکته مهم دیگر نقش جدی پاکستان در توقف جنگ بود. وقتی در جنگ ۱۲ روزه حملات هوایی اسراییل و حملات موشکی ایران تشدید شد نگرانی از سرایت جنگ به کشورهای حاشیه خلیج فارس بالا گرفت .صهیونیست با حمله به محل جلسه شورای عالی امنیت ملی ایران که بالاترین مقامات سیاسی و نظامی و امنیتی ایران در ان حضور داشتند و حتی تهدید به ترور ایت الله خامنه ای به این تنش دامن زدند به گونه ای که برخی افراد غیر رسمی هشدار دادند در صورت این اتفاقات پایگاههای نظامی امریکا در کشورهای خلیج فارس در امان نخواهند ماند. پاکستان که روابط بسیار خوبی با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بویژه عربستان دارد از ایران با جدیت خواست خویشتنداری داری کند و از گسترش تنش پرهیز کند . سفر وزیر دفاع پاکستان به مقر ستاد مرکزی فرماندهی ارتش امریکا در ایالت فلوریدا و تماس های و تعاملات   مارکو روبیو وزیر أمور خارجه امریکا  با سناتور محمد إسحاق دار وزیر خارجه پاکستان در همین راستا ارزیابی می شود.

سفراخیر مسعود پزشکیان به پاکستان  پنجمین دیدار رسمی میان سران دو کشور طی یک سال گذشته محسوب می‌شود که نشان دهنده گسترش روابط تهران واسلام اباد است . اهمیت این رخداد نیازمند توجه به تحولات روابط پاکستان و امریکا نیز می باشد . برخی از کارشناسان احتمال می دهند پاکستان که روابط خوب و قابل اعتمادی با ایران دارد و در ماههای اخیر نیز روابط خود باواشنگتن را نیز بهبود بخشیده  قرار است نقش پر رنگ تری در حل مسایل فیمابین ایران و امریکا ایفا کند .

در شرایطی که روابط ایران و امریکا بخاطر حمله اسراییل و حمله هوایی امریکا به تاسیسات هسته ای ایرات بسیار تیره و تار است  و هم ایران تا کنون از ادامه مذاکرات امتناع کرده و هم دونالد ترامپ در اخرین اظهار نظر خود موضع سردی نسبت به ایران اتخاذ کرد.

 

ایا مذاکره و توافق احتمالی ایران با امریکا می تواند مانع از اغاز جنگ دیگری باشد؟ روایتهای مختلف در ایران چه می گویند؟

 

نوشته امیر دبیری مهر منتشر شده در روزنامه النهار چاپ بیروت 

جمهوری اسلامی تا قبل از جنگ ۱۲ روزه برای کاهش فشارهای سیاسی و اقتصادی و تبلیغاتی امریکا گزینه های متعددی داشت تا به تعبیر ایت الله خامنه ای نتیجه آن ٬ جلوگیری از جنگ و پرهیز  از مذاکره مستقیم با واشنگتن باشد. او بارها گفته بود نه جنگ خواهد شد و نه با امریکا مذاکره خواهد کرد. این   سیاست تا ۱۳جون ۲۰۲۵ کارامد بود. اما بعد از حمله اسراییل به ایران و مشارکت امریکا در حمله به تاسیسات هسته ای ایران به نظر می اید عمر این سیاست پایان یافته  و گزینه های ایران در شرایط  کنونی  اولا محدود شده و ثانیا زمان انتخاب ایران نیز به حدود دو ماه محدود شده .

جمهوری اسلامی قبلا در مذاکرات غیر مستقیم خود با امریکا که پنج دور با وساطت عمان برگزار شد از دستاوردهای هسته ای خود بعنوان یک اهرم فشار یا کارت بازی استفاده می کرد. همچنین توانسته بود با مانورهای نظامی از وقوع جنگ جلوگیری کند. اما پس از جنگ اخیر هم خسارتهای جدی به تاسیسات هسته ای ایران وارد شده و هم اسراییل علی رغم موشک باران شهرهایش  از جانب ایران که منجر به درخواست اتش بس شد جرات بیشتری برای تهدید و تجاوز به ایران پیدا کرده . شاید به همین علت است که ایت الله خامنه ای در پیام تسلیت اربعین شهدای جنگ اخیر از نیروهای مسلح ایران خواسته امادگی خود را برای دفاع از ایران بالا ببرند. در چنین شرایطی جمهوری اسلامی در دو ماه پیش رو که مهلت اروپایی ها برای اجرای مکانیسم ماشه است دو گزینه اصلی پیش رو دارد.

گزینه اول ادامه سیاست عدم مذاکره مستقیم با امریکا و بازگشت مکانیسم ماشه و تجدید درگیری با اسراییل است . اسراییل بعد از جنگ بارها اعلام کرده هر وقت تهدیدی از جانب ایران مشاهده کند مجددا به ایران حمله خواهد کرد. گزینه دوم مذاکره مستقیم با امریکا به منظور رسیدن به توافق با واشنگتن و حتی ایجاد رابطه با امریکاست . مقامات جمهوری اسلامی معتقدند که اسراییل بدون حمایت و تایید امریکا هیچ وقت نمی تواند تهدیدی علیه ایران باشد و در صور تی که رابطه ایران و امریکا بهبود یابد عملا تهدید اسراییل نیز خنثی خواهد شد و به همین دلیل تل اویو از گذشته سرسخت ترین مخالف توافق احتمالی ایران و امریکا بوده و هست.

در چنین شرایطی و در همین راستا اخبار غیر رسمی حکایت از این دارد که برخی از روسای جمهور سابق ایران مثل سید محمد خاتمی و حسن روحانی در نامه های جداگانه ای به ایت الله خامنه ای خواستار تصمیم گیری ایشان برای توافق با امریکا شده اند. حسن روحانی رییس جمهور اسبق ایران پیشتر نیز بارها درباره ضرورت برقراری رابطه امریکا موضع گیری کرده و حتی در دوران ریاست جمهوری خود برای نخستین بار در سالهای پس از انقلاب با باراک اوباما تلفنی صحبت کرد.

همچنین گفته می شود دیپلماتهای سابق وزارت امور خارجه با محوریت محمد جواد ظریف نیز در نامه ای جداگانه به ایت الله خامنه ای خواستارمذاکره و  برقراری رابطه با امریکا به منظور حل و فصل اختلافات فیمابین شده اند که سالها انباشته شده است . هنوز خبر نگارش  این نامه ها دررسانه های ایران منتشر نشده  اما همزمان در فضای مجازی ورسانه ای ایران دهها مقاله و یادداشت از جانب مفسران و تحلیلگران سیاسی ایران با مضمون مشابه نوشته ومنتشر شده .

در سه دهه اخیر نیز بارها چنین نامه نگاری هایی از سوی مقامات و فعالان سیاسی و حزبی با ایت الله خامنه ای در باره روابط با امریکا انجام شده اما موضع رهبر ایران همیشه مخالفت با این استدلال بود ه که به وعده های امریکا نمی توان اعتماد کرد . تنها موردی که ایت الله خامنه ای اجازه مذاکره مستقیم با امریکارا صادر کرد به سال ۲۰۱۲باز می گردد و بعد از ارسال چند نامه باراک اوباما به رهبر جمهوری اسلامی .در پی ان علی اکبر صالحی وزیر وقت امور خارجه ایران به دستور ایت الله خامنه ای وارد مذاکره با امریکایی برای رفع تحریم ها شد و جالب اینجاست که محمود احمدی نژاد رییس جمهور وقت از این مذاکرات خبر نداشت. مذاکراتی در دولت حسن روحانی به توافق برجام منجر شد.

محمود احمدی نژاد نیز اخیرا در اظهاراتی جنجالی مدعی شده در سالهای گذشته فرصت های مناسبی برای توافق با امریکا وجود داشته که جمهوری اسلامی ان را از دست داده است.

از سوی دیگر مخالفین مذاکره با امریکا نیز درایران بسیار فعال و با نفوذ هستندانها  با اشاره به تجربه جنگ اخیر معتقدند امریکا حتی در مذاکرات قبل از جنگ نیز ایران را وارد بازی فریب کرده بود وبه همین دلیل مذاکره  با چنین دولتی بویژه ترامپ هیچ فایده ای ندارد و درصورت مذاکره مجدد عزت ملی خدشه دار می شود. البته  عباس عراقچی وزیر امور خارجه ایران در یک مصاحبه تلویزیونی با رد این ادعا گفته اگر با امریکا مذاکره نمی کردیم امروز متهم بودیم که جنگ تحمیلی نتیجه مذاکره نکردن بود در حالی که تحمیل جنگ به ایران همزمان با مذاکرات ایران و امریکا٬ نشان دهنده حقانیت و منطق قوی ایران در دیپلماسی است .

دیپلماسی جدید جمهوری اسلامی پس از جنگ  با مذاکره معاونین وزرای خارجه ایران و سه کشور اروپایی در جمعه پیش در استانبول اغاز شد و به نظر می رسد در هفته ای اتی  استمرار خواهد یافت . اما اینکه به مذاکره مستقیم با امریکا منجر شود با نه بستگی به رای و نظر ایت الله خامنه ای دارد . اما برای درک سختی و پیچیدگی تصمیم رهبر جمهوری اسلامی باید توجه کرد از یکسواحتمال داردعدم توافق با امریکا  منجر به بازگشت مکانیسم ماشه و بازگشت تحریم های بین المللی علیه ایران و حتی جنگی جدیدعلیه تهران  شود اما از سوی دیگر هیج تضمینی هم وجود ندارد مذاکره مستقیم با امریکا  منجر به توافق سازنده با واشنگتن گردد به گونه ای که جلو جنگ جدید گرفته شود و تحریم های اقتصادی و مالی و بانکی علیه ایران کاهش یابد یا رفع شود. به نظر می رسد نقش کشورهای مهم منطقه مانند عربستان و امارات و قطر می تواند در رسیدن به یک توافق بسیار اثرگذار باشد.