Skip to content
نقشه پیش روی تحریر الشام در سوریه

حکومت دیکتاتوری و ناکارآمد سوریه، پس از ۵۳ سال سلطه خاندان اسد (حافظ و بشار)، در روزهای آغازین دسامبر ۲۰۲۴ با پیشروی بدون مزاحمت مخالفان مسلح دولت و عقب‌نشینی ارتش این کشور به پایان رسید. اما این سقوط آرام و بدون درگیری دولت سوریه، ریشه‌ای طولانی و بسیار خون‌بار دارد که نمی‌توان آن را نادیده گرفت.a

حافظ اسد از سال ۱۹۷۱ قدرت را در سوریه به دست گرفت و حدود ۳۰ سال بر این کشور حکومت کرد. پس از مرگ او، پسرش بشار اسد دیکتاتوری پدر را ـ البته در قالبی ناشیانه‌تر ـ به مدت ۲۴ سال ادامه داد. اما از سال ۲۰۱۱ به بعد، سوریه به دلیل فقر، بی‌عدالتی، تبعیض قومیتی و البته سرکوب صدای معترضان سیاسی، به عرصه نبرد و جنگ مدعیان داخلی و خارجی قدرت تبدیل شد.

در داخل سوریه، سه جریان اصلی در برابر حکومت بشار اسد قد علم کردند که هر کدام حامیانی نیز در خارج از کشور داشتند:
۱. ارتش آزاد سوریه: این گروه شامل نظامیان مخالف دولت بود که علیه بشار اسد دست به شبه‌کودتا زدند و از حمایت دولت‌های غربی، به‌ویژه آمریکا، برخوردار بودند.
۲. کردهای خواهان خودمختاری در شمال سوریه: این گروه نیز از حمایت آمریکا برخوردار بودند و حضور آن‌ها در مرز بین سوریه و ترکیه موجب نگرانی عمیق ترکیه شده بود.
۳. نیروهای اسلام‌گرای تندرو: گروه‌هایی مانند جبهه‌النصره و داعش که خواهان تشکیل دولت اسلامی در عراق و سوریه بودند. این گروه‌ها از حمایت عربستان، به‌ویژه رهبران مذهبی سنت‌گرای این کشور، بهره‌مند بودند.

دولت سوریه نیز در برابر این صف‌بندی مخالفان و مردم غیرنظامی مخالف خود، از حمایت ایران و روسیه برخوردار بود. ایران با حمایت نظامی در زمین و روسیه با دفاع هوایی، از دولت بشار اسد در برابر مخالفان مسلح پشتیبانی کردند. در سال ۲۰۱۷، دولت بشار اسد توانست به‌طور نسبی بر بخش عمده‌ای از سرزمین سوریه مسلط شود. با این حال، مخالفان دولت در گوشه و کنار کشور حضور داشتند و به تجدید قوا می‌پرداختند.

برای مثال، گروه اسلام‌گرای «تحریر شام» که اکنون بر سوریه مسلط شده، در ۷ سال گذشته در شهر ادلب (شمال سوریه) حکومت محلی تشکیل داده بود تا در زمان مناسب دوباره جنگ را علیه دولت آغاز کند. ماه گذشته، با عقب‌نشینی و عدم مقاومت ارتش سوریه، این گروه توانست طی چند هفته دمشق را تصرف کند.

نتایج جنگ داخلی سوریه در ۱۴ سال اخیر بسیار وحشتناک بوده است:

  • بالغ بر ۶۰۰ هزار نفر در این جنگ کشته شدند.
  • ۶ میلیون نفر در داخل سوریه آواره شدند؛ به گفته سازمان ملل، برای تأمین حداقل نیازهای آن‌ها ۱۰ میلیارد دلار لازم است.
  • ۶ میلیون سوری به ترکیه، لبنان، اردن و کشورهای اروپایی، به‌ویژه آلمان، پناهنده شدند که ۴ میلیون نفر از آن‌ها در ترکیه ساکن‌اند.
  • مردم سوریه به شدت فقیر شده‌اند و برای بازسازی زیرساخت‌های اصلی این کشور ۲۴ میلیون نفری، دست‌کم ۴۰۰ میلیارد دلار نیاز است.

اکنون که دولت سوریه به دلیل سال‌ها جنگ داخلی، دخالت کشورهای خارجی، ناکارآمدی دولت و سرکوب مخالفان مشروعیت خود را از دست داده و از هم پاشیده، یک جریان اسلام‌گرا با سابقه‌ای تروریستی زمام امور را به دست گرفته و مدعی است روش گذشته خود را کنار خواهد گذاشت. این سؤال مهم مطرح می‌شود: آینده سوریه چه خواهد شد؟

در این خصوص سه سناریو متصور است که می‌توان مجموعه رخدادهای این کشور را در چارچوب این سه سناریو تحلیل کرد:

  1. سناریوی خوش‌بینانه: برقراری آشتی ملی بین اقوام و مذاهب گوناگون و مشارکت همه مخالفان دولت سابق در ایجاد دولت جدید و بازسازی سوریه. محمد شرع یا ابومحمد جولانی (رهبر کنونی سوریه) تلاش دارد در تبلیغات رسانه‌ای، این سناریو را برای افکار عمومی بازنمایی کند. در صورت تحقق این سناریو، امنیت و توسعه هم‌زمان تقویت خواهد شد.
  2. سناریوی بدبینانه: وقوع مجدد جنگ داخلی در سوریه بین گروه‌های ذی‌نفع به دلیل نرسیدن به توافق در تقسیم قدرت. این سناریو می‌تواند به بازگشت بشار اسد به قدرت (که در حال حاضر در مسکو در تبعید به سر می‌برد) منجر شود. در این صورت، نه امنیت شکل می‌گیرد و نه توسعه آغاز خواهد شد.
  3. سناریوی سوم: سلطه رادیکال‌های اسلام‌گرا بر سوریه، مشابه حکومت طالبان در افغانستان. در این صورت، شاید امنیت به‌طور موقت در سوریه برقرار شود اما توسعه شکل نخواهد گرفت.

غیر از عوامل داخلی، سیاست کشورهایی مانند ایران، عربستان، قطر، ترکیه، آمریکا، اسرائیل و فرانسه در احتمال وقوع هرکدام از سناریوهای بالا نقشی بسیار مؤثر ایفا می‌کند. باید منتظر ماند و تماشا کرد.


باز هم درباره سوریه خواهم نوشت.

 منبع: مجله اسپانیایی‌زبان «لوپز دوریگا»، چاپ مکزیکو سیتی

نویسنده: امیر دبیری مهر