Skip to content

منبع : النهار العربی

امیر دبیری مهر

 

پس از ۱۲ روز جنگ شدید هوایی و موشکی بین ایران اسراییل از ۱۳ تا ۲۴جون ۲۰۰۵   (۲۳ خرداد تا سوم تیرماه ) و با اعلام یکباره و غیر منتظره اتش بس از سوی دونالد ترامپ ٬ دو طرف به حملات علیه یکدیگر پایان دادند. در گیری هایی که با حمله نابهنگام و شدید هوایی اسراییل به تهران در ۱۳ جون اغاز شد و به کشته شدن ۶۱۰ نفر و مجروحیت ۴۷۴۶ ایرانی و کشته شدن ۲۸ نفر و مجروحیت ۳۲۳۸ اسراییلی منجر شد. جنگی که طبق براوردهای اولیه بالغ بر ۸ میلیارد دلار برای اسراییل و بالغ بر ۲ میلیارد دلار برای ایران هزینه مستقیم نظامی داشته اما هنوز خسارت های غیر مستقیم مانند خسارتهای ناشی از تخریب ساختمانها و تاسیسات و تعطیلی کسب و کار در این جنگ ۱۲ روزه براورد نشده است. اسراییل در این ۱۲شبانه روز بطور مستمر به شهرهای مختلف ایران بویژه حمله کرد و بیشتر پایگهای نظامی و محل زندگی مقامات نظامی و دانشمندان هسته ای را مورد حمله قرار می داد هر چند در نتیجه این حملات بیشتر غیر نظامیان کشته و زخمی شدند . ایران نیز در همین مدت با حدود ۵۰۰  موشک  ساخت ایران در دوران تحریم ٬ سرزمین های اشغالی بویژه تل اویو و حیفا را مورد حملات شدید و رعب اور  قرار داد.

اکنون هم به نظر می رسد در این جنگ  صرفا توقف ایجاد شده است و نمی توان از اتش بس دایمی بین ایران و اسراییل سخن گفت. تا زمانی که ایران حتی در سطح شعار خواستار نابودی اسراییل است و اسراییل هم ایران را مهمترین تهدید وجودی خود در جهان می داند می توان گفت اتش زیر خاکستر جنگ بین ایران و اسراییل باقی است وبا کوچکترین تنشی  اماده شعله ور شدن است بعد از این مقدمه می توان پیامدهای مهم این جنگ را در ایران به شرح زیر دسته بندی کرد.

  • این جنگ برای ایران یک غافلگیری تمام عیار بود .هیچ کس درایران تصور نمی کرد اسراییل به خود اجازه دهد چنین حمله وسیعی به ایران کند و تا این حد در اسمان ایران دست به اقدامات متجاوزانه بزند . در چند روز نخست جنگ ٬ پدافند هوایی ایران چندان موفق نبود و در نتیجه ارتش اسراییل موفق شد بسیاری از اهداف خود را مورد اصابت قرار دهد. مانور هوایی اسراییل در اسمان ایران به حدی تهدید امیز بود که گفته می شود ایت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی به پناهگاه امن منتقل شد و برای حفاظت از ایشان ارتباطات او به حداقل تقلیل یافت و حتی بعد از حمله امریکا به تاسیسات اتمی در اصفهان و فردو و نظنز که مردم ایران انتظار داشتند رهبر کشور پیامی صادر کند به دلایل امنیتی وحفاظتی این اتفاق نیفتاد. به نظرمی رسد در روزهای پس از جنگ ٬ جمهوری اسلامی به بازسازی وسیع و جدی سامانه پدافندی خود خواهد پرداخت زیرا بسیاری از کارشناسان ایرانی نگران هستند با نفوذ اسراییل در اسمان ایران امکان تجاوز مجدد به اسمان ایران فراهم شود و درواقع حریم هوایی ایران بی دفاع بماند.

 

  • ترور فرماندهان ارشد نظامی جمهوری اسلامی در شب نخست حمله اسراییل به ایران بدون همکاری شبکه وسیعی از جاسوس های داخلی ممکن نبود. حتی گفته می شود بسیاری ازپهبادهای انفجاری علیه اهداف درایران در داخل کشور به پرواز درمی امدند . همین فرضیه باعث شد نیروهای امنیتی و انتظامی در ایران پس از چند روز وارد عمل شده و با ایجاد پست های ایست و بازرسی وسیع در کشور و استفاده از گزارشهای مردمی و اقدامات اطلاعاتی٬ تعداد بسیاری از افراد متهم به همکاری با ٰرژیم صهیونیست را بازداشت و تجهیزات فراوانی از انها بدست اورند. همچنین هدف قراردادن فرماندهان نظامی واطلاعاتی مانند فرمانده اطلاعات سپاه پاسداران در شمال تهران نشان داد شبکه نفوذ وسیعی اطلاعات مربوط به جابجایی و محل استقرار و جلسات این مقامات ایرانی را به موساد می دهد . بنابر این به نظر می رسد پس ازجنگ ٬ جمهوری اسلامی احتمالا باید به یک پاکسازی وسیع در سیستم حفاظتی و اطلاعاتی خود پرداخته و در شکل و عملکرد سازمان های مربوط تجدید نظر بعمل اورد.

 

 

  • در این ۱۲ روز که سایه تهدید بر کشور افکنده شده بود محوراتحاد و انسجام ملی ایرانیان ٬ مفهوم وطن و هویت ایرانی بود و هیچ مفهوم دیگری حتی مفاهیم دینی نمی توانست همه ایرانیان در داخل و خارج از کشور اعم مسلمان و ارمنی و حتی یهودیان را علیه دشمن متجاوز متحد کند. دراین چند روز بسیاری از افراد مشهور و عادی که منتقد وحتی معترض به نظام جمهوری اسلامی هستند و از سیاست های این نظام سیاسی در سالهای اخیر اسیب دیده اند اختلافات خود را با حکومت موقتا کنار گذاشته و ازاقدامات نیروهای مسلح برای حفظ تمامیت ارضی ایران حمایت کردند. ترانه های محمد رضا شجریان مهمترین هنرمند منتقد جمهوری اسلامی بامضمون ناسیونالیسیتی بارها از صداوسیمای دولتی پخش شد تا احساسات ایران دوستی در مردم تهییج شود.مردم در شبکه های اجتماعی با قرار دادن نقشه و پرچم ایران بعنوان پروفایل خود نشان دادند حاضر هستند برای ایران فداکاری کنند و حتی بطور موقت هم شده اختلاف نظرها با حکومت را کنار بگذارند. با وجودی که برای اینترنت محدودیت زیادی ایجاد شده و عملا دسترسی به شبکه های اجتماعی نا ممکن یا بسیار سخت شده بود و صداوسیمای حکومتی هم صرفا بازتاب دهنده نگاه بخش کوچکی از جامعه بود و کارشناسان با گرایشهای یک جریان رادیکال سیاسی را به برنامه های دعوت می کرد اما اکثر مردم به هر شکلی که ممکن بود  خشم و اعتراض خود را علیه تجاوز به ایران اظهار کردند.

بدیهی است که این انسجام و فداکاری ملی در روزهای پس از جنگ در قالب انتظاراتی از حکومت بروز خواهد یافت انتظاراتی مانند رفع موانع مشارکت سیاسی انها در امور و رفع برخی محدودیتهای اجتماعی مانند حجاب و البته اصلاح سیاستهای کلان سیاسی و بین المللی که ارتباط ایران با دیگر کشورها را به گونه ای بهبود ببخشد تا احتمال وقوع جنگ مجدد از بین برود یا حداقل کاهش یابد و رفاه و اسایش مردم رونق بیشتری پیدا کند.

 

  • یکی از مهمترین مسایل مطرح شده در این ۱۲ روز جنگ ٬ فعال شدن رضا پهلوی فرزند اخرین شاه ایران و مشهورترین مخالف جمهوری اسلامی بود. او در این جنگ در نهایت ناباوری در کنار دشمن صهیونیستی ایستاد و این حملات را فرصتی برای تغییر نظام سیاسی در ایران خواند و از مردم خواست علیه جمهوری اسلامی به خیابانها امده و قیام کنند تا او به قدرت برسد!این موضع گیری رضا پهلوی نه تنها با استقبال مردم مواجه نشد بلکه واکنش های تندی را علیه او برانگیخت که شاید مهمترین آن اطلاعیه دکترعبدالکریم سروش مهمترین روشنفکر ایرانی بود که مقیم امریکاست و با منتقد سرسخت نظا جمهوری اسلامی است . دکتر سروش در این بیانیه رضا پهلوی را ابله و سفیه وبی فرهنگ خواند که برای رسیدن به تاج و تخت ٬ دل به دشمنان صهیونیست بسته و خطاب به برخی طرفداران او نوشت : اگرازحاکمان جمهوری اسلامی برگشته اید ازایران که برنگشته اید پس رهبری را برگزینید که شرم و شرافت و عقل و شجاعت داشته باشد.

این گونه واکنش ها به فراخوان اپوزیسیون نشان داد جمهوری اسلامی هنوز مخالف منسجم و اپوزیسیون مهم و اثر گذاری در خارج از کشور ندارد و هرگونه تغییر واصلاحی درسیاست های کشور  باید از درون ساختارهای موجود صورت پذیرد که هم مسالمت امیزباشد  و هم کم هزینه و از حمایت و پشتوانه مردمی بیشتری برخوردار شود  . البته باید تاکید کنم وقتی از اصلاحات در ایران سخن گفته می شودمنظور  اصلاحات حزبی نیست که منحصر به احزاب رسمی موسوم به احزاب اصلاح طلب باشد  که در دوره هایی تسلط به دولت یا مجلس را در اختیار داشتند بلکه منظور اصلاحات اجتماعی است که در مطالبات طبقه متوسط اجتماعی بروز وظهور دارد و در سخن و قلم روشنفکران و روزنامه نگاران و هنرمندان و استادان دانشگاه بیان می شود . به نظر می رسد جمهوری اسلامی در روزهای پس از جنگ بیش از گذشته باید به ترمیم رابطه خود با طبقه متوسط جامعه پرداخته و میزان مشارکت انها را در همه امور افزایش دهد تا مشروعیت خدشه دار شده خود در سالهای اخیر را بازیابی کند و با تاکید بر قدرت اجتماعی این طبقه جتماعی به حکمرانی مطلوب نزدیک شود.